نتایج جستجو برای عبارت :

واسم خبر آوردن خونه را چراغون کردی فکر نقل نبات آینه شمعدون کردی تا اومدم بجنبم دیدم که تنها موندم غافل بودم که زودتر دست تو را نخوندم گل بوسه هام حلالت گذشته ها چی میشه گذشته ها حلالت رسم وفا چی میشه .

واسم خبر آوردن خونه را چراغون کردي,فکر نقل و نبات و آينه و شمعدون کردي,تا اومدم بجنبم ديدم که تنها موندم,غافل بودم که زودتر دست تو را نخوندم,گل بوسه هام حلالت گذشته ها چي ميشه,گذشته ها حلالت رسم وفا چي ميشه,
.
.
.
 
 تکست نایس TextNice.iR
 
عذاب وجدان نگیر من حلالت کردمبرو و دستاشو بگیر من حلالت کردمتو خیانت کردي من حلالت کردمبهش عادت کردي من حلالت کردم
من حلالت کردم من حلالت کردم
دانلود آهنگ جدید,دانلود آهنگ با لینک مستقیم,آکورد آهنگ عذاب وجدان نگیر من حلالت کردم محسن لرستانی,متن آهنگ,کد آهنگ پیشواز همراه اول عذاب وجدان نگیر من حلالت کردم محسن لرستانی,دانلود اهنگ,ریمیکس عذاب وجدان نگیر من حلالت کردم محسن لرستانی,تکست موزیک عذاب وجدان نگیر من حلالت کردم محسن لرستانی,م
من هنوزم معتقدم اگر با حامدم دور از همه این آدما زندگی میکردم هیچ چيز نمیتونست منو ناراحت کنه. بعد 2 ماه اومدیم خونه ما امروز هی بیخیال بودم هی بابا گفت هی گفت هی گفت من نمیدونم کسی که 2 ماه خونه اش نبوده چجوری باید جارو برقی می‌کشیده و گردگیری میکرده منی که اگر اومدم خونه فقط برای دون و آب دادن به پرنده‌ها بوده، یا اومدم آماده بشم برم مهمونی یا جایی من هنوز بادکنک های سالگرد عروسیم و از کف خونه جمع نکرده بودم هر بار اومدم لباس برداشتم خب لبا
ترجیح میدم تنها باشم نخواه شبیه باقی آدما شم … ♪ خودم خواستم آلودت شم خودت خواستی من نباشم ♩♩ تنها موندم تا هميشه تا هميشه هیشکی واسم تو نميشه … ♪ دیگه قلبمو به هیشکی نمیدم تنها مث غریبه ها میرم ♩♩ احساسمو سوزوندی تو بی رحم … … ♪ واسه قلب تو کافی نبودم غم دنیا نشسته تو وجودم ♩ من دیوونه عاشق تو بودم … ♪ تنها موندم ولی هیچ شکایتی از تو ندارم من ♩♩ فصل پاییز بی بهارم من اونی که دوس دارم ندارم من تنها موندم ولی هیچ شکایتی از تو ندارم من ♩♩
یه فرصت دیگه به همدیگه بدیم خدا رو چه دیدی شاید عاشق شدیم .
الان بذاری بری چي گیرت میاد بیاو برگرد اگه باز قانع شدی
هر جا بری که منو یادت نمیره خاطره هامون همه جا همراهته
الان بذاری بری چي گیرت میاد کوتاه بیای درست ميشه این رابطه
فکرت همه جا با منه همرامه به همه میگن دنیامه چشمات
هرچي که سرم آوردی حلالت مگه ميشه دور شه خیال چشمات
من به همه قول دادم که عاشق هیشکی نشم از تو که دل نمیکنم حتی اگه دیوونه شم
من همه دنیام هیچه تو بری هیچم به خدا با ه
زنگ اخر دینی داشتیم که مهشید خبر اورد که معلم نداریم رفته مرخصی از ذوق درحال پرواز بودم که سیاوش اومد سرکلاس مات وسط کلاس موندم با صداش به خودم اومدم « خانوم محمدی این چه وضعیه مگه اینجا مدرسه نیست سرمو پایین انداختم رفتم نشستم سرجام و تااخر کلاس سرم بالا نیاوردم اونم درس داد زنگ زد و خسته نباشید گفت و رفت من موندم و با کلی بغض تاحالا سیاوش باهام اینجوری حرف نزده بود گونه هام خیس شدن وسایلم جمع کردم و به صدا زدن های نادیا توجه نکردم و رفتم بام
شنبه از صبح با اینکه همکارم شیفت بود اما در حال فرستادن ایمیل و کنترل امتحانات بودم. بعد از گذاشتن ناهار تا شب با نرگس ترسیم، رنگ‌ها و حیوانات رو به صورت پازل کار کرديم. شب خونه‌ی مامان خوابیدم تا موقع رفتنم به سر کار اذیت نشه. یکشنبه صبح زودتر از معمول به دانشکده اومدم و سیستم‌ها رو برای امتحان کنترل کردم. بعد از برگزاری امتحانات به خونه اومدم و مامان زحمت رنگ کردن ریشه‌ی موهام رو که سفید شده بودند کشید! دوشنبه تا عصر با نرگس کار کرديم و عص
چقد خوبه که آدم یه جایی رو داشته باشه وقتی خسته س، دلش گرفته و نا امیده بیاد حرف بزنه نه به امید اینکه کسی بخونش نه فقط برای ایینکه خالی بشه اولین عید ما بود، قرار بود سال تحویل 1401 رو با شنیدن صدای هم شروع کنیم.وقتی اومدم ترمینال که برگردم خونه بیقرار بودم و هنوز نرفته دلتنگش بودم???? اما شوق داشتم برای اینکه عید رو کنار مامان و بابای خوبم باشم 22 ام اومدم خونه، تو دو روز بعدش فقط 2 تا پیام ازش داشتم و یه بار تماسی که از سمت من اتفاق افتاد، البته
.
امروز وقتی بهم گفتی انگار دیگه بودنم واست عادی شده كلی تو دلم بهت خنديدم. اخه چطور عادی ميشه؟ من كه این همه مدت منتظر بودم فقط یك ثانیه صداتو بشنوم ميشه عادی شع واسم؟ هنوزم وقتی اسمت رو گوشیم میفته فكر میكنم خوابم. من هیچوقت فكر نمیكردم دوباره صداتو بشنوم الان مثل یه رویای شیرینه واسم. شاید به زبون نیارم چون نمیخوام با گفتن این حرفا اذیت شی اما من قدر همین كه صداتو میشنوم میدونم.
دوست دارم معشوقه جدیدت را برای یک ساعت هم شده ببینم. از او بپرسم فلانی جان تو را به خدا بگو تو چه گفتی و چه کردي که من نگفتم و نکردم؟؟ فلانی جان تو چه داری که من ندارم؟؟؟ فلانی جان بگو لااقل بدانم اگر چيزی از تو کم دارم قانع شوم و این عقده هایم از بین بروند.جانِ دلم، سپردمت به خدا.حلالت باشد.برو.این تو و این زندگی و این وجدانت!ولی این را بدان،خیلی بی انصافی.
دیگه دست منو نگیر دوست ندارم برو
اون آدم سابق نیستم دیگه عوض شدم برو
دیگه خاطره هامون واسه معنی نداره
دیگه قید تو رو زدم نیا پیش من دوباره
عاشقت بودم تو روزای سختی عاشقت بودم بد کاری کردي
عاشقت بودم ولی اشتباه کردي
عاشقت بودم که بودی کنارم ولی حیف دیگه نیستی تو کنارم
عاشقت بودم ولی اشتباه کردي
تویی رفیق نیمه راه از این راه شدی جدا
دیگه بهترین روزامو دادم دست خاطره ها
دیگه خاطره هامونم واسم معنی نداره
دیگه قیدتو زدم نیا پیش من دوباره
عا
خدا رو شکر اثاث کشی خونه ی مادرم چند روز پیش انجام شد و رفتن خونه جدیدشون. من دو روز اونجا موندم و به مامانم کمک کردم تا وسایل رو بچينیم. مونده اثاث کشی خودمون ک توی چند روز آینده انجام میدیم. البته صاحبخونه ی این خونه ای که فعلا توش هستیم پول رهنمون رو نداد و برای یک هفته دیگه ازمون مهلت گرفت. قرار بود این پول رو بدیم به همسایمون که خونه ش رو یم :(( خدا کنه هر چه زودتر ما هم بریم ازین خونه و تموم بشه این اثاث کشی کرونایی.
پلیور ورزشیم خیس بودبارونیم هم تو کمد.فقط مانتوم پوشیدم و اومدم دووچهل دقیقه دوو تموم شد.اومدم اون یکی پارکدوس داشتم بشینم و گذر ادما رو نگا کنم.اما یخ میزنمیخ بزنم سرما میخورمسرمابخورم کارم سخت ميشه.دستام یخ یخ ان،بی حس تایپ میکنمدستکش یادم رفتفقط منتظر بودم که درسم تموم شه و بزنم بیرونمسی خونه اس و خیالم از بابت بچه ها راحتنه خوبم و نه بدفقط نمیدونم چي به چيه؟؟نمیفهمم درست و غلط روادامه درپایین
با نیم نگاهی به گذشته، در میابم که زندگی هميشه سفر در خاطرات بوده است. این را خودت، در دیدار اولمان گفتی. آغشته به بوی باروت بودم. از کنارت که گذشتم، پرسیدی" یه سرباز خائن که نمیتونه چيزی به یاد بیاره، هنوز هم خائن محسوب ميشه؟" به دنبال ردی از خون در چشمانت بودم. آرام زمزمه کردي" فکر کنم بدونم چيکار کردي." هیچ وقت نتوانستم به سوالت جواب دهم. تا زمانی که آرام موهایت را نوازش میکردم و چشمانت را بستم، نمیدانستم از چه حرف میزنی.
صبح که از خواب بیدار شدم خیلی سرحال بودم،کلا حال خوشی داشتم، حس میکردم یه اتفاق خوب افتاده یه کم که فکر کردم یاد خواب دیشب افتادم آره دلیلش خوابی بود که دیده بودم. دیشب خوابتو ديدم اومده بودی دیدنم یه جعبه ی خیلی بزرگم دستت بود، با لبخند نگام کردي و در جعبه رو باز کردي یه خرس عروسکی بزرگ داخل جعبه بود چقد ذوق کردم وقتی ديدمش. اومدی بغلم کردي و هلم دادی کنار دیوار پشتم چسبیده بود به دیوار سرتو اوردی جلو و لبامو بوسیدی ولی انقد استرس داشتم که
شب گذشته شتابان به رهگذار تو بودمبه جلد رهگذر اما در انتظار تو بودمنسیم زلف تو پیچيده بود در سر و مغزمخمار و سست ولی سخت بی قرار تو بودمهمه به کاری و من دست شسته از همه کاریهمه به فکر و خیال تو و به کار تو بودمخزان عشق نبینی که من به هر دمی ای گلدر آرزوی شکوفائی و بهار تو بودماگر که دل بگشاید زبان به دعوی یاریتو یار من که نبودی منم که یار تو بودمچو لاله بود چراغم به جستجوی تو در دستولی به باغ تو دور از تو داغدار تو بودمبه کوی عشق تو راضی شدم به نق
ساعت ییم از سرکار اومدم. قراربود ساعت چهار ببینمش. گفت اگه تونستی زودتر بیا چون زود شب ميشه. از کار که اومدم همه کارامو کردم و اماده شدم چندتا پیام داده بود که من اصلا نديدم. گفته بود خسته ای؟ نمیای؟ اگه خسته ای بزاریم ی وقت دیگه.وقتی ديدم نوشتم ساعت چهار میام.رمز قبلی 
فراموش كرده بودم كه ارزو كنم. شب خوبى را كه قدم میزدیم و گلى كه چيده بودم در دست من بود و دست من در دستان تو. انقدر گفتم و گفتى و انقدر همه چيز جور درامده بود كه حتى فكر این كه نمیشناختمت خنده دار به نظر میرسید. اما نمیشناختمت. نشون به اون نشونى كه وقتى یادگارى دوست سابقت رو روى دیوار اتاقت ديدم جلوى چشمم رو گرفتى و گفتى گذشته ها گذشته. من خوش باور بودم. اما اخر همه داستان ها یه دوراهى سخت داره. كه بخوایم و نخوایم، هركدومش كه انتخاب روزگار باشه، ح
وقتی میبینم اهل بیت اقام قدر مامامو نمیدونن و ازش مراقبت نمیكنن و هواشو ندارن قلبم میشكنه. بعد چند ماه اومدم خونه پدری و میبینم چقدر همه چي بهم ریخته س منظورم وضع خونه س. ماما از معصومه اصلا راضی نیست و این ینی معصومه داره به دست خودش گورشو میكنه تو عالم خواهری. +خدا فقط سلامتی بده به مامام و اقام و عاقبتشونو ختم بخیر كن +مثلا اومدم خونه و سرمو كردم تو كمد دیواری خونه و بو كینم چوبا رو .
پریروز ی جوری بودم، انگار تو دل و روده ام رخت میشستن! همچين میسابیدنیااا????اقا گذشت ديدم شبش خوابم نمیبره، هی از این پهلو به اون پهلو.دلم درد میکرد، همه خونه ام در خواب ناز! هی داشتم فکر میکردم مگه چيکار کردم؟ چي خوردم؟ ولی چيزی به ذهنم نیومداومدم تو هال راه میرفتم، اب میخوردم! که اقا یهو ديدم نه.جدی تره.
متن آهنگچه دلنواز اومدم اما با ناز اومدمشکوفه ریز اومدم اما عزیز اومدمآخه گفته بودی دیر نکن عاشقو دلگیر نکنگفته بودی زود بیا لحظه موعود بیامنم اون یار شیرین منم اون یار با نازواسه عاشق دلتنگ دلم خونه دلبازمنم اون یار شیرین منم اون یار با نازواسه عاشق دلتنگ دلم خونه دلباز05-music
قسمتی از گذشته هست که هیچوقت به گذشته موندن رضایت نمیده، و تکرار ميشه و تکرار ميشه و تکرار ميشه، توی تاکسی وقتی به بیرون نگاه میکنی، توی آرایشگاه وقتی جلوی آينه نشستی،  وقتی داری غذا میخوری یا حتی وقتی پشت میزی میشینی كه یه روزی من پشتش مینشستم  زمان حال معمولا به خودی خود سنگین نیست، اگر احساس سنگینی میکنیم احتمالا تکه‌ای از گذشته دوباره در حال تکراره!دوباره در حال تكراره امیدوارم اینبار برات خوب تكرار بشه و خوب بمونه========بعدا نوشته  لع
تو با قلب ویرانه ی من چه کردي ببین عشق دیوانه ی من چه کردي در ابریشم عادت آسوده بودم تو با حال پروانه ی من چه کردي چه کردي ننوشیده از جام چشم تو مستم خمار است میخانه ی من چه کردي چه کردي مگر لایق تکیه دادن نبودم تو با حسرت شانه من چه کردي چه کردي. ♫♫♫ مرا خسته کردي و خود خسته رفتی سفر کرده باخانه ی من چه کردي چه کردي جهان من از گریه ات خیس باران تو با سقف کاشانه ی من چه کردي چه کردي تو با قلب ویرانه ی من چه کردي ببین عشق دیوانه ی من چه کردي
آهنگ قهر مرسده اگه خطا کرديمنو رها کرديبا غربت آشنام کرديحلالت جونم آزاداگه چشمامو گریوندیاگه قلبمو لرزوندیمنو از پیش خود روندیحلالت جونم آزادندونستی دل من بی قرارهتو این دنیا کسی جز تو ندارهندونستی اگه با من نموندیدلم تو سینه طاقت نمیاره06-music
سلام داریم به چله تابستون نزدیک میشیم:) حسابی آبپز شدید؟؟؟؟ حسابی عرق هاتون دراومده؟؟؟ الان که ساعت از سه بعدازظهر گذشته و ناهار خوردیم و کولر روشنه و هرکس خزیده زیر پتو و ملحفه اش و خونه در سکوت فرو رفته:) خواستم هزار و یک شبم رو باز کنم و مشغول خوندن شم که گفتم: اول یک سری اینجا بیام:) صبح بابا سفارش کرد که برای ظهر خونه میام، برام شربت آبلیمو با لیمو تازه درست کن گفتم: به دیده منت حاج آقا:)) ولی به کل فراموش کرده بودم!! تا صدای آوردن ماشینش توو
من هميشه فکر میکردم این که دانشگام جاش خوب نیست خیلی بده واسم .تا این که رفتم سربازی گفتم اوووه اوووه این دیگه اخرشه زندگی بدتر از این ميشه مگه ؟؟؟؟ غربت بدی بود مخصوصا بعد اموزشیم افتادم یگان 24.3.93 ینی بدترین روز زندگیم بود البته فکر میکردم ! خیلی گرم بود ما هم تازه اومده بودیم تو یگان خسته دمای هوا 50 درجه بود همه جا داغ بود .(صدا چيه الان تو اشپزخونه :/ منم تنهام صبر کن ببینم  خب هیچي نبود تو اشپزخونه چندتا ماهی گذاشتم تو یه تشت هی میپرن خودش
وقتی میبینم اهل بیت اقام قدر مامامو نمیدونن و ازش مراقبت نمیكنن و هواشو ندارن قلبم میشكنه. بعد چند ماه اومدم خونه پدری و میبینم چقدر همه چي بهم ریخته س منظورم وضع خونه س. ماما از معصومه اصلا راضی نیست و این ینی معصومه داره به دست خودش گورشو میكنه تو عالم خواهری. +خدا فقط سلامتی بده به مامام و اقام و عاقبتشونو ختم بخیر كن+مثلا اومدم خونه و سرمو كردم تو كمد دیواری خونه و بو كینم چوبا رو . چطور معصومه قدر این خونه و آدماشو نمیدونه آخه!.
سلام من اومدم….اولین پست سال جديدم افتاد توی اردیبهشت.می خواستم زودتر بیام.زودتر بنویسمهمون موقع که دلم شکسته بود یا همون موقع که ناراحت بودم یا حتی توی شوک بودم اما نتونستمهربار میومدم اینجا و زل میزدم به صفحه حرفام .فراموشم میشد.شاید میترسماون من تو دار درونم میترسید که اینجا چيزی بنویسه که بعدا پشیمون بشه .حتی میخواستم داستانی که دارم می نویسمو اینجا آپلود کنم ولی بازم پشیمون شدم.
حتی نمی تونم حال این روزها و این لحظاتم رو توصیف كنم. از خودم می پرسم یعنی هیچ وقت تو این ٣٤ سال و اندی تا این حد بدبخت و بیچاره بودم. یعنی هیچ مقطعی انقدر تحت فشار بودم. كاش قدر آرامشی كه داشتم رو می دونستم. یعنی برمی گردن اون روزا؟ یعنی حالمون خوب ميشه؟ یعنی مرتضی مرتضی ميشه؟ چه كردم من؟ چه كنم من؟
قولنامه و وکالتنامه را امضا کرده بودم و از دفترخانه زده بودم بیرون. ماشین زیر آفتاب داغ ظهر چه برقی می‌زد. روزهای گذشته حسابی تمیزش کرده بودیم. باعجله از کنارش رد شده بودم و خودم را رسانده بودم به خیابان اصلی. مامان زنگ زده بود و گفته بود کارن بی‌قراری می‌کند. باید خودم را زودتر می‌رساندم اما ماشین دیگر مال من نبود. ظهر بود و تاکسی نبود و من زیر آفتاب داغ ظهر می‌دویدم نه فقط برای اینکه زودتر به کارن برسم، که فرار کنم از فکری که توی سرم وول می
این چند وقته خیلی درگیر بودم. امروز تو فرودگاه داشتم فکر می‌کردم چقدر خوب میشد اگه برای هميشه بخوای از ایران بری. نه اینکه به کشورم عِرق نداشته باشم؛ نه. ولی اون رفتنه رو دلم می‌خواست؛ مقصد شاید مهم باشه ولی به نظر من لذت سفر به مسیری که طی ميشه و از اون مهمتر پای سفرته. چند شب پیش خوابی ديدم که اینقدر موارد اخلاقی ش زیاد بود که فقط ميشه به همین بسنده کرد که: خواب ديدم وسایل خونه رو جمع کردم؛ ولی ظاهراً که همه چي لنگ در هوا شده؛ هر چند از این باب
هنوزم هرچي تو خونه س برای هردوتا مونه تو هرموقع بخوای ميشه بمن برگردی دیوونه .
هنوز خونه همون شکله همون میزو همون آينه یه تخت و فکر تو ساعت یه نیمکت روبه شومینه
رهایی از تو ممکن نیست باید تا آخرش وایسم همونجوری که میخواستی همونجوری که میخواستم
رهایی از تو ممکن نیست تو از بس خاطره ت اینجاس رو این خونه من حشاسم چون این خونه واسم دنیاس
هنوز مثل همون موقعس برام هیچي‌نکرد تغییر نبودت توی این خونه روحس من نداشت تاثیر 
برای دیدنت حتی نیازی ن
ای دل غافل چيکار کردي تو با دل نشون به اون نشونی خوب نشونی میکشونی دلو هر جا بخوایتو دلربایی کاش یه جوری میشد که بتونی با دلم راه بیایاگه من حرف حرف خودمه از ترسه که همه دنباتن این رابطم چشم نخورهتوی این شهر شلوغ آدم بد خیلی پره .ای دل غافل چيکار کردي تو با دل که دیگه عقلمو کامل دادم از دستای دل غافل بکش منت عشقو بفهمون به دلش تو یه چيزیت هستیکی یدونم تویی چراغ خونم تویی غیر از خودتو ولش کنطرف حسابت منم مست و خرابت منم هرکیو اومد دکش کن آی دکش ک
تا دیشب خونه ی مامان مسترلپ بودم. از چهارشنبه که رفتم تا دیشب اونجا بودم. خودم میدونم زیادی موندن خونه شون گار درستی نیست ولی چون نمیتونم خوابگاهو تحمل کنم به درست ک غلطش فکر نمی‌کنم. اما پریروز وقتی من و مامانش تو خونه تنها بودیم مامانش یهو یه چيزی بهم گفت که خیلی ناراحت شدم. دست گذاشت روی اون نقطه ی روحم که خیلی درد میکنه و با کوچکترین اشاره ای مثل یه تاول بزرگ میترکه. یه بار تو پستای قبلیم گفته بودم یه مشکلی دارم که حل نشدنیه یه مشکل توی جسم
متن آهنگ حس پرواز فرهاد دهقان
 تو شبیه لمس بارون توی جنگلای دوری شکل خنده ستاره میون حریر نوریتو قشنگ و ناشناسی مث ماه پشت شیشه شبا انگار که یه خورشید تو چشات نقاشی ميشهبا تو حسی مثل پرواز تو نگاه آسمونه قطره قطره عشق و شادی میچکه رو قلب خونهتو تموم دلخوشیمی توی این شوق هميشه همه زندگی من تو چشات خلاصه ميشهمنو تو معبد دستات مث یه شعله نگهدار همه پنجره هارو به نسیم بوسه بسپارهنوزم مثل گذشته وقتی دستاتو میگیرم غنچه ها می شکفن و من سمت عشق و
متن آهنگ حس پرواز فرهاد دهقان
 تو شبیه لمس بارون توی جنگلای دوری شکل خنده ستاره میون حریر نوریتو قشنگ و ناشناسی مث ماه پشت شیشه شبا انگار که یه خورشید تو چشات نقاشی ميشهبا تو حسی مثل پرواز تو نگاه آسمونه قطره قطره عشق و شادی میچکه رو قلب خونهتو تموم دلخوشیمی توی این شوق هميشه همه زندگی من تو چشات خلاصه ميشهمنو تو معبد دستات مث یه شعله نگهدار همه پنجره هارو به نسیم بوسه بسپارهنوزم مثل گذشته وقتی دستاتو میگیرم غنچه ها می شکفن و من سمت عشق و
به سوی آتلانتیس"پارت اول"دکتر آلن_بنظرم زمان بیشتری نیاز داری.این چند جلسه کافی نیست.میدونی چي میگم ؟؟؟از لای دندونای چفت شدم غریدم_اره.خوب میدونم چي میگین.میگید من دیوونم.من روانیم.و چيزی گه من ل*ب ساحل ديدم رو میبری زیر سوال!!!!کاملا منظورتون اینهاصلا من واقعا اشتباه کردم اومدم اینجا.ترجیح میدم برم یه گِلی به سرم به گیرم و به جای اون پلیسای بی عرضه خودم یه جوری مایکل رو پیدا کنمواقعا اومدنم به اینجا اشتباه بود!!!!!!!!!.بدون خداحا
۱۹ بهمن سال ۹۱ صبح ساعت ۸ صبح، اومدم دفتر یه سری برنامه‌ریزی رو باید برات میاوردم پرسیدی با چي اومدم گفتم با تاکسی داشتی کاغذهایی که جلوت گذاشته بودم رو نگاه می‌کردي سرت رو آوردی بالا گفتی مگه بابات نبود؟ پنجشنبه‌ها عادت کرده بودی به دیدن بابام دمه در گفتم نه، رفتن بهشت‌زهرا گفتی چرا؟ گفتم سال بابا‌بزرگمه و همون موقع اشکم ریخت لابه‌لای حرفایی که بهم زدی، بهم گفتی یه چيزی رو هیچ‌وقت یادت نره
سلام و نور دوباره اومدم خونه میخواستم ی فایل صوتی از کامپیوترم بریزم ب هدفونم گفتم هدفون م ؟؟؟ *ـ* یکی دوهفته پیش هدفون عزیز و خوشگلم :( جای شارژش کلا دراومد از بس زدمش ب شارژ دیگه چندروزی رو بدون هدفون سرکردم و مثل یک عدد گوسفند گیج بودم چون ب جز خاله و دخترخاله تنها رفیقم هدفونم بود و موقع غذاخوردن و وقت استراحتم کمی موزیک گوش میدادم روز مشاوره بعد کلی گشتن یه هدفون چشممو گرفت و مش وابستگی من ب هدفون مخصوصا این دوماهه که از تکنولوژی
رفتم سویق عدس بگیرم،وایستاده بودم تو عطاری باجدیت زل زده بودم به انواع سویق ها ،ديدم یارو هم منو نگاه میکنه بعد من چشمم خورد ب سویق گندم: تقویت کننده ی قوای جنسی:/ و ،ی سویق دیگم بود اسمش یادم نی:D برا رفع زودانزالی بود:/ هیچي دیگه سرمو انداختم پایین سویق عدسه روگرفتم اومدم بیرون:/ بعدرفتم داروخونه سرلاک بگیرم، زنه میگه برا چندماهه میخوای؟ من با ی قیافه گیج گفتم امممم 12 ماه ب بالا:/ بعد ی گندمو موزشو گرفتم !! بعدم رفتم شیرکاکائو م و برگشتم خ
متن آهنگ فرشته اورمان Fereshteh- Orman. Track 6دلا گوش کن بهت بگم امشبقصه ی سوختن شاپرک و یک شمعهق هق عشقم عشق حقیقیمنِ تنهام یه دنیا غریبیشبو شمع بود من بودم غمشب رفت شمع سوخت من موندم غموصل بود نفست به نفسم هر دمتو بوسه شادی من پراز غممتن آهنگ قدیمی
متن آهنگ ارشاد , عقده
♪♫♫♪ رفتی آخر به دلم زخم کاری تو زدی تو که میخواستی بری چرا اصلا اومدی چرا بازیچه شدم بین دستای تو من چرا هرچي عاشقی تهش ميشه رسوا شدن حسمو بازی گرفتی و حلالت تهشم گفتی که عاشقی محاله دلی که دست تو دادمو شدی آخه این دل که شدنی نداره لعنت به عاشقی و حسی که بینمونه لعنت به اونی که وسط راه پشیمونه لعنت به زندگی و دستای بی حسم میدونستم از این عشق عقده فقط میمونهام پی تری فول
متن آهنگ به سلامتی از ایمان غلامیمتن اهنگ به سلامتی ایمان غلامی♫♫♫به سلامتی اونیکه دلم تنگ ميشه واسشاما وقتی وربرومهدل اون سنگ ميشه واسمبه سلامتی اون کههر کیو دید خنده کردهتا منو جایی میبینهزودی از اون برمیگردهبه سلامتی اونیکه واسه رفتنش گریه کردمدوره هم نشست و گفت وواسه اشکام خنده کردنبه سلامتیش که هرشبچشام ابریه میبارهاما اون کنارش وسر روی شونه هاش میزاره♫♫♫♫♫♫روزات انقد تاریکنکه خودم گم کرديباهام بد کردي اماازت میخوام برگردی
بالاخره تصمیم گرفتم بنویسم الان ک تنهام و تنها تر از هميشه و دوستامم زیاد خبری ازشون نیست من یک ماه با همه قطع رابطه کرده بودم.با همه ادمایی ک میشناختمفقط تو خونه بودم و تا صبح بیدار میموندم درس میخوندم خسته میشدملاغر شده بودمداشتم میمردمهمکلاسیام فکر میکردن گل زیاد میکشم ک انقد زیر چشمام سیاهه ولی من فقط تنها بودم و داشتم تلاش میکردم حالمم خوب بودخیلی مفید بودم اون یک ماهولی بعدش ک دوباره به دوستام برگشتم و بعضیاشونو از زندگیم خط
سالها پیش در چنین زمانی پر شادی بودم پر خوشحالی هایی که توصیفش واقعا عجیب بود اگر الان ازم بپرسن به گذشته می خوایی برگردی یا به اینده بری میگم به اینده اینده ای که الان برام مبهم ترین زمان ممکن هست شاید سال 98 پر از تلخی و شیرینی ها بسیار بود شاید سالی که داره پاییزشم تموم ميشه به تاریخ میپیونده یکی از عجیب ترین سال های ممکن بود واقعا الان موندم نمیدونم از کجا باید دوباره شروع کنم از کجا باید حرکت کنم انگار یک توقف بزرگ در زندگیم
 تو بگو کی مثل تو ميشه واسم
واسه تو همه عشق و احساسم
چي بگم‌تو خودت خوب میدونی که روی تو حساسم
اومدی زندگیمو بهتر کردي 
من چقدر منتظر بودم برگردی
مثل من توام انگار سخت بود واست
چجوری سرکردي
(میدونستم یه روز برمیگردی 
اخه میدونستی دنیامی
منو باور کردي کنارم سر کردي
میدونستی اون که میخوامی)۲
دیگه از من دور نشی عشقم
که دل من طاقت‌نمیاره
نمیتونم از تو جدا شم
دل من از تو خاطره داره
( میدونستم یه روز برمیگردی آخه میدونستی دنیامی
چند روزه که میگذره و من میخوام بیام اینجا بنویسم.اما همش از خستگی خوابم برده و نتونستم؛ امشب بالاخره اومدم و امیدوارم که هوشیاری واقعا یاری کنه :) حالا که اومدم نمیدونم چي میخوام بنویسم.یادم نرفته؛ انگار پُرم از حرف، اما قابل بیان نیستن.غوغاست یکم دلم آشوبه یه لحظه هایی طوفانی ميشه رفته رفته داره بهتر ميشه دارم علاقمند میشم هنوز فشار هست اما یه لحظاتی حس خوبی دارم اصلش میخواستم دیشب بیام و بنویسم.چون دیشب خیلی خوشحال بودم.خیلیِ خیلی هم
وقتی اومدم سراغت روز عقدت عزیزم میگفتم ,دانلود آهنگ جدید ایرانی,دانلود آهنگ وقتی اومدم سراغت روز عقدت عزیزم میگفتم  با کیفیت 320,کد آهنگ پیشواز همراه اول وقتی اومدم سراغت روز عقدت عزیزم میگفتم  ,کد آهنگ پیشواز ایرانسل وقتی اومدم سراغت روز عقدت عزیزم میگفتم  ,متن آهنگ,دانلود آهنگ,دانلود آهنگ جدید وقتی اومدم سراغت روز عقدت عزیزم میگفتم ,دانلود آهنگ بیکلام وقتی اومدم سراغت روز عقدت عزیزم میگفتم ,متن آهنگ وقتی اومدم سراغت روز عقدت عزیزم
اومدم خونه ديدم در بازه و پلیس تو خونه. پرسیدم چي شده؟ پلیس میگه اومده کسی خونه نبوده همسایه‌ها فهمیدن. به بابات زنگ بزن بیاد لیست سرقتی‌ها رو امضا کنه ما بریم. زنگ زدم بهش با خونسردی میگه اگه کتری رو نبردن چایی دم کن واسه جناب سروان. ما الان سر سفره تو مهمونی‌ایم زشته پاشیم!اینجا همه چي درهمه
#این قسمت سربازی اقامون????????????????????????????????????وای یعنی عاغامه؟????‍♂گوشیو بردار خانومم ????الو؟????سلام زندگیه عاغات????وایییی عاغایه کچلم خودتی؟دلم واست تنگ شده بود????????منم خانومم.ببخشید دیر بهت زنگ میزنم بخدا نمیذارن گوشی داشته باشم????عب نداره فدات شم تموم ميشه????????‍♂اره قربونت برم تموم ميشه زودی خانومم میشی☺️????وای خانوم عاغام میشم^_^????خانومم دفعه بعد اومدم مرخصی باس محکم بغلت کنم عقده این 2ماه خالی شه☺️????عاغایی قبل اینکه بغلم کنی من تو ب

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

عجایب سرگرمی ps4 جدیدترین سریال های ترکیه دانلود کده آموزش desmondy7e9tl Site تخفیف