نتایج جستجو برای عبارت :

دوباره مست کردم رد شدم ازکوچتون

نمی‌دونم چرا هر سری که من تی‌ای میشم یه داستانی پیش میاد، نمی‌دونم تقصیر منه یا برای همه این چیزا هست. داستان از این قرار که من تمرین دانشجو‌ها رو باید تصحیح می‌کردم و بعدش یکی‌شون که نمره‌اش صفر شده بود رفته بود تو شبکه اجتماعی مخصوص درس پست پابلیک گذاشته بود که چرا نمره من فلان شده و بیسار منم طبق اخلاق حرفه‌ای رفتم و دوباره تمرینش رو چک کردم و یکم نمره بهش اضافه شد. اتفاق اصلی این‌جاست که وقتی من نمره‌اش رو درست کردم رفت دوباره پست
ساعت هفت شب کمی گریه کردم، از چهره هایی که با شجاعت الآن تو سینه ی خاک آروم گرفتن. ساعت هشت و چهل و پنج دقیقه از همه ی آدمایی که زندگی عادی خودشون رو تکرار میکنن اونم توی این روز ها چندشم شد. ساعت نه و نیم دوباره کمی گریه کردم. ساعت ده و بیست دقیقه از همه ی کسایی که قاتل این جوون هان متنفر شدم. ساعت دوازده و ربع خوابیدم. ساعت یک و نیم از خواب پریدم. آهنگ ۲۰۹ شاهین رو پلی کردم. ساعت دو و سی دقیقه از کابینت توی آشپزخونه نخی سیگار برداشتم روشنش کردم و ب
دوباره دلم هوای تو كرده است .دوباره دلتنگی در پس بوته ی انتظارمشتاق باران برایت از باران می نویسم .اما نه تو خود بارانی.خود طراوت خود بهاری.!! به یاد شبی می افتم كه تو را در میان آسمان دلم چون شمعی فروزان یافتم و من شدم پروانه ی بی قرار آن آسمان و در هوس و آرزوی زیبای رسیدن به نور پر فروغ و زیبای تو!! دوباره هوس با تو بودن، در تو بودن ، محو شدن ، مردن و دوباره زندگی یافتن در ذره ذره ی وجودم جان گرفته! تو راكجا می توان دید؟دستهای
شعری بسیار زیبا و پرمعنا با تمام حروف الفبا برای خدا (ا) الا یا ایها الاول به نامت ابتدا کردم (ب) برای عاشقی کردن به نامت اقتدا کردم (پ) پشیمانم پریشانم که بر خالق جفا کردم (ت) توکل بر شما کردم بسویت التجا کردم (ث) ثنا کردم دعا کردم صفا کردم (ج) جوانی را خطا کردم زمهرت امتناع کردم (چ) چرایش را نمیدانم ببخشا که خطا کردم (ح) حصارم شد گناهانی که آنجا در خفا کردم (خ) خداوندا تو میدانی سر غفلت چه هاکردم (د) دلم پر مهر تو اما چه بی پروا گناه کردم (ذ) ذلالم داده
برو ای ترک که ترک تو ستمگر کردمحیف از آن عمر که در پای تو من سرکردمعهد و پیمان تو با ما و وفا با دگرانساده‌دل من که قسم های تو باور کردمبه خدا کافر اگر بود به رحم آمده بودزآن همه ناله که من پیش تو کافر کردمتو شدی همسر اغیار و من از یار و دیارگشتم آواره و ترک سر و همسر کردمزیر سر بالش دیباست تو را کی دانیکه من از خار و خس بادیه بستر کردمدر و دیوار به حال دل من زار گریستهر کجا نالهٔ ناکامی خود سر کردمدر غمت داغ پدر دیدم و چون در یتیماشک‌ریزان هوس د
 دیشب قبل این که مهمونام برسند داشتم توی آشپزخونه ام کار می کردم ؛ شام رو درست کرده بودم و جلوی سینک ایستاده بودم ظرف می شستم که یه اتفاقی برام افتاد یه چیزی توی مغزم حس کردم یه جور توقف کامل بعد به سمت راست تعادلم رو از دست دادم خواستم سقوط کنم که سریع هشیار شدم و خودم رو نگه داشتم و به سینک تکیه کردم. خدای من
دوباره حمله ی هوایی شده بود، هواپیماهای خودی و دشمن در آسمان مانور می دادند. آنقدر هواپیماها ارتفاعشان پایین بود که حتی خط خوردگیهای روی بدنه ی هواپیما هم پیدا بود. ترس منو گرفته بود. خدایا جنگ شده؟ اگه بمب بندازن چی؟ انقدرکه اینا پایین اومدند با گلوله هم می تونن ما رو بزنن. قلبم فرو ریخت، دوباره اون روزا و شبای وحشتناک دارن میان. خدایا خودت رحم کن. با خودم فکر می کردم ، خوبه این هواپیما هارو نمی زنن؟! همه ی اینا رو داشتم از وسط حیاطمون تماشا م
پلگگگگگگگگگ عرررررررر دوباره ایمیل گفتینومو گم کردم البت نگران نشین منظورم اون گفتینوی وب گرلز لنده پلگ من تورو اپراتور کردم نمی تونی از همین روش ایمیلمو بهم بگی پلگ بیا گفتینوت کمک کن تکرار میکنم بقیه نگران نباشن این گفتینوم مربوط ب بچه های فن پیج نیس
چو بستی در بروی من به کوی صبر رو کردمچو درمانم نبخشیدی به درد خویش خو کردمچرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم در توبه خود باز آمدم نقش تو در خود جستجو کردمخیالت ساده دل تر بود و با ما از تو یک رو ترمن اینها هر دو با آئینه دل روبرو کردمفشردم باهمه مستی به دل سنگ صبوری رازحال گریهٔ پنهان حکایت با سبو کردمفرود آ ای عزیز دل که من از نقش غیر توسرای دیده با اشک ندامت شست و شو کردمصفائی بود دیشب با خیالت خلوت ما راولی من باز پنهانی ترا هم آرزو کردمملول
داشتم زندگی ام را می کردم مثل یک دختر خوب ، می رفتم و می آمدم ، می خوردم و می خوابیدم و بیدار می شدم ، بسیار دلتنگ می شدم و گاهی کمی خوشحال ، می خواندم و می نوشتم و می شنیدم ، که از آسمان آمدی و هر بار که خندیدی دل من ریخت ، هر بار که خندیدی به خدا گفتم این لحظه را بی زحمت تا ابد کش بده _ بماند که حواسش پرت بود _ ، هر بار که خندیدی خیال کردم الان است که دیوانه شوم ، خیال کردم الان است که دلم بیافتد توی آتش ، بعد دنیا یخ ببندد و ، تمام آدم ها توی یخبند
چه کاری ما کردمسیل تو کردم بدکاری کردمچه کاری ما کردمای وای چه کردم سیل تو کردمتو گلی ماشالا نمیری ایشالاعاشقت شدم ناز داری والاتو گلی ماشالا نمیری ایشالاعاشقت شدم ناز داری والا♫♫♫عزیزم بندرییم بندریمستم بر من نکن که رفتنیماز اینجا تا به شیراز خیلی راهه[Music] Darkhasti
نفسی داشتم و ناله و شیون کردمبی تو با مرگ عجب کشمکشی من کردمگرچه بگداختی از آتش حسرت دل منلیک من هم به صبوری دل از آهن کردملاله در دامن کوه آمد و من بی رخ دوستاشک چون لاله سیراب به دامن کردمدر رخ من مکن ای غنچه ز لبخند دریغکه من از اشک ترا شاهد گلشن کردمشبنم از گونه گلبرگ نگون بود که منگله زلف تو با سنبل و سوسن کردمدود آهم شد اشک غمم ای چشم و چراغشمع عشقی که به امید تو روشن کردمتا چو مهتاب به زندان غمم بنوازیتن همه چشم به هم چشمی روزن کردمآشیانم
هفته ی پیش بود که آخر شب این فیلم را تماشا کردم. یادم نیست چرا نیمه رهایش کردم؟ شاید گمان می کردم کارهای مهم تری هم دارم. حال و هوای عجیب و غریب فیلم ولی از پس ذهنم جدا نشد! چند شب بعد، دوباره باقی اش را دیدم. دنیای سیاه و سفید قرون وسطایی مسیحیت و داستان ها و خرافه های جدال میان خدا و شیطان و فرشته و بشر! داستان فیلم به شدت ساده و سرراست است، لااقل برای مخاطب 2023. چرا که بیشتر از شصت سال، از ساخت فیلم گذشته است.
دوباره شروع به ارسال رزومه کردم! و همینطور که دکمه ی ارسال رزومه رو میزدم می گفتم: خدایا به امید ِ تو! آره من همونم که پست ِ قبلی رو نوشت ولی. . جز خدا رو کسی ندارم . . به کی بگم؟ +سه بار حرفمو قطع کردم که بغضمو قورت بدم! از حال ِ صبح هام متنفرم این چهارمین صبحی هستش که اینطوری می گذره!
#prt103 صدای زنگ گوشیم همه ی سکوتو میشکست امیر بود؛ رد کردم دوباره زنگ زد بیخیال نمیشد گوشیمو خاموش کردم و دستامو شستم دلم یه فراموشی عمیق می خواست! انگشتامو روی کلاویه های پیانو کشیدم و شروع کردم خوندن. نیستی حالم خرابه تو رو با یکی دیگه دیدم داغون شدم مردم ولی باز تو رو بخشیدم نیستی دلشوره دارم می بینم تو رو تو چشماش این تقدیر بی رحمه با قلبم عشق من برو نذار تنهاش نیستی حال من خرابه نیستی دستام سرد سرد چشمام تو رو با اون دید و دلم باور نکرد نیس
ای پریزاده و افسانه تو را گم کردم آشنایِ من و بیگانه تو را گم کردم عشق! ای شاهدِ آن نیمه‌شبِ بارانی در همان کوچه، همان خانه تو را گم کردم در همان لحظه، همان ثانیه‌ی بی‌تابی با همان حالِ غریبانه تو را گم کردم دلم از پایه فرو ریخت پس از رفتنِ تو گنجِ در خانه‌ی ویرانه! تو را گم کردم شانه‌ام از غمِ بی هم‌نفسی می‌لرزد هم‌نفس! بر سرِ این شانه تو را گم کردم "تا جنون فاصله‌ای نیست از این‌جا که منم" ای قرارِ دلِ دیوانه تو را گم کردم آه، ای لحظه‌ی زیب
آهنگ بگذر مهستی یده تو را نگاه کردم . آری به خدا گناه کردممن راز تو را به عرش گفتم . من راز تو را به عرش گفتممن شکوه تو به ماه کردم . من شکوه تو به ماه کردممن نامه خود . سیاه کردم . من نامه خود . سیاه کردممن هستی خود تباه کردمبگذر . بگذر . بگذر که من اشتباه کردمبگذر که من اشتباه کردمای بسته کتاب مهربانی . ای رفته به کوی بی نشانیای لعل لب تو . نوش دارو . ای لعل لب تو . نوش داروای بوسه ات آب زندگانیمن نامه خود . سیاه کردم . من نامه خود . سیاه کردمعکس و ب
دوباره رفتم ات ل. با گروه . خیلی خوب‌ بود و بهم خوش گذشت . چند روزه بیشتر یوگا کار کردم . اما عکس هایی که اندی گرفت منو برد به تصویری که دوست داشتم . تقریبا باعث شد فراموش کنم که من خودمم نه اون عکس . بعد رفتم شیر کردم . کارم رو بهش فکر کردم این نیاز از کجا اخه می‌ یاد؟ نیاز به دوست داشته شدن توسط دیگران خیلی اشتباهه. دیگران هیچ وقت نمی تونن تو خودت باید عاشق خودت باشی. البته هنوز به حالم فکر می کنم و این که که کارم از کجا نشات می گیره و چه می
زنگ زدم به مونا: آماده شو میخوام ببرمت یه جایی مونا: دیوونه شدی توی این ساعت؟ دیر برگردیم جریمه میشیا من: دیوونه نبودم اینکارو نمی کردم که. زود بیا پایین، دو دقیقه دیگه خونه ام. وقتی سوار شد دوباره تکرار کرد: به خدا دیوونه ای، حالا کجا میخوای بری؟ _ فکرشم نمیتونی بکنی مونا + دو ساعت و نیم فرصت داری تا جریمه نشی خنده ام میگیره از این همه هراس از پل اصلی رفتم سمت ساحل غربی، و یه راست رانندگی کردم تا اون ور شهر نگاه سنگین مونا رو حس می کردم.
من یک حس عمیق و عجیب و خوبی رو تجربه کردم به هر علتی قسمت و سرنوشت، اشتباه یا هر چیز دیگه ای به سرانجام نرسید. در این که حتما همین "نشدن" به صلاحم بوده شکی ندارم . حتی به اون آدم هم کاری ندارم. حرف من اون حسی که‌ تجربه کردم. نمیتونم به کمتر از اون قانع بشم. نمیتونم ندید بگیرم. نمیتونم نخوام. همین باعث شده که مدام درحال مقایسه باشم راحت نه میگم و میگذرم چون یه ملاک جدید پیدا کردم. اگر بتونم دوباره همون حس رو پیدا کنم وارد یه زندگی میشم اما اگر مشاب
دیروز قرار گذاشتیم صبحونه بریم بیرون و منم اش درست کنم الان همون صبح زنگ زدم میگم کجایی میگه خونه میگم نمیای میگه نع منم قطع کردم الان عصبی ام وحشتناک خیلی هم عصبی ام دیشب کلی دردسر داشتم سر لباس پوشیدن و حالا صبح هم بااون بحث ترس ک کنار بزاریم رفتم دوباره قابلمه رو گذاشتم رو گاز با بدبختی و فلاکت و یواش یواش و بدون سر صدا درستش کردم وسایلمم اماده کردم اقا میگه نمیام کاش بهش میگفتم از بدقولی متنفرم متنفر ????????
امروز رو تقریبا اونجوری که برنامه ریزی کرده بودم به پایان رسوندم.ظهر رفتم استخر برای تمرین تیم شنا. اونقدر به خودم فشار اوردم که وقتی رسیدم اتاق دیگه جون نداشتم. زوری ناهارم رو خوردم. یه لحظه فکر کردم الانه که شکمم منفجر بشه. دراز کشیدم و کمی بعد شکم دردم از بین رفت. بعد یه فیلم خیلی خوب نگاه کردم. اسمش قهرمانان بود. یه فیلم اسپانیایی. درباره یه مربی بسکتبال بود که به عنوان مجازات مجبور بود سه ماه مربیگری تیم معلولان رو به عهده بگیره. پر از امی
انگشتام رو مثل شونه لای موهام بردم صافش کردم بعد همه رو به عقب کشیدم و از پشت توی مشتم گرفتم ، با لبخند به پسرم گفتم: ' ببین موهام دوباره اونقدری بلند شده که بتونم با گیره ببندمش ' . باید برم توی کمد بالایی دنبال گیره سرم بگردم.
سال 90 اینجا رو ساختم الان 98 شروع شده آرشیو رو که میخوندم  دیدم من بزرگ شدم رشد کردم آزمون کانون وکلا قبول شدم و دارم تلاش میکنم برای ارشد که بهترین رو قبول بشم خدا رو شکر کردم که جراحی بینی انجام ندادم اگر برگردم به سال 90 و قرار باشه  دوباره این پروسه رو انجام بدم با کمال میل انجام میدم 
با سلام اینم از داستان دوم که رویا خانوم فرستاده بودند راستی رویا خانم ببخشید که یکمی دیر اپ کردم ولی بالاخره کردم و امیدوارم که بچتو دوباره ببینی و بابت اتفااقی که  افتاده متاسفم داستان در ادامه نوشته نطر یادتون نره ها
وقتی مدارِ من تغییر کرد، فردی به زندگی من اومد، که با کل آدم های زندگی من متفاوت بود
من متوجه شدم که در مدتی که روی خودم کار کردم زندگی من تغییراتی با لول بالا داشته .
من در چالش های قبلی هم مدار مالیم و هم مدار عاطفیم تغییر کرد ولی من اونهارو از دست دادم !!!
با تمام وجود فکر کردم که چرا اینهارو بدست اوردم و چرا از دست دادم؟ دلیلش رو هم پیدا کردم
من کار کردن روی خودم رو رها نکردم و هر اتفاقی که افتاد بهش فکر کردم، روش کار کردم با اینکه تجربه ی سنگ
چهار‌شنبه هشت اسفند بعد از یک دوره پُر کاری، مرخصی گرفتم تا استراحت کنم. اینقدر خسته بودم که بخش مهمی از روز را توی رختخواب ماندم. به این فکر می‌کردم که چرا مراقب خودم نبودم. بعد از سپیده دم تا ساعت بیست‌ویک، پیوسته کار می‌کردم. از محل کار به خانه که باز می‌گشتم، دوباره کارم را تا یک یا دویِ بامداد ادامه می‌دادم. وقتی روی هدفی تمرکز دارم یا درگیر کاری می‌شوم، بی‌وقفه فعالیت می‌کنم تا کار را به سرانجام برسانم.
دانلود آهنگ گلچین,کد آهنگ الو چرا قطع کردی چرا دوباره قهر کردی ,دانلود تک آهنگ الو چرا قطع کردی چرا دوباره قهر کردی ,کد آهنگ پیشواز ایرانسل الو چرا قطع کردی چرا دوباره قهر کردی ,شعر آهنگ الو چرا قطع کردی چرا دوباره قهر کردی ,کد آهنگ پیشواز رایتل الو چرا قطع کردی چرا دوباره قهر کردی ,دانلود بهترین آهنگ های ایرانی,دانلود آهنگ با لینک مستقیم الو چرا قطع کردی چرا دوباره قهر کردی ,متن آهنگ الو چرا قطع کردی چرا دوباره قهر کردی ,تکست آهنگ الو چرا قطع ک
دیروز با حالت مغمومی از خواب بیدار شدم و روز رو با افسردگی آغاز کردم. سهیل کلافه شد و بعد رفت سر کار. من توی همون مدتی که اون نبود تصمیم گرفتم (یا شایدم به ناگه مودم عوض شد) که بهتر باشم. بهتر شدم حقیقتا. ایمیل هام رو جواب دادم کیک هویج درست کردم و . بهتر شد زندگی آره. از اون موقع تا الان بهترم . هنوز خوبم. تا ببینم دوباره چی پایین میندازدم.
متن آهنگ گریه ها ای خدا خوب می دونم من چه گناهی کردممتن آهنگ ای خدا خوب می دونم من چه گناهی کردم ای خدا خوب می دونم من چه گناهی کردممی دونم تو زندگی چه اشتباهی کردمخونه امید و شوهرم رو کردم رهامن خطا کردم می دونم تو ببخشم خداتوی این مرداب نیستی یا به دادم برسMy Songs
نمیدونستم چجوری توضیح بدم که چرا میخواستم گل بگیرم
اصلا از کجا میدونستم امروز برنامه دارن وای ولی بازما مروز دوباره دیدمش 
مثل همیشه خوش تیپ خودش اخلاق خوش رفتار با یه لبخند زیبا
راستش روم نمیشد خیلی سخت بود ولی رفتم و دست گل رو بهش دادم و تشکر کردم 
ولی نمیدونم واقعیه یا من حس کردم که این همه ادم گل دادن و فقط از من خودش گل رو گرفت و فقط من بودم که بلند ازشازش تشکر کرد شاید من الکی حساس شدم
همه دوربین ها رو ما بود 
ولی بازم صدای حیغ و
وبلاگ کارمند مجرد، سابقۀ خوبی داشت و بخشی از واقعیات زندگی من بود؛ ولی تلخی‌هایش بیش از شیرینی‌هایش بود.امروز می‌خواهم همزمان با زادروز حضرت زینب(س) آغازی دوباره داشته باشم و دیگر از تلخی ننویسم و اُمیدوارانه روند جدیدی را در زندگی در پیش بگیرم.آرشیو را حذف کردم و وبلاگ را دوباره ایجاد کردم که کسی خدای نکرده از آدرس و عنوان(به اسمِ بنده) سوءاستفاده نکند.التماس دعا
هیچ چیز در این زندگی ماندنی نیست. هیچ احساسی! ۱۰ سال تمام فکر می‌کردم که اگر بعد از مرگ، روزی دوباره به زندگی برگردم، می‌خواهم دوباره سه روز قبل از نوروز را تجربه کنم، چون بیش از همیشه در این روزها زنده‌ام. امسال اما چندان این حس را نداشتم. با این‌حال، هفت سین را چیده‌ام، زیر باران راه رفتم و مریم ها را ه‌ام، حالا هم می‌خواهم برم چندین بهاریه بخوانم و بعد هایده گوش بدهم، اما نمی‌خواهم خودم را سرزنش‌کنم.
تو اینستا خالکوبی یک فرشته رو دیدم، ساده و قشنگ به نظرم اومد، روان نویس برداشتم رو دستم شروع کردم به کشیدن، خراب شد دوباره کشیدم، یکی دیگه پشتش کشیدم، بعد امضای جدیدمو زدم، چندتا زدم که به دلم بشینه بالاخره، .یهو دیدم استینمو زدم بالا نصفه دستمو جوهری کردم!!!حالا رفتم بشورم میبینم پاک نمیشه!روان نویس لعنتی!
دوباره تو کنارمى ، هواى بوسه با منه تمام آرزوى ما ، همین به هم رسیدنه دوباره تو سکوت من ، صداى خنده ساز شد شنیدن صداى تو ، براى من نیاز شد دوباره با نگاه من ، نگاه تو یکى شده دوباره از تو مردنم ، شبیه زندگى شده به هر درى که می زنى ، دوباره مقصدت منم دوباره می رسم به تو ، به هر درى که می زنم[Music] Darkhasti
,    دانلود اهنگ الهی همیشه کنارتو باشم محسن چاوشی,    دانلود آهنگ محسن چاوشی الهی همیشه کنار تو باشم,    اهنگ محسن چاوشی به تو فکر کردم دوباره دوباره,    اول آهنگ دوست داشتم محسن چاوشی,    دانلود آهنگ دوست داشتم محسن چاوشی با لینک مستقیم,    دانلود اهنگ چاوشی به تو فکرکردم,    متن آهنگ به تو فکر کردم دوباره دوباره,    محسن چاوشی دوسِت داشتم,    دانلود اهنگ محسن چاوشی دوست داشتن ی
دانلود آهنگ جدید اشوان به نام چرا گریه کردم
Download New Music Ashvan – Chera Gerie Kardam
اشوان چرا گریه کردم
دوباره میشکنه سکوت با بغضم دوباره آدما حالتو میپرسندوباره مث قدیم تو قلبمو بشکن دوباره گریه کبودی چشممغیر تو کل شهر از حالم خبر داره منو برگردون به زندگیم فقط با یهنگاه سادت یه لبخند عادی تو میگفتی زخمایی که بهم زدی حاد نیستپس چرا گریه کردم .فقط یه چند وقته یکم سرد و گوشه گیرم شبا تو خلوتم بهونتو میگیرمواسه من گریه خوب نیست منی که مردم منو ببخش دو
دقیقا همین امشب که فردا صبحش باید ساعت ۶ بیدار بشم، یه دنیا فکر و حرف ریخته تو سرم و هرکاری میکنم خوابم نمی بره. داشتم به گذشته و روزهایی که گذروندم فکر میکردم. به اینکه چطوری دوباره امید و انگیزه پیدا کردم؛ در حالیکه یه روزی فکر میکردم دیگه هیچوقت از ته دل خوشحال نخواهم بود. من تازه اول مسیری ام که انتخاب کردم. اون دور دست ها کلی مانع و مشکل می بینم؛ ولی کم کم دارم خودمو واسشون آماده میکنم.
نوشته را ثبت موقت کرده بودم. بار ها شروع کردم، نوشتم و دوباره پاک کردم. انگار ذهنم به جمله ی مطلوبی برای نوشتن نمی رسید. امروز هم یک " بیست و سه‌" دیگر بود. مادر و مادربزرگم هر دو بچه هایی دارند که روز بیست و سوم ماه به دنیا آمده اند. تولد دایی بود. قابی از عکس هایش توی قفسه هاست. هر کدام را در سن خاصی گرفته. می‌نشینم نگاه‌شان می‌کنم. انگار در گذر سال ها هیچ عوض نشده. پوستش هم‌چنان روشن و صاف است، درست مثل آینه.
یک‌ نظر بر یار کردم یار نالیدن گرفت یک نظر برابر کردم ابر باریدن گرفتیک نظر بر باد کردم باد رقصیدن گرفت یک نظر بر کوه کردم کوه لرزیدن گرفترنگ زردم را بیین برگ خران را یاد کن با بزرگان کم نشین افتادگان را یاد کنمرغ صیاد توام افتاده ام در دام عشق یا بکش یا دانه ده یا از قفس آزاد کنتکیه بر دیوار‌ کردم خاک بر فرقم نشست تکیه بر دیوار‌ کردم خاک بر فرقم نشستخاک بر فرقش نشیند آن که یار از من گرفت خاک بر فرقش نشیند آن که یار از من گرفتتکیه بر دیوار‌ کر
متن آهنگ بیقرارم از ایمان حجری
دانلود موزیک جدید,تکست آهنگ  مثل پروانه پیله کردم باز,دانلود متن اهنگ  مثل پروانه پیله کردم باز,کد آوای انتظار همراه اول  مثل پروانه پیله کردم باز,دانلود بهترین آهنگها,Text Music & Download music,دانلود آهنگ جدید,متن موزیک  مثل پروانه پیله کردم باز,Iranian Music,دانلود اهنگ گلچین شده,متن ترانه  مثل پروانه پیله کردم باز,کد آهنگ پیشواز ایرانسل  مثل پروانه پیله کردم باز,mp3  مثل پروانه پیله کردم باز,  مثل پروا
خدا رو شکر همه چی اینجا خوب بود ، برای تعطیلات کریسمس آمدم ایران، یک عالمه اتفاقات و اخبار  متفاوت، برگشتم دوباره حالت تهوع و لرزش و بیماری، دکتر گفت بدنت نمی تواند استرس را تحمل کند دوباره های ضد افسردگی را از امروز شروع کردم ، اصلا شبکه های اجتماعی نمی روم و چیزی نمی خوانم ، شاید وبلاگ ها را نیز کمتر بخوانم، زودی بر می گردم. برای همه در ایران آرزوی سلامتی و شادی و روزهایی پر از نور، رنگ و صدا ارزومندم
همیشه تو امتحان های مدرسه یا دانشگاه وقتی به سوالی می رسیدم که جواب رو نمیدونستم یا تو حل کردنش مشکل داشتم بیخیالش میشدم و به جای رفتن به سوال بعدی میرفتم از سوال آخر شروع می کردم تست های کنکور هم همین بود. نمیدونم دلم میخواست از اونجایی که گیر کردم فرار کنم از جایی شروع کنم که شاید اعتماد به نفسم برگرده وقتی دوباره برمیگشتم اوضاع بهتر میشد‌ حتی دیگه اون سوال سخت به سختی دفعه اولی که دیده بودم به نظر نمیرسید.
امروز با علی کلاس بودیم فکر می کردیم که چون کلاس 5 ساعته خیلی باهم میتونیم باشیم ولی خب کلا دو تا یه ربع با هم میرسیم حرف بزنیم:))) ولی خب همینم خوبه برای مایی که به خاطر شرایط این همه دوریم از هم. اما ضبح رفتنی دلم خواست یکم متفاوت تر باشم جورابای رنگی رنگی دلبرمو دوباره دراوردم که بگم لعیا خانوم پاییزهـ و پاییزهـ و کله پشتی کهکشانیمو افتتاح کردم! وقتی راه می رفتم حس می کردم واقعا کهکشانی شدم ! یه دختر کهکشانی که داره سعی می کنه خاااالی خالی ب
امروز صبح بعد از شاید بیست و اندی سال، دوباره برخورد کردم به ماجرای رابعه بنت کعب . و ماجرای عشقی که جسته گریخته از زبان مرسده اون سالها شنیده بودم رو اینبار کامل خوندم . ماجرای این عاشقانه ی خونین رو . البته که بغض کردم . و البته که باز از خودم پرسیدم که چرا باید راه عشق اینقدر ناهموار باشه و البته که خود رابعه جایی که بکتاش بابت تن ندادن به عشقبازی ازش شاکی شده گفته که " از این راز آگاه نیستی" .
من از پایان شروع کردم، من از مغرب طلوع کردم بدون توشه و همراه، بدون یاور و همسر بدون اسب و ارابه، بدون مرشد و راهبر من از اعماق گمنامی، من از گودال ناکامی، من از بن بست هر تصمیم، پر از زخمای بی ترمیم به دشواری شروع کردم، به دشواری طلوع کردم هزار مانع، هزار دیوار، هزار چاه کن به اسم یار هزار شب، ترس تیر خوردن، به دست نارفیق، مردن! من از وحشت، شروع کردم؛ پر از تردید طلوع کردم قدمهام، گاهی سست میشد؛ تنم یکباره یخ میکرد یکی مثل شبح، از دور، سرم داد
اگر مجددا زندگی می کردم. خیام شاعر گرانقدر می گوید: ای کاش که جای آرمیدن بودی این راه دراز را رسیدن بودی کاش از پی صد هزار سال از دل خاک یک لحظه مجال بر دمیدن بودی لب کلام شاعر ترانه سرا و رباعی گوی ما (که شهرتش عالمگیرست و حتی خوانندگان مشهور جهانی و داخلی رباعیات او را زمزمه می کنند) این است که ایکاش می شد پس از رفتن از این جهان دوباره متولد می شدیم.، دوباره به جهان می آمدیم و باز زندگی می کردیم.
دراز کشیدم کف اتاق و ذهنم را آزاد گذاشتم. همینطور که وزش باد ملایم و خنک کولر را روی پوستم احساس می‌کردم و لرزش برگ گل‌ها و برگه‌های کتاب را تماشا می‌کردم، سعی می‌کردم با درونی‌ترین و عمیق‌ترین احساس‌هایم ارتباط بگیرم. ابتدا بدنم را احساس کردم. احساس قوی‌ای مرا در لحظه حال نگه می‌داشت. بااین‌حال، احساس سبُکی داشتم. انگار رها و آزاد بودم. قلبم با ذهنم درآمیخته بود و بار و فشاری بر روانم احساس نمی‌کردم.
آدم حرفایی میخونه ، چیزایی میشنوه که در کل جالبه . داشتم فکر میکردم مثلا اگه دانیال نباشه چی میشه ؟ بعد نشستم به زندگی بدون دانیال فکر کردم راستش فکرم اینقدر عمیق و واقعی شد یه لحظه که دیدم دلم برای اذیت کردناش تنگ شد . پا شدم رفتم حمام لباس خوشگل پوشیدم لاک زدم موهام و شونه کردم ی آرایش ملایم و . بعد منتظر حضورش شدم . اما همین که اومد با رفتارهاش و کارهاش پیش خودم گفتم کی میشه بخوابه دوباره؟ کاشتصلا نمیومد
دیروز بعد ازچندسال دیدمش نگاهمو ازش یدم و به انگشتر نشون تو دستم خیره شدم سنگینی نگاهش رو حس میکردم دوباره همون لبخند دوباره همون چشمها دوباره دیده بودمش توی مسیر بهشت زهرا یه کت چارخونه قهوه ای تنش بود باعینک های قاب مشکی اومده بود گند بزنه به رویاهام داشتم فراموشش میکردم که دیدمش خودش بود خوده خودش بهش سلام کردم و به من ومامان سلام کرد و رفت آره رفت تموم رویاهایی که بافته بودم شکافته شدن به همین سادگی از دیشب حالم گرفته است کاش میشد بر

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

[ من دلبسته به کلمات ... ] شخصی ادبی اشپزی کولی بالی