نتایج جستجو برای عبارت :

يه وقتايي بايد قيده همه چيزو زد وگفت به درک

نادر نگاهی به غلام انداخت وگفت :اگه چیزی نبوده چراعموم هنوز تو فکر اون ماجراست ومارو مجبورکرد بااین آقادعواکنیم غلام گفت:تواصلا میدونی این آقاکیه؟ گفت:نه اصلانمیشناسمش غلام چشم غره ای بش رفت وگفت:مردناحسابی وقتی نمیدونی این آقاکیه چرا باش دعواکردین نادرگفت:گفتم که عموم بهمون گفت باش درگیر بشیم غلام گفت:خیلی خوب باشه من واست میگم شما بااین مردفامیلیت یه فامیلی نزدیک یه روز مادربزرگت بامادرت میرن توشهر اونجااین آقارومیبینند باهم صحبت می
به غلام گفتم اگه میشه از درمغازه نادر برو شاید آمده باشه غلام قبول کرد وازاونجا رفت اما نادر نیامده بود.دلم خیلی شور میزد میترسیدم حماقت کرم کار دست هاله داده باشه وکرم بلایی سرش آورده باشه غلام نگاهم کرد وگفتیه هنوز توفکری ؟توازچی میترسی مگه کرم رو نمیشناسی فکر میکنی اون میتونه بلایی سرهاله آورده باشه گفتم :مگه ندیدی نادر گفت عموم گفته سرهاله رو میبره غلام خندید وگفت :ای بابا تو دیگه کی هستی .عموی نادره میشناسی گفتم:به شناختن
غلام فکری کرد وگفت:ببین چی میگم تو بهتره اول یکی ازبچه های هاله پیداکنی وازاون بپرسی جریان چیه خندیدم وگفتم:اونم راستو میذاره پاکاسه وهمه چیزرو لو میده گفت:نخند .این تنها راهشه تو باید مجبورش کنی که راستشو بگه پرسیدم:آخه چجوری مجبورش کنم گفت:باکتک جانم باید بگیری اول حسابی کتکش بزنی وبعد اونم همه چیزرو واست تعریف میکنه لبخند زدو وگفتم:مرد حسابی حال وروز منو نمیبینی من الان میتونم کسی روبزنم گفت:ای بابا انگارزخم شمشیر خوردی بابا
یه وقتایی هست که میخوای برگردی ، یه وقتایی هست میخوای بری ، یه وقتایی هست دلت میسوزه ، یه وفتایی هست دلت خنک میشه ، یه وقتایی هست آرزو به دل میمونی ، یه وقتایی هست آرزوت برآورده میشه ، یه وقتایی ناراحت میشی ، یه وقتایی خوشحال میشی ، یه وقتایی نگران میشی ، یه وقتایی خیالت راحته ، یه وقتایی دلشوره داری ازینکه نباشه ازینکه بره ازینکه کسی نباشه نگرانت باشه ازینکه نگرانش باشی ازینکه شب بخوابی صب پاشی ببینی عطرش اتاقو پر کرده ازینکه یه صدایی بهت ب
به نام خدا شنیدم علی که درشرکت فنی ومهندسی اش مشغول به کارشده؛ مسوول واحد مهندسی اش شده؛ از ارتقای شغلی اش که ناشی از لیاقت ها وشایستگی هایش بوده خوشحال شدم-احمد ظهر به سلامتی به مقصد رسیده بودووسایل هایی را که برای خانواده فرستاده بودم رساند؛ بسیار از او تشکرکردم-امروز تولد علیرضا پسر خواهرم بود که من باز چهارم شهریور را تصورکردم سوم است وطبیعتا" اولین نفر نبودم که تولدش را تبریک بگویم وخواهرم تلفنی یاد آوری کرد وگفت تنها خاله یادش بوده و
روزی دو مرد جوان نزد استادی امدند واز او پرسیدند: فاصله  بین دچار
  مشکل شدن تا راه حل یافتن برای حل مشکل چقدر است؟استاد اندکی تامل کرد وگفت: فاصله مشکل یک فرد وراه نجات او از آن مشکل برای  هر شخصی به اندازه فاصله زانوی او تا زمین است.  آن دو مرد جوان گیج وآشفته رفتند وبیرون مدرسه به بحث وجدل پرداختند.اولی گفت:منظور استاد معرفت این بوده است که باید به جای روی زمین نشستن از جابرخاست وشخصا برای مشکل راه حلی پیداکرد.با یک جا نشست
به نام خدا در شب سال جدید قمری؛ از خدای متعال با همه وجودم میخواهم این سال رامایه ی برکت ورحمت خود برای یکایک ما قراردهد واز ابتلائات دنیوی سربلند خارج کند ودلهای مارابهم نزدیک ترکند واموات مارا-بخصوص برادرم مسعود-را از ما راضی وخشنود کند وعاقبت به خیر فرماید-تا صبح بیدارماندم که امین را تا جلسه کنکور ببرم بیدارشد وبهردلیل مایل نبود ومنهم اصراری نکردم وخوابیدم؛ سرظهر پیام دادم چطور بوده وگفت چیزهایی که بلد بودم نوشتم ولی ته حرفهایش دلی به
به نام خدا صبح ایران از دادگاه شکایتش برگشته وراضی بود وامیدوار بود رای دادگاه آنچه که عدالت است باشد وصادرشود واز نحوه رسیدگی رضایت داشت-عمران تماس واحوال پرسی کرد وگفت کادویی هم گرفته ام که میخواهم بدهم وقرارشد که زیارتش کنم واز ابلاغ جدید که آمده ومحتویات آن را خبر نداشت گفت-نادر ابراهیم پور تماس وتولدم را تبریک گفت؛خوشحال شدم که یادش بوده وتشکرکردم-شهرام خان تماس وتبریک گفت وتشکرکردم وبرای دیدار دعوت کرد که درفرصت مناسب خدمتشان برسی
به نام خدا دیروز یکی ازدوستان که جایی منتقل شده بود وبرای اسکان گویا برایش سخت بود اطلاع داد به شهر نزدیک تری منتقل شده؛خوشحال شدم-شنیدم یکی از برادران که نسبت به همه مددجویان مهربان وپیگیر امور آنان بود به ستادسازمان خودشان میرود؛برایشان توفیق بیشتر آرزو دارم واز خدمات وتوجهشان نسبت به یکایک مددجویان متشکرم- حسین که نزد دکتری که معرفی کرده بودم رفته بود نیز عصردیروز تماس گرفت وبسیار خوشحال بود وگفت صورتش را پاکسازی کرده وگفته برای تکمی
یه نفر هست که میشه گفت تموم تلاشش اذیت کردن منهیه نفر که شاید خیلی وقتایی که باید میبوده نبوده و یجورایی نمیشه رو همیشه بودنش حساب کردیه نفر که در لحظه همه چیزو هر کسیو به یه خواب شیرین میهیه نفر که حتی با این که میدونم چند لحظه بعد مراسم در ذوق خوری روم اعمال میشه اما باز دلم نمیاد ذوق نکنمیه نفر که بدون هیچ دلیلی یهو دلم میخواد یه چیزاییو واسش تعریف کنم. و دقیقا یهویی تر تر پشیمون میشم از گفتنشیه نفر که دقیقا عکس منه و چشماش برخلاف من فق
به نام خدا امینی تماس گرفت واحوالم را پرسید واز بیماری آنجا ونگرانی وتلاش برای مرخصی گرفتنش گفت-یکی از دوستان درموردی سوال داشت که از دوست دیگرم سوال کردم و آن مطلب بنظرم رسید کذب بوده است- خانم مهندس از پیگیری کارهایش گفت وهمچنان نگران- یکی از دوستانی که درآن مجموعه اتفاقا اخلاق تندی داشت تماس گرفت وسوالی داشت که برایش پرسیدم وشکرخدا حل شد-با ملکی حال واحوال کردم وگفت شاید خانواده اش مجموعا به کرونا مبتلا شده باشند نگران شدم-یکی از دوستان
عشق برای آنکه باشد و بماند باید در طول زمان برای آن بنیان تازه‌ای فراهم آورد.???? فلسفه تنهایی✍???? #لارس_اسوندسن➖➖➖➖➖چرا بعضی‌ها فکر میکنن، بهم برسن دیگه تمومه؟؟ همه‌ی راهو رفتن و چیزی واسه تلاش کردن دیگه نمونده، و همه چیز واسشون عادی و معمولی و سرد میشهمیدونی نظر من چیه؟ بهم رسیدن ما، یعنی آغاز ماجراجویی‌های عاشقانه، شروع حرکت تو یه مسیر پر فراز و نشیب و پر از هیجان و انگیزه. بهم رسیدن ما بوی عادت نمیده، هیچ چیزش تکراری و روتین نمیشه،
کنار کی آخه آروم کنم این قلب
مریضو آخه تو ازم گرفتی همه چیزو
خاطره هاتو نبر فقط میخوام این یه چیزو
بعد تو آخه به کی میتونم تکیه کنم
وقتی حالم بده رو شونه.اسین دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
خسته ام ازززززز انتخابمامروز صبح که داشتم با مامانم میرفتم بیرون فریده خواهرنامزدم پیام داد وگفت که وااااای عروس چاق بعد منم گفتم سرویس طلاهاشو ببین چقدر طلا داره دیدم رفت رو آنتن سخنرانی که من واسه عروسیم سرویس بدل انداختم مهدی واسم فقط حلقه و یه جفت گوشواره سر عقدی وچون میدونستم نداشت سخت نکرفتم توهم پولاتو حمع کن واسه خودت طلا بخر من طلاهامو خودم م و از این حرفا چندوقت پیش هم گفت داداشم هدفش ماه عسل جشن عروسی نمیگیره حالا
ایران کانتین: وزیرآموزش و پرورش برای بررسی وضعیت مدارس در نقاط سیل زده استان خوزستان به اهواز سفر کرد و در جلسه ستاد بحران آموزش و پرورش استان حضور یافت. سید محمد بطحائی در این جلسه ضمن اظهار تاسف از وقوع این بلای طبیعی در استان اظهارکرد: بازسازی و نوسازی مدارس به محض ایجاد ثبات در استان انجام می شود و اگر بازسازی و نوسازی برخی مدارس به پایان نرسید، سعی می کنیم از فضاهای جایگزین مثل کانکس کلاس درس استفاده کنیم.
وزیر آموزش و پرورش گفت: ا
   نمی‌دونم چی می‌شه که یه وقتایی به خودت می‌آی و می‌بینی وجودت رو غصه گرفته. از اون وقتایی که به‌زورم شده نمی‌تونی یه لبخند تحویل کسی بدی. چی می‌شه واقعا؟   پ.ن: کاش انقدر همه‌چی گرون نمی‌شد که می‌تونستم با آرامش هر وقت دلم خواست یه دسته‌ی کوچیک نرگس بگیرم بیارم خونه بذارم رو اوپن آشپزخونه. :-آه
کاپیتان
سابق استقلال بعد از 20 سال حضور در فوتبال روز گذشته در آزادی دور افتخار
زد و قرار است در پایان فصل برای همیشه از دنیای فوتبال خداحافظی کند.




رضا عنایتی که ازسال 77 به صورت حرفه
ای وارد فوتبال شد، روز گذشته برای آخرین بار در استادیوم آزادی دور افتخار
زد و قرار است در پایان فصل برای همیشه از فوتبال خداحافظی کند تا داستان
20 ساله او در فوتبال به این شکل
متن آهنگ سکوت یخ زده امیر علیLyrics Music Amir Ali Sokoote Yakhzadeمتن آهنگ سکوت یخ زده امیر علیترانه و شعر آهنگ سکوت یخ زده امیر علییه وقتایی دلم میگیره از تمومه طعنه هاکنایه ها گلایه ها اونایی که نبوده حقه من خدا پس چرا پس چرایه وقتایی دلم میخواد بهت بگم از دلم وای از دلم وای از دلم98music04
کلی حرف تو ذهنم هستکلی سوالکلی چرا اما نمیدونم چجور باید بپرسمو از چه کسی!من واقعا با این رشته ام اذیتم.یه دلم میگه انصراف بده دوباره کنکور ریاضی بده بری مهندسی کامپیوتر چیزی که از الان خوشحال ترت میکنه قطعایه دلم میگه انصراف بده برو دوباره کنکور تجربی بده بلکه اینبار بتونی به عشق و رویای طبیب بودن برسیراه دیگه اینه که خودمو بزنم به بی خیالی و همین رشته رو برم دیگهبا هیچ چیزی از روحیات و  علایقم نمیخونه این رشته!!!این حجم از بلاتکلیفی بی س
گاهی وقتا فراموﺵ کن کجاییبه کجا رسیدی و به کجا نرسیدی!گاهی وقتا فقط زندگی کن …یاد قول‌هایی که به خودت دادی نباﺵ،تو تلاشتو کردی اما نشد …یه وقتایی جواب خودتو نده .هر چی پرسید : چرا اینجای زندگی گیر کردی،لبخند بزن و بگو کم نذاشتماما نشد !یه وقتایی فقط از زنده بودنت لذت ببر…از بودن کنار کسانی که دوستشان داری و دوستت دارند .م.ن:بماند به یادگاری از رفیق همیشه همراه
عشق رو باید بوسید تا وقت هست.عشق رو باید بویید و بغل كرد.عشق رو باید بوسید و با التهاب غرق كرد باید بویید و بوسید و بوسید و تا وقت هست، تا هست. عشق رو باید عشق كرد باید دیوانه شد عشق رو باید به جنون بكشونی و دیوانگی كنی.عشق رو باید زندگی كرد وگرنه باید مرد.بمیر اگر عشقت رو دیوانه نكردی كه مردن بهتره.
دانلود مداحی محمود کریمی یه وقتایی که دلم تنگ عشقه
شب 21 ماه مبارک رمضان 98هیات رایة العباس(ع) تهران-شهادت امام علی علیه السلاممداحی شور جدید
 
برای دانلود کلیک کنید
 
متن شعر مداحییه وقتایی که دلم تنگ عشقهیه وقتایی که نفس لنگ عشقهیه وقتایی که به سینه ام میکوبمیقین دارم که همین سنگ عشقهمتن مداحی یه وقتایی که دلم تنگ عشقه محمود کریمیدوست دارم که شدم پیر گریه نشدم سیر گریهدوست دارم که با اسم قشنگت میزنم زیر گریهگریه گریه فقط برای حسینمج
‌چی از من دیده بودی تو که اینجوری سر آوردی یهو پاشیدی این عشقو سرم اینجور در آوردی که چشمام بی تو ابری شه بیاد زانو توو آغوشم چه کردم من، نمی دونم که کردی تو فراموشم یه وقتایی دلم میگه خودت با دیگری بودی که اینجوری منو با غم همیشه سخت آزُردی دلِ آدم یه وقتایی که گرمِ دیگری باشه توی هر رابطه باشه اونو از هم می پاشه تو پاشیدی منو از هم منی که عاشقت هستم دلو دریای خون کردی دلی که به تو من بستم #سهراب_عرب_زاده
‌چی از من دیده بودی تو که اینجوری سر آوردی یهو پاشیدی این عشقو سرم اینجور در آوردی که چشمام بی تو ابری شه بیاد زانو توو آغوشم چه کردم من، نمی دونم که کردی تو فراموشم یه وقتایی دلم میگه خودت با دیگری بودی که اینجوری منو با غم همیشه سخت آزُردی دلِ آدم یه وقتایی که گرمِ دیگری باشه توی هر رابطه باشه اونو از هم می پاشه تو پاشیدی منو از هم منی که عاشقت هستم دلو دریای خون کردی دلی که به تو من بستم #سهراب_عرب_زاده
وزیر سابق خطاب به تأکید کرد؛ بفرمایید با حداقل 15000 میلیارد
تومان اقساط وصول‌شده مسکن مهر چه کرده‌اید؟ نیکزاد با طرح پرسش‌هایی از
مسئولان دولت دوازدهم بر ارائه اطلاعات غلط مسکن مهر به رئیس‌جمهوری تأکید
کرد وگفت:‌ نقدینگی در ۵سال اخیر به ۱۳۵۰۰۰۰ میلیارد تومان افزایش یافته،
آقای ، بفرمایید این نقدینگی کجا هزینه شده در تولید مسکن یا
کشاورزی؟
کشکول عناوین مذهبی ، فرهنگی وی
متن آهنگ هوای شهر امین بانی
هوای شهر دلگیره دلم بی تابه از یادت کجای این جهانی تو دل دیوونه میخوادت یه وقتایی به فکرم باش سراغم رو بگیر از غم میخوام دلتنگ من باشی بهم وابسته شی کم کم یه وقتایی به فکرم باش سراغم رو بگیر از غم میخوام دلتنگ من باشی بهم وابسته شی کم کم من از چیزی نمیرنجم اگرچه قلبم آشوبه من این حالم رو دوست دارم چون از عشق توده خوبه هوای شهر دلگیره دلم بی تابه از یادت کجای این جهانی تو دل دیوونه میخوادت هنوزم باروم اینه ندارم بی ت
متن آهنگ هوای شهر امین بانی
هوای شهر دلگیره دلم بی تابه از یادت کجای این جهانی تو دل دیوونه میخوادت یه وقتایی به فکرم باش سراغم رو بگیر از غم میخوام دلتنگ من باشی بهم وابسته شی کم کم یه وقتایی به فکرم باش سراغم رو بگیر از غم میخوام دلتنگ من باشی بهم وابسته شی کم کم من از چیزی نمیرنجم اگرچه قلبم آشوبه من این حالم رو دوست دارم چون از عشق توده خوبه هوای شهر دلگیره دلم بی تابه از یادت کجای این جهانی تو دل دیوونه میخوادت هنوزم باروم اینه ندارم بی ت
روزی ﺍﻧﻮﺷﯿﺮﻭﺍﻥ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺟﻤﻠﻪ ﺣﮑﯿﻤﺎنه ﺍﯼ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﺑﻪ ﺍﻭﭼﻬﺎﺭﺻﺪ ﺳﮑﻪ ﻃﻼ ﺑﺪﻫﻨﺪ.ﺭﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺰﺭﻋﻪﺍﯼ ﻣﯽ ﮔﺬﺷﺖ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﻧﻮﺩ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﮐﻪ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺎﺷﺘﻦ ﻧﻬﺎﻝ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﺍﺳﺖ.شاه ﺟﻠﻮ ﺭﻓﺖ ﻭﺍﺯ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ ، ﻧﻬﺎﻝﺯﯾﺘﻮﻥ ﺑﯿﺴﺖ ﺳﺎﻝ ﻃﻮﻝ ﻣﯽ ﮐﺸﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺑﺎﺭﺑﻨﺸﯿﻨﺪ ﻭﺛﻤﺮ ﺩﻫﺪ، ﺗﻮ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺳﻦ ﻭ ﺳﺎﻝ ﺑﺎ ﭼﻪﺍﻣﯿﺪﯼ ﻧﻬﺎﻝ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﻣﯽ ﮐﺎﺭﯼ؟ ﭘ
روزی ﺍﻧﻮﺷﯿﺮﻭﺍﻥ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺟﻤﻠﻪ ﺣﮑﯿﻤﺎنه ﺍﯼ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﺑﻪ ﺍﻭﭼﻬﺎﺭﺻﺪ ﺳﮑﻪ ﻃﻼ ﺑﺪﻫﻨﺪ.ﺭﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺰﺭﻋﻪﺍﯼ ﻣﯽ ﮔﺬﺷﺖ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﻧﻮﺩ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﮐﻪ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺎﺷﺘﻦ ﻧﻬﺎﻝ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﺍﺳﺖ.شاه ﺟﻠﻮ ﺭﻓﺖ ﻭﺍﺯ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ ، ﻧﻬﺎﻝﺯﯾﺘﻮﻥ ﺑﯿﺴﺖ ﺳﺎﻝ ﻃﻮﻝ ﻣﯽ ﮐﺸﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺑﺎﺭﺑﻨﺸﯿﻨﺪ ﻭﺛﻤﺮ ﺩﻫﺪ، ﺗﻮ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺳﻦ ﻭ ﺳﺎﻝ ﺑﺎ ﭼﻪﺍﻣﯿﺪﯼ ﻧﻬﺎﻝ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﻣﯽ ﮐﺎﺭﯼ؟ ﭘ
همسرم معتاد است چندین بار ترک کرد وباز دوباره برگشت تمام وسایل زندگیم رو فروخت در این بین دوست همسرم با اینکه زن داشت به من پیشنهاد جدا شدن از همسرم را داد وگفت خودش هم جدا میشه وبا هم ازدواج کنیم من قبول نکردم ولی اون بابت این موضوع از من حق سکوت گرفت توسط همسرش ومنم به خاطر حفظ آبرو در محیط کارم 6میلیون حق سکوت دادم چون خانواده همسرم هم فهمیده بودند مجبور شدم مهرم را ببخشم وبعد از 7سال زندگی طلاق بگیرم اما بعد از مدتی همسرم ترک کرد وخواست که
روزی پادشاهی فرمان داد تا هر کس جمله حکمانه ا بگود به اوچهارصد سکه ط بدهند.
 
روز در حالکه از کنار مزرعها م گذشت پرمرد نود ساله ا را ددکه مشغول کاشتن نهال زتون است.
 
شاه جلو رفت واز پرمرد پرسد، نهالزتون بست سال طول م کشد تا به باربنشند وثمر دهد، تو با ان سن و سال با چهامد نهال زتون م کار 
پرمرد لبخندزد وگفت: دگران کاشتند و ما خوردم مام کارم تا دگران بخورند.
 
سلطان از جواب پرمرد خوشش آمدوگفت: واقعا جوابت حکمانه بود ودستور دادچهارص
تو خودِ خودِ همونی! همونی که میتونم باهاش یه روزایی بیخیالِ دنیا بشم و بدونِ برنامه باهاش بزنم به دلِ جاده، همونی که باهاش چه لبِ پنجره باشم، چه لبِ ساحل به یه اندازه احساسِ خوشبختی می کنم، همونی که میتونم وسطِ ظهرهای داغِ تابستون هم باهاش قدم بزنم و باهم از خاطراتمون حرف بزنیم! همونی که میتونم تا صبح براش هزار و یک شب بخونم و حرفای قشنگ بزنم، یا وقتایی که نیست واسه چشماش شعر بگم. همونی که میدونه من عاشق کتاب خوندنم و یه وقتایی سرمو میزارم ر
زوجی که حتی یک اختلاف هم باهم نداشتند رازشان را فاش کردند!
روزی یک زوج،بیست و پنجمین سالگرد ازداوجشان را جشن گرفتند.
آنها در شهر مشهور شده بودند به خاطر اینکه در طول 25 سال حتی کوچکترین اختلافی با هم نداشتند.
تو این مراسم سردبیرهای رومه‌های محلی هم جمع شده بودند تا علت مشهور بودنشان (راز خوشبختیشان) را بفهمند.
سردبیر می‌پرسد: " آقا واقعا باور کردنی نیست؟ یک همچین چیزی چطور ممکن است"؟
شوهر روزهای ماه عسل رو به یاد می‌آورد و می‌گوید: "بعد
بی هدف زدیم به دل خیابون این جو و شرایط و کرونا ما رو از خیلی تفریح هامون دور کرد وقتایی که دیگه کم میارم میگم حامد بریم یه دور بزنیم من آدم خونه نشستن نبودم مغازه ها رو نگاه میکردم و تو ذهنم لیست غذاها رو بالا پایین میکردم چی درست کنم !؟ کوفته اومد تو ذهنم چون خیلی وقت بود درست نکرده بودم عین فیلم از جلو چشام گذشت اون شبی که برای 30 نفر کوفته درست کردم و تو ظرفش 2 تا کوفته ریختم و به جای یه ملاقه آب خورشتش ، 2 ملاقه ریختم وقتایی که لازانیا درست میک

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

negaharchitects دانلود فایل تحقیق مقاله نرم افزار کتاب برنامه ش‌فی‌ره محوطه سازی اروند پترو سامان دانلود آهنگ | دانلود فیلم گل سنگ