مجنون را گفتند که از لیلی خوب ترانند بر تو بیاریم؟ او مي گفت که آخر من لیلی را به صورت دوست نمي دارم و لیلی صورت نیست! لیلی به دست من همچون جامي است، من از آن جام شراب مي نوشم! پس من عاشق شرابم که از او مي نوشم و شما را نظر بر قَدَح است؛ از شراب آگاه نیستید!. فیه ما فیه مولانا + سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد دلبر که در کف او موم است سنگ خارا. ++ آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند بر جای بدکاری چو من یک دم نکوکاری کند اول به بانگ نای و نی آرد به
تو رفتی و مرا تنها گذاشتیاسیر مهنت و غمها گذاشتیتو رفتی و منم در نیم راهیمرا در جادهی غوغا گذاشتیتو رفتی و منم تنها شدم دوستبه قلبم نقش غم را جا گذاشتیچو رفتی و دیگر هم بر نگشتیچه دردی بر من شیدا گذاشتیتو رفتی و دیگر حرف نگفتیغمت را بر دل تنها گذاشتیشنو درد من دیوانه یکدمرفیق من مرا، ای وا گذاشتیگرگان - گلستانبعد از شنیدن خبر شهادت پسردایی عزیزم
تو رفتی و مرا تنها گذاشتیاسیر مهنت و غمها گذاشتیتو رفتی و منم در نیم راهیمرا در جادهی غوغا گذاشتیتو رفتی و منم تنها شدم دوستبه قلبم نقش غم را جا گذاشتیچو رفتی و دیگر هم بر نگشتیچه دردی بر من شیدا گذاشتیتو رفتی و دیگر حرف نگفتیغمت را بر دل تنها گذاشتیشنو درد من دیوانه یکدمرفیق من مرا، ای وا گذاشتیگرگان - گلستانبعد از شنیدن خبر شهادت پسردایی عزیزم
قصد رفتن نمي کنم که بهانه شویشعر نو نمي گویم که ترانه شویپشت پنجره وقت تنهایی در هوای بارانیچای نمي نوشم که به خیال من روانه شوی !در خلوت شبهای پرستاره قلبمقدم نمي زنم که به اسمان دلم کرانه شویباورت مي برد از نگاه من غم رابا غم بسر کنم که خو نگیری و فسانه شوی (مسلم
دانلود آهنگ Yasmin Levy به نام La Alegria
.
متن آهنگ Yasmin Levy به نام La Alegria
I drink and drink and drink to forget
I sleep and sleep and sleep to avoid thinking
Damn world
Living to pay for the sin of loving you
Damn you
Let go
I tell you I have no life
And it is your fault
Nights like day
Lonely
Oh My God
Help me to kill this love
That is in my heart
Praise God
Save me
Just walking in the way of this world
And I have no strength to fight
I thought that love was the cure of pain
But the pain became more and more large
I leave you forever, my darling, do not forget
I’m there for you man
And the song I give my life forever
Until the day of death
.
.
آهنگ Yasmin Levy به نام La Alegria
شادی
.
متن آهنگ Yasmin Levy به نام La Alegria
I drink and drink and drink to forget
I sleep and sleep and sleep to avoid thinking
Damn world
Living to pay for the sin of loving you
Damn you
Let go
I tell you I have no life
And it is your fault
Nights like day
Lonely
Oh My God
Help me to kill this love
That is in my heart
Praise God
Save me
Just walking in the way of this world
And I have no strength to fight
I thought that love was the cure of pain
But the pain became more and more large
I leave you forever, my darling, do not forget
I’m there for you man
And the song I give my life forever
Until the day of death
.
.
آهنگ Yasmin Levy به نام La Alegria
شادی
دانلود آهنگ Yasmin Levy به نام La Alegria
.
متن آهنگ Yasmin Levy به نام La Alegria
I drink and drink and drink to forget
I sleep and sleep and sleep to avoid thinking
Damn world
Living to pay for the sin of loving you
Damn you
Let go
I tell you I have no life
And it is your fault
Nights like day
Lonely
Oh My God
Help me to kill this love
That is in my heart
Praise God
Save me
Just walking in the way of this world
And I have no strength to fight
I thought that love was the cure of pain
But the pain became more and more large
I leave you forever, my darling, do not forget
I’m there for you man
And the song I give my life forever
Until the day of death
.
.
آهنگ Yasmin Levy به نام La Alegria
شادی
.
متن آهنگ Yasmin Levy به نام La Alegria
I drink and drink and drink to forget
I sleep and sleep and sleep to avoid thinking
Damn world
Living to pay for the sin of loving you
Damn you
Let go
I tell you I have no life
And it is your fault
Nights like day
Lonely
Oh My God
Help me to kill this love
That is in my heart
Praise God
Save me
Just walking in the way of this world
And I have no strength to fight
I thought that love was the cure of pain
But the pain became more and more large
I leave you forever, my darling, do not forget
I’m there for you man
And the song I give my life forever
Until the day of death
.
.
آهنگ Yasmin Levy به نام La Alegria
شادی
گرچه رفتی از برم اما فراموشم مكن با غمت ای آشنا هر شب همآغوشم مكن همچو موج اشك از دریای چشمم پا مكش در پی خود چون حبابی خانه بر دوشم مكن در دلم نقش هزاران داغ عشق مرده است بیش از این در سوك عشق خود سیه پوشم مكن ساغر چشم تو سرشار است از مستی و ناز با خیال نرگست هر شب قدح نوشم مكن من ز سوز اشتیاق تو سراپا آتشم باز با طوفان بی مهریت خاموشم مكن جوشد امشب جلوه ی جادوی چشمانت ز جام با شراب نرگست ای فتنه مدهوشم مكن فریدون صلاحی
شکوه شب با شعر تو آغاز ميشود: به خیمهی خیال خویش ميخزم و با خواب تو. هماغوش مي شوم. عاشقانه گلبرگ های تو را ميشمرم عاشقانه سپیدی پرهای تو را مينوشم و عاشقانه تمام پولکهای تو را ميبوسم. * تو در تنور سرد سکوتم یک بغل ترانه ميریزی و واژهواژه آه برشته برمي چینی. سپس مينشینی و خاموش و بیقرار آهنگ قلب مرا مينوازی؛ تا مرز لحظههای غریب. * هميشه در سپیدترین لحظه. تو برميگردی و به آبی ترین خیال.
صبحها ساعت 6 یا کمي زودتر بدون هشدار گوشی و یا هیچ اتفاق دیگری چشمهایم باز ميشوند. فنجان بزرگ زردم را پر از چای ميکنم و وسط اتاق کوچکم مينشینم. اگر بساط نقاشیام پهن باشد درگیر ترکیببندی و رنگسازی ميشوم، چای سرد شدهی تلخم را آرام آرام مينوشم و فراموش ميکنم. اگر نقاشی نباشد، موسیقی گوش ميکنم. مهم نیست زبانش فارسی باشد، انگلیسی، فرانسوی، کرهای، ژاپنی و یا حتی چینی. مهم نیست خواننده چه ميگوید و یا ملودی شاد باشد یا غمگین،
گرَم از دست برخیزد که با دلدار بنشینم، ز جام ِ وصل مي نوشم ز باغ ِ عیش گل چینم، شراب ِ تلخ ِ صوفی سوز بنیادم بخواهد برد، لبم بر لب نه ای ساقی! و بستان .سانیا دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ ميباشد.
ابلیس شبی رفت به بالین جوانیآراسته با شكل مهیبی سر و بر را
گفتا كه: «منم مرگ و اگر خواهی زنهارباید بگزینی تو یكی زین سه خطر را
یا آن پدر پیر خودت را بكشی زاریا بشكنی از مادر خود سینه و سر را
یا خود ز مي ناب كشی یك دو سه ساغرتا آن كه بپوشم ز هلاك تو نظر را
لرزید ازین بیم جوان بر خود و جا داشتكز مرگ فتد لرزه به تن ضیغم نر را
گفتا: «پدر و مادر من هر دو عزیزندهرگز نكنم ترك ادب این دو نفر را
لیكن چون به مي دفع شر از خویش توان كردمي نوشم و با وی بكن
گفتا كه: «منم مرگ و اگر خواهی زنهارباید بگزینی تو یكی زین سه خطر را
یا آن پدر پیر خودت را بكشی زاریا بشكنی از مادر خود سینه و سر را
یا خود ز مي ناب كشی یك دو سه ساغرتا آن كه بپوشم ز هلاك تو نظر را
لرزید ازین بیم جوان بر خود و جا داشتكز مرگ فتد لرزه به تن ضیغم نر را
گفتا: «پدر و مادر من هر دو عزیزندهرگز نكنم ترك ادب این دو نفر را
لیكن چون به مي دفع شر از خویش توان كردمي نوشم و با وی بكن
آریم رو به سوی تو یا سید الكریمباشد ز نور روی تو یا سید الكریمجان پر كشد به كوی تو یا سید الكریمباشم به گفتگوی تو یا سید الكریممينوشم از سبوی تو یا سید الكریمباشد ز آبروی تو یا سید الكریمباشد ز خُلق و خوی تو یا سید الكریمنابود باد عدوی تو یا سید الكریممائیم و عشق روی تو یا سید الكریمنور ولا اگر كه بتابد به جان ماهر لحظه ، ای همای بلند آشیان دلتا در حریم یاد تو لب باز ميكنممن باده ولای علی را به صبح و شامآری اگر كه حاجت ما مي شود روااین حُسن
با اميد به ظهور آقا امام زمان (عج) در امسال و به زودی زود، تصنیف زیبای «آمد نوبهار، طی شد هجر یار» تقدیمتان باد.
➖➖➖➖➖➖
با صدای نادر گلچین بشنوید
با صدای نادر گلچین در آپارات ببینید
????????????
متن تصنیف آمد نوبهار
????????????
آمد نو بهار طی شد هجـر یار
مطرب نی بزن ساقی مي بیار
مطرب نی بزن ساقی مي بیار
باز آ ای رقـیب بخت من
بوسـی ده دل مرا مشکن
تـا از آن لبان ميـگونت
مي نوشم بجای خون خوردن
آمد نو بهار طی شد
➖➖➖➖➖➖
با صدای نادر گلچین بشنوید
با صدای نادر گلچین در آپارات ببینید
????????????
متن تصنیف آمد نوبهار
????????????
آمد نو بهار طی شد هجـر یار
مطرب نی بزن ساقی مي بیار
مطرب نی بزن ساقی مي بیار
باز آ ای رقـیب بخت من
بوسـی ده دل مرا مشکن
تـا از آن لبان ميـگونت
مي نوشم بجای خون خوردن
آمد نو بهار طی شد
شکوه شببا شعر تو آغاز ميشود:به خیمهی خیال خویش ميخزمو با خواب تو. هماغوش مي شوم.عاشقانهگلبرگ های تو را ميشمرمعاشقانهسپیدی پرهای تو را مينوشمو عاشقانهتمام پولکهای تو را ميبوسم.*تو در تنور سرد سکوتميک بغل ترانه ميریزیو واژهواژهآه برشتهبرمي چینی.سپسمينشینی وخاموش و بیقرارآهنگ قلب مرا مينوازی؛تا مرز لحظههای غریب.*هميشهدر سپیدترین لحظه.تو برميگردیو به آبی ترین خیال.وحشیترین-و غریبترینرؤیای مرارام ميکنی.*
چه حرف بی ربطیست که مرد گریه نمي کند
گاهی آنقدر بغض داری که فقط باید مرد باشی تا بتوانی گریه کنی
.
.
.
خدایا مي شود باران ببارد ؟
این بغض به تنهایی از گلویم پایین نمي رود بخدا
.
.
.
هر روز و هر لحظه نگرانت ميشوم که چه ميکنی؟
پنجره ی اتاقم را باز ميکنم و فریاد ميزنم
تنهاییت برای من ، غصه هایت برای من
همه ی بغض ها و اشک هایت برای من
بخند برایم بخند تا من هم بشنوم صدای خنده هایت را
صدای هميشه خوب بودنت را …
.
.
.
تنها نشسته ام و چای مي نوشم
گاهی آنقدر بغض داری که فقط باید مرد باشی تا بتوانی گریه کنی
.
.
.
خدایا مي شود باران ببارد ؟
این بغض به تنهایی از گلویم پایین نمي رود بخدا
.
.
.
هر روز و هر لحظه نگرانت ميشوم که چه ميکنی؟
پنجره ی اتاقم را باز ميکنم و فریاد ميزنم
تنهاییت برای من ، غصه هایت برای من
همه ی بغض ها و اشک هایت برای من
بخند برایم بخند تا من هم بشنوم صدای خنده هایت را
صدای هميشه خوب بودنت را …
.
.
.
تنها نشسته ام و چای مي نوشم
شعر سپید غم شماره 30
دفتر شعر 1394
شاعر الهه فاخته
1394/02/03
یک تنهایی مرموز از کودکی کنارم بود
و اکنون , چون پیرزنی تنها درغروب روز
(که مي آید به کوچه مينشیند و مينوشد چای ! )
نشسته ام کنارپنجره, چای مي نوشم
دلم دیگر. نه بال و پری دارد و نه ذوقی
دلم در این خانه مدام ميگیرد ! انگار سربارم .
دلم ميگیرد از او که یادش رفت خدایی هست !
خدا هم خاموش شده است
دلم مي گیرد از یک راز
ظهر عاشورا , کسی آمد و چیزی گفت
کسی که پر محبت بود !
صدای قل
دفتر شعر 1394
شاعر الهه فاخته
1394/02/03
یک تنهایی مرموز از کودکی کنارم بود
و اکنون , چون پیرزنی تنها درغروب روز
(که مي آید به کوچه مينشیند و مينوشد چای ! )
نشسته ام کنارپنجره, چای مي نوشم
دلم دیگر. نه بال و پری دارد و نه ذوقی
دلم در این خانه مدام ميگیرد ! انگار سربارم .
دلم ميگیرد از او که یادش رفت خدایی هست !
خدا هم خاموش شده است
دلم مي گیرد از یک راز
ظهر عاشورا , کسی آمد و چیزی گفت
کسی که پر محبت بود !
صدای قل
شعر سپید غم شماره 30
دفتر شعر 1394
شاعر الهه فاخته
1394/02/03
یک تنهایی مرموز از کودکی کنارم بود
و اکنون , چون پیرزنی تنها درغروب روز
(که مي آید به کوچه مينشیند و مينوشد چای ! )
نشسته ام کنارپنجره, چای مي نوشم
دلم دیگر. نه بال و پری دارد و نه ذوقی
دلم در این خانه مدام ميگیرد ! انگار سربارم .
دلم ميگیرد از او که یادش رفت خدایی هست !
خدا هم خاموش شده است
دلم مي گیرد از یک راز
ظهر عاشورا , کسی آمد و چیزی گفت
کسی که پر محبت بود !
صدای قل
دفتر شعر 1394
شاعر الهه فاخته
1394/02/03
یک تنهایی مرموز از کودکی کنارم بود
و اکنون , چون پیرزنی تنها درغروب روز
(که مي آید به کوچه مينشیند و مينوشد چای ! )
نشسته ام کنارپنجره, چای مي نوشم
دلم دیگر. نه بال و پری دارد و نه ذوقی
دلم در این خانه مدام ميگیرد ! انگار سربارم .
دلم ميگیرد از او که یادش رفت خدایی هست !
خدا هم خاموش شده است
دلم مي گیرد از یک راز
ظهر عاشورا , کسی آمد و چیزی گفت
کسی که پر محبت بود !
صدای قل
شعر سپید غم شماره 30
دفتر شعر 1394
شاعر الهه فاخته
1394/02/03
یک تنهایی مرموز از کودکی کنارم بود
و اکنون , چون پیرزنی تنها درغروب روز
(که مي آید به کوچه مينشیند و مينوشد چای ! )
نشسته ام کنارپنجره, چای مي نوشم
دلم دیگر. نه بال و پری دارد و نه ذوقی
دلم در این خانه مدام ميگیرد ! انگار سربارم .
دلم ميگیرد از او که یادش رفت خدایی هست !
خدا هم خاموش شده است
دلم مي گیرد از یک راز
ظهر عاشورا , کسی آمد و چیزی گفت
کسی که پر محبت بود !
صدای قل
دفتر شعر 1394
شاعر الهه فاخته
1394/02/03
یک تنهایی مرموز از کودکی کنارم بود
و اکنون , چون پیرزنی تنها درغروب روز
(که مي آید به کوچه مينشیند و مينوشد چای ! )
نشسته ام کنارپنجره, چای مي نوشم
دلم دیگر. نه بال و پری دارد و نه ذوقی
دلم در این خانه مدام ميگیرد ! انگار سربارم .
دلم ميگیرد از او که یادش رفت خدایی هست !
خدا هم خاموش شده است
دلم مي گیرد از یک راز
ظهر عاشورا , کسی آمد و چیزی گفت
کسی که پر محبت بود !
صدای قل
آهنگ مينا گروه مهسا و مرجان وحدت زجهان دل برکندم، تا شوری پیدا کردمتو پریشان مو کردی، چون مجنون صحرا گردمز تو نوشین لب باشد، هم درمان و هم دردمدلم از خون چون مينا، لبریز و من خاموشمشب هجران جای مي، خوناب دل مي نوشممتن آهنگ قدیمي
امروز هم یاد تو با یک عکس بر دیوارفنجان تلخی قهوه با یک پاکت سیگار
مي نوشم ازاندوه چشمان تو دردی راپُک مي زنم ته مانده ی سیگار زردی را
دلتنگی ات را از نگاه عکس مي خوانمبیش از تو از هر آنچه بود و رفت حیرانم
بعد از تو هر شب در اتاقی سرد خوابیدمبعد از تو هر شب با هجوم درد خوابیدم
بعد از تو هر شب غرق تنهایی بی آغوش در خلوتم بی شانه بی همدرد خوابیدم
بعد از توهر کس را تو را دیدم تو . نمي دانیلعنت به من لعنت به آن حس های ویرانی
من مُرده ام بردا
آهنگ پاییزان - افشین سپهر متن ترانه " پاییزان " از آلبوم بی تو امشب، افشین سپهر . کد آهنگ پیشواز همراه اول پاییزان - افشین سپهر ,کد آهنگ پیشواز ایرانسل پاییزان - افشین سپهر ,دانلود آهنگ پاییزان - افشین سپهر با کیفیت 320,Download Music,دانلود آهنگ بیکلام پاییزان - افشین سپهر ,دانلود آهنگ جدید پاییزان - افشین سپهر ,متن آهنگ, پاییزان - افشین سپهر ,دانلود آهنگ,متن آهنگ پاییزان - افشین سپهر ,دانلود آهنگ جدید ایرانی,نمي نو
مجموعه اشعار زیبا عاشقانه
در بهار عشق مي کارم
در تابستان به مانند خورشید سوزان بر آن مي تابم
در پاییز تکیه بر باد مي رقصم
در زمستان درخت تنومند عشق مي شوم
تجسم زیبای نگاهت از پشت شیشه هنوز در خاطرم زمينه ساز اميد به زندگی است
شیشه قلب
روزگاری گذشت تلخی کام را با تو شیرین کردم,جان جانان را دیدم اما نشد که با او بمانم.گذشته ها رفته قعر اقیانوس محبت,اما هنوزم مرا صدا مي زند که این نیست مرام عاشقان
مجنون گر منم
تو لیلی باش
گر مست و خرابم
تو مجن
در بهار عشق مي کارم
در تابستان به مانند خورشید سوزان بر آن مي تابم
در پاییز تکیه بر باد مي رقصم
در زمستان درخت تنومند عشق مي شوم
تجسم زیبای نگاهت از پشت شیشه هنوز در خاطرم زمينه ساز اميد به زندگی است
شیشه قلب
روزگاری گذشت تلخی کام را با تو شیرین کردم,جان جانان را دیدم اما نشد که با او بمانم.گذشته ها رفته قعر اقیانوس محبت,اما هنوزم مرا صدا مي زند که این نیست مرام عاشقان
مجنون گر منم
تو لیلی باش
گر مست و خرابم
تو مجن
دانلود رمان ترسناک جن گیر آقای محمدی به همراه همسرش تمام عمرشان را وقف جن گیری و کمک به انسان های بی گـ ـناه کردند.قسمتی از رمان :نیش خندی مي زنم و بدون پاسخِ خاصی، لیوان چایی ام را در دست مي گیرم و یک جرعه از آن مي نوشم.امروز”بیست و سوم آذر هزار سیصد و نود”بود.جلسه ای محرمانه با مدیر یکی از بهترین دانشگاه های شهرتهران ترتیب دادیم.با عنوان سخنرانی بنده و خانومم در داخل بعضی از کلاس های دانشگاه و هماهنگکردن یک سری مسائلِ از پیش لازم و البته گر
دانلود رمان ترسناک جن گیر آقای محمدی به همراه همسرش تمام عمرشان را وقف جن گیری و کمک به انسان های بی گـ ـناه کردند.قسمتی از رمان :نیش خندی مي زنم و بدون پاسخِ خاصی، لیوان چایی ام را در دست مي گیرم و یک جرعه از آن مي نوشم.امروز”بیست و سوم آذر هزار سیصد و نود”بود.جلسه ای محرمانه با مدیر یکی از بهترین دانشگاه های شهرتهران ترتیب دادیم.با عنوان سخنرانی بنده و خانومم در داخل بعضی از کلاس های دانشگاه و هماهنگکردن یک سری مسائلِ از پیش لازم و البته گر
اس ام اس نااميدی
اس ام اس نااميدی
اس ام اس نااميدی
نمـــــیـدانــــی چه دردی دارد
وقـــتـی حــــالـم در واژه هــا هــم
نــمي گنــــجــد . . .
جملات نااميدی
وقـتـی خــواب بــــرایِ فــــرار از بیــــداری بـــاشـد
تمــــــام شـــده ای !
متن نااميدی
هــر کس یـا شب مي ميـــرد یــــا روز . . .
مـــن شبـانــه روز
متن های نااميدی
پروانه من
در تاری افتاده است که عنکبوتش سیر است
نه مي تواند پرواز کند نه مي ميرد . . .
شعر نااميدی
این روزها
پارو را
اس ام اس نااميدی
اس ام اس نااميدی
نمـــــیـدانــــی چه دردی دارد
وقـــتـی حــــالـم در واژه هــا هــم
نــمي گنــــجــد . . .
جملات نااميدی
وقـتـی خــواب بــــرایِ فــــرار از بیــــداری بـــاشـد
تمــــــام شـــده ای !
متن نااميدی
هــر کس یـا شب مي ميـــرد یــــا روز . . .
مـــن شبـانــه روز
متن های نااميدی
پروانه من
در تاری افتاده است که عنکبوتش سیر است
نه مي تواند پرواز کند نه مي ميرد . . .
شعر نااميدی
این روزها
پارو را
یعنی من
من خاک سرشتِ آتش آميزم،لبریزترین پیاله،یعنی مناز خاطره از شراب لبریزم، این پیر هزار ساله ،یعنی من
من شیره ی جان تاک ميدوشم، در خلوت اضطراب مينوشمدر حجم سکوت، گرم ميجوشم، در نای سکوت ، ناله یعنی من
پیدا شده از دل فراموشان، تندیس نفیسی از قدح نوشاندر چینه قرن سردِ خاموشان، گویاییِ استحاله ،یعنی من
در تنگیِ دخمه ی نفسگیرم، هر لحظه هزار بار مي ميرمزنجیر، تنیده روی زنجیرم ،زندانیِ تنگچاله ،یعنی من
چونان افقِ نگاه غمبارم، از گریه
من خاک سرشتِ آتش آميزم،لبریزترین پیاله،یعنی مناز خاطره از شراب لبریزم، این پیر هزار ساله ،یعنی من
من شیره ی جان تاک ميدوشم، در خلوت اضطراب مينوشمدر حجم سکوت، گرم ميجوشم، در نای سکوت ، ناله یعنی من
پیدا شده از دل فراموشان، تندیس نفیسی از قدح نوشاندر چینه قرن سردِ خاموشان، گویاییِ استحاله ،یعنی من
در تنگیِ دخمه ی نفسگیرم، هر لحظه هزار بار مي ميرمزنجیر، تنیده روی زنجیرم ،زندانیِ تنگچاله ،یعنی من
چونان افقِ نگاه غمبارم، از گریه
باتو، همه ی رنگهای این سرزمين مرا نوا مي کند
باتو، آهوان این صحرا دوستان همبازی من اند
باتو، کوه ها حاميان وفادار خاندان من اند
باتو، زمين گاهواره ای است که مرا در آغوش خود مي خواباندو ابر،حریری است که بر گاهواره ی من کشیده اند
و طناب گاهواره ام را مادرم، که در پس این کوه ها همسایه ی ماست در دست خویش داردباتو، دریا با من مهربانی مي کند
باتو، سپیده ی هر صبح بر گونه ام بوسه مي زند
باتو، نسیم هر لحظه گیسوانم را شانه مي زند
باتو، من با بها
فضای شهر را سکوت پر کرده است , هر کسی که مي خندد و به خیابان مي رود با نگاه های معنادار آنان که مجبور بوده اند به آمدند مواجه مي شود. انگار جنگ شده است . کسی از خانه بیرون نمي رود , وحشتی سرد شهر را پر کرده است. و من چند روزیست به یاد پرنده های یاکریم لب پنجره ام افتادم . برایشان برنج و عدس و گاه بیسکویت و خرده های نان مي گذارم . عدس را خام نميخورند ! همين چند روز پیش بود که انقدر با من صميمي شدند که یکیشان به داخل خانه ام پرواز کرد و به سمت اتا
فضای شهر را سکوت پر کرده است , هر کسی که مي خندد و به خیابان مي رود با نگاه های معنادار آنان که مجبور بوده اند به آمدند مواجه مي شود. انگار جنگ شده است . کسی از خانه بیرون نمي رود , وحشتی سرد شهر را پر کرده است. و من چند روزیست به یاد پرنده های یاکریم لب پنجره ام افتادم . برایشان برنج و عدس و گاه بیسکویت و خرده های نان مي گذارم . عدس را خام نميخورند ! همين چند روز پیش بود که انقدر با من صميمي شدند که یکیشان به داخل خانه ام پرواز کرد و به سمت اتا
فضای شهر را سکوت پر کرده است , هر کسی که مي خندد و به خیابان مي رود با نگاه های معنادار آنان که مجبور بوده اند به آمدند مواجه مي شود. انگار جنگ شده است . کسی از خانه بیرون نمي رود , وحشتی سرد شهر را پر کرده است. و من چند روزیست به یاد پرنده های یاکریم لب پنجره ام افتادم . برایشان برنج و عدس و گاه بیسکویت و خرده های نان مي گذارم . عدس را خام نميخورند ! همين چند روز پیش بود که انقدر با من صميمي شدند که یکیشان به داخل خانه ام پرواز کرد و به سمت اتا
زیباترین متن و عکس های پاییزی
پاییز یکی از زیباترین فصلهای سال است. فصل هزار رنگ که در آن هوا و طبیعت رنگ
و بوی خاصی مي گیرد. شاید شما هم شنیده باشید که فصل پاییز فصل عاشقانه است
و برای همين هم متن های عاشقانه پاییزی زیادی وجود دارد که مورد استفاده کاربران قرار مي گیرد.
جملات زیبای پاییزی
پاییز نفس نفس ميزند
پشت پنجره ایستاده ام
و بی خیال چای مي نوشم
پاییز هق هق ميکند
چشم ميبندم و فال حافظ ميگیرم
پاییز نارنجی تر از هميشه
نگاهش رنگ ال
پاییز یکی از زیباترین فصلهای سال است. فصل هزار رنگ که در آن هوا و طبیعت رنگ
و بوی خاصی مي گیرد. شاید شما هم شنیده باشید که فصل پاییز فصل عاشقانه است
و برای همين هم متن های عاشقانه پاییزی زیادی وجود دارد که مورد استفاده کاربران قرار مي گیرد.
جملات زیبای پاییزی
پاییز نفس نفس ميزند
پشت پنجره ایستاده ام
و بی خیال چای مي نوشم
پاییز هق هق ميکند
چشم ميبندم و فال حافظ ميگیرم
پاییز نارنجی تر از هميشه
نگاهش رنگ ال
آبرنگ 12 رنگ ساکورا مدل koi-12 قیمت : 125000 تومانبرند : Sakura پستی آبرنگ 12 رنگ ساکورا مدل koi-12 قیمت آبرنگ 12 رنگ ساکورا مدل koi-12 برای و مشاهده جزئیات محصول کلیک نمایید. برای و مشاهده جزئیات محصول کلیک نمایید. تصاویر بیشتر برای و مشاهده جزئیات محصول کلیک نمایید. تصاویر بیشتر برای آبرنگ 12 رنگ ساکورا مدل koi-12گزارش شدگزارش تصاویراز بازخورد شما متشکریم. گزارش یک تصویر دیگرلطفاًً تصویر توهینآميز را گزارش دهید. لغوتم
سه سال پیش تلویزیون جسارت گای مارتین رکورد جدیدی را برای دوچرخه سواری طولانی ترین بزرگراه بیابانی جهان تعیین کرد. وی در مدت زمان 28 ساعت و 17 دقیقه 340 مایل از کویر تاکلامکان در شمال غربی چین - AKA "صحرای مرگ" را کلیک کرد.
جاناتان پارکر در خانه نشسته و در حال تماشای خانه با خود فکر مي کرد ، "من مي خواهم یک شکاف در این مورد داشته باشم."
درست یک ماه زودتر ، پارکر از زمان لندن به پاریس در رکورد جهانی 12 ساعت و 31 دقیقه (از جمله گذرگاه 5 ساعته کشتی) پ
جاناتان پارکر در خانه نشسته و در حال تماشای خانه با خود فکر مي کرد ، "من مي خواهم یک شکاف در این مورد داشته باشم."
درست یک ماه زودتر ، پارکر از زمان لندن به پاریس در رکورد جهانی 12 ساعت و 31 دقیقه (از جمله گذرگاه 5 ساعته کشتی) پ
سه سال پیش تلویزیون جسارت گای مارتین رکورد جدیدی را برای دوچرخه سواری طولانی ترین بزرگراه بیابانی جهان تعیین کرد. وی در مدت زمان 28 ساعت و 17 دقیقه 340 مایل از کویر تاکلامکان در شمال غربی چین - AKA "صحرای مرگ" را کلیک کرد.
جاناتان پارکر در خانه نشسته و در حال تماشای خانه با خود فکر مي کرد ، "من مي خواهم یک شکاف در این مورد داشته باشم."
درست یک ماه زودتر ، پارکر از زمان لندن به پاریس در رکورد جهانی 12 ساعت و 31 دقیقه (از جمله گذرگاه 5 ساعته کشتی) پ
جاناتان پارکر در خانه نشسته و در حال تماشای خانه با خود فکر مي کرد ، "من مي خواهم یک شکاف در این مورد داشته باشم."
درست یک ماه زودتر ، پارکر از زمان لندن به پاریس در رکورد جهانی 12 ساعت و 31 دقیقه (از جمله گذرگاه 5 ساعته کشتی) پ
فضای شهر را سکوت پر کرده است , هر کسی که مي خندد و به خیابان مي رود با نگاه های معنادار آنان که مجبور بوده اند به آمدند مواجه مي شود. انگار جنگ شده است . کسی از خانه بیرون نمي رود , وحشتی سرد شهر را پر کرده است. و من چند روزیست به یاد یاکریم های لب پنجره ام افتادم . برایشان برنج و عدس و گاه بیسکویت و خرده های نان مي گذارم . عدس را خام نميخورند ! همين چند روز پیش بود که انقدر با من صميمي شدند که یکیشان به داخل خانه ام پرواز کرد و به سمت اتاق گلها
درباره این سایت