نتایج جستجو برای عبارت :

تو ک برام هیچی نیسی من سیگارمم ترک‌کردم

بالاخره همت کردم و کتابامو جمع کردم ۲-۳ تا کارتن اوردم کتابامو ریختم توش حقیقتا دلم خیلی گرفت از اینکه این دوران تموم شد و دیگه کاری با کتابام ندارم من با این کتابا زندگی کردم و شب و روزامو باهاشون سر میکردم سخت بود برام همشو جمع کنم بذارم ی گوشه خاک بخورن البته نمیدونم چرا با اطمینان جمعشون کردم شاید اصلا پشت موندم D: کتابای مدرسه کتاب تستا جزوه های کلاس کلی جزوه دست نوشته خودم و . همشون پر از خاطره ن برام یسری هاشونم ک توشون یادداشت نو
یه آهنگه از نوار سی دی بنفش اون سالها،خیلییی دوسش داشتم و برام حال خوبی داشتبعد که سی دی رو شکوند‌ سالها بعدش از شدت علاقم  رفتم دنبالش پیداش کردم آهنگه رو و دانلود کردمهمیشه گوش نمیدادم تا اون حال خوبه اونروزا از بین نره و برام تداعی کننده اونروزا باشهالان رفته دانلودش کرده بیس چاری پلی ش میکنه و میگم تو میدونی این آهنگو‌ خیلی دوست دارم من؟گفت منم به یاد اون روزا دانلودش کردمگفتم نکن .خاطره ام بد میشه ،عوض میشه. گوشش ولی بدهکار نیست :/خیلی
خواب صبح و خیالش، خوب بود.حالم رو بهتر کرد.از وقتیکه اومدم،نه به کسی عصبانیتی بروزدادم، نه با مدیر حرف زدم.به همه ی اون ادمهایی که عصبیم کرده بودن لبخند زدم و سلام کردم و باز باهاشون درک احساس کردم.چون فکر نمی کنم لازم باشه مسائل رو قاطی کرد.امیدوارم به زودی این مساله حل بشه برام.
خواب صبح و خیالش، خوب بود.حالم رو بهتر کرد.از وقتیکه اومدم،نه به کسی عصبانیتی بروزدادم، نه با مدیر حرف زدم.به همه ی اون ادمهایی که عصبیم کرده بودن لبخند زدم و سلام کردم و باز باهاشون درک احساس کردم.چون فکر نمی کنم لازم باشه مسائل رو قاطی کرد.امیدوارم به زودی این مساله حل بشه برام.
بالأخره پیدات کردم ولی پیدات کردم و تو نمی‌دونی چقدر سخت بود وبلاگ حالا سه‌ماهی میشه که از هم بی‎خبریم تو این مدت انقدر اتفاقات بدی برام افتاده که همون بهتر اینجا نبودم حرفایی دارم که به هیشکی نمی‌زنم حرفایی که کم کم دارن سر میرن و وقتی بخوان سر برن برای اینکه کِی، کجا و پیش کی سر برن از من اجازه نمی‌گیرن آه خداروشکر که پیدات کردم حس می‌کنم می‌تونم با تو جلوی بیشتر از این سررفتنشونو بگیرم آره دلمم برات تنگ شده بود تو چی؟
 دیشب قبل این که مهمونام برسند داشتم توی آشپزخونه ام کار می کردم ؛ شام رو درست کرده بودم و جلوی سینک ایستاده بودم ظرف می شستم که یه اتفاقی برام افتاد یه چیزی توی مغزم حس کردم یه جور توقف کامل بعد به سمت راست تعادلم رو از دست دادم خواستم سقوط کنم که سریع هشیار شدم و خودم رو نگه داشتم و به سینک تکیه کردم. خدای من
تو رژیمم گند زدم کلا.امروز صبح وزنم 72.9 بود که 73 ثبت کردم.وقتی اندازه هارو وارد می کردم خیلی جالب بود.کلی کاهش سایز داشتم که اصلا محسوس نبود!دور شکم.86*دور سینه.96*دور مچ 16/6 که 16 ثبت کردم*سرشانه .37*دور باسن .102*دورران.58* پشتیبانم هم کلی زحمت کشید و پارتی بازی که برام خوراکی های خوب اضافه بشه و در کل می گفت اوضاع من خیلی خوبه!ارده شیر و سیاهدونه هم دایم بخورم! در روزهای گذشته که مثل گاو غذا می خوردم حس سندرمpmsرو داشتم که انگار درست بود و
دانلود موزیک ویدیو سجاد اسماعیلی به نام کاری کن برام,دانلود آهنگ سجاد اسماعیلی به نام کاری کن برام,دانلود ترانه سجاد اسماعیلی به نام کاری کن برام,کد آوای انتظار همراه اول سجاد اسماعیلی به نام کاری کن برامکست موزیک سجاد اسماعیلی به نام کاری کن برام,کد آهنگ پیشواز ایرانسل سجاد اسماعیلی به نام کاری کن برام,دانلود آهنگ جدید سجاد اسماعیلی به نام کاری کن برام,دانلود آهنگ جدید,دانلود آهنگ سجاد اسماعیلی به نام کاری کن برام رمیکس Remix,کد آهنگ پیشو
متن آهنگ  خداییش برام عزیزی,کد آهنگ پیشواز همراه اول  خداییش برام عزیزی,دانلود آهنگ  خداییش برام عزیزی کیفیت عالی,کد موزیک  خداییش برام عزیزی,دانلود ترانه  خداییش برام عزیزی,دانلود آهنگ با لینک مستقیم  خداییش برام عزیزی,کد آوای انتظار همراه اول  خداییش برام عزیزی,  خداییش برام عزیزی,تکست موزیک  خداییش برام عزیزی,متن ترانه  خداییش برام عزیزی,دانلود آهنگ جدید,سایت موزیککست آهنگ  خداییش برام عزیزی,دانلود آهنگ 
دانلود موزیک جدید,متن ترانه مثل جونی برام هر جوری بخوام,دانلود بهترین آهنگها,کد آهنگ پیشواز ایرانسل مثل جونی برام هر جوری بخوام,دانلود ترانه مثل جونی برام هر جوری بخوام,Text Music & Download music,دانلود آهنگ جدید,کد آهنگ پیشواز همراه اول مثل جونی برام هر جوری بخوام,Iranian Music, مثل جونی برام هر جوری بخوام اهنگ جدید,کد آوای انتظار همراه اول مثل جونی برام هر جوری بخوام,دانلود اهنگ گلچین شده,دانلود آهنگ مثل جونی برام هر جوری بخوام کیفیت 320,دانلود آهنگ مثل ج
دیروز از سر کار اومدم نهار دعوت بودیم خونه پرهام مامانش بهمون زنگ زد بیایمشبش برام توولد گرفتتتتتتتتتتنکلی دوق کردمخواهرش برام کیک اهنگ و رقص و کلی خوش گدششتاهی شکرتدیشب تو اون فضا بین رقصیدنا و دست زدناشون با خودم گفتم چه خوبه که خانواده هامون با هم کنار اومدن و باهم خوبنچه خوبه که هیچ تفاوت فرهنگی ای نداریمخداروشکر که هر دو طرف خانواده ها بی ازار و خوبنالهی شکر و هزاران بار شکرت
حس خوبیه وقتی این پیام رو از خواهر بزرگه دریافت کردم که: امروز دقیقا یه ماهه که رفتی :-) خوشحالم که حواسشون بهم هست و بودنم باعث میشه لحظات خوبی براشون فراهم کنم حس خوبیه که بعدا برام باز پیام داد که: مامان میگه: از این دخترم مدتیه خبری نیس چرا؟ چکار می کنه :-) مرسی خدا جونم و مرسی از تو خدایا خانواده و عزیزانم رو سلامت و موفق و خوشحال و سربلند برام حفظشون کن لطفا آمین مرسی
گوگل برام ایمیل فرستاده. لازم نیست آدم مهمی باشین تا گوگل بهتون ایمیل بده. باید سرویس تایم‌لاین گوگل مپ رو صرفا روشن نگه دارین تا آخر هر ماه رو نقشه تیک بزنه که کجاها رو رفتین :) شرق تا غربی رو که ماه قبل طی کردم بالغ بر 1500 کیلومتر بود. هفته‌های آخر اقامت در کبک، با خودم گفتم شاید در آینده کمتر پیش بیاد تا سمت شرق برم، الان که اینجام تا جایی که برام مقدور هست برم. یه جمع 5 6 نفره شدیم و رفتیم به جایی به اسم Baie-Comeau (بخونید بِی کُمُ) تا از اونجا
شعری بسیار زیبا و پرمعنا با تمام حروف الفبا برای خدا (ا) الا یا ایها الاول به نامت ابتدا کردم (ب) برای عاشقی کردن به نامت اقتدا کردم (پ) پشیمانم پریشانم که بر خالق جفا کردم (ت) توکل بر شما کردم بسویت التجا کردم (ث) ثنا کردم دعا کردم صفا کردم (ج) جوانی را خطا کردم زمهرت امتناع کردم (چ) چرایش را نمیدانم ببخشا که خطا کردم (ح) حصارم شد گناهانی که آنجا در خفا کردم (خ) خداوندا تو میدانی سر غفلت چه هاکردم (د) دلم پر مهر تو اما چه بی پروا گناه کردم (ذ) ذلالم داده
برا روش تحقیقم استادمون یه پروژه خیلی خیلی سنگین بهمون داده بود به هر کی یه روش تحقیق داد گف همه چیشو درارید هم به صورت ورد هم پی دی اف هم پاور پوینتش کنید بعدم لپ تاپ بیارید ارائه بدید کاملا شبیه دفاعیه ارشد و دکترا دیگه بعد لعنتی هم سه واحدیه چهار نمره هم داره شنبه ارائه دارم تا چهار شنبه هم هیچ کاری نکرده بودم چهارشنبه شروع کردم تا ساعت سه صب پنج شنبه پاور پوینتش تقریبا تموم شده بود تازه فهمیدم موضوع و اشتباه سرچ کردم !!!دوباره پنج شنبه
برو ای ترک که ترک تو ستمگر کردمحیف از آن عمر که در پای تو من سرکردمعهد و پیمان تو با ما و وفا با دگرانساده‌دل من که قسم های تو باور کردمبه خدا کافر اگر بود به رحم آمده بودزآن همه ناله که من پیش تو کافر کردمتو شدی همسر اغیار و من از یار و دیارگشتم آواره و ترک سر و همسر کردمزیر سر بالش دیباست تو را کی دانیکه من از خار و خس بادیه بستر کردمدر و دیوار به حال دل من زار گریستهر کجا نالهٔ ناکامی خود سر کردمدر غمت داغ پدر دیدم و چون در یتیماشک‌ریزان هوس د
من سالها رو به جنگ گذروندم به جنگ هایی که پایان خوشی برام نداشت سالهایی که در تاریکی و نابودی خودم و خودم گذشت نابودی تدریجی ایندم گذشت روزهایی که دل در گرو چیزی بودم که نشد و نشد و نشد یک داستان جذاب هست که میگه ادم هر چقدر تلاش کنه نتیجه ی تلاشش رو میبینه حالا گیر کردم بین اینکه من چقدر تلاش کردم و حالا دارم نتیجه کدوم تلاش رو میگیرم نمی دونم شاید من باید از اول راه رو عوض میکردم نمیدونم فکر کردم توی ذهنم میشه و نشد هر کسی هم هر چیزی گفت فکر ای
 وقتی تازه اومدم شهر ایکس، دو روز فقط گریه کردم بدون آب و غذا.برام غم انگیز بود، الان هم غم انگیزه شاید نه به شدت قبل.آرزو کردم پیش خانوادم باشم.مجبور شدم بیام ته دنیا.چون کار می خواستم و حقوقی که باهاش مستقل باشم, هرچیزی دوست دارم برای مادرم بخرم و بقیه ش رو پس انداز کنم.می تونستم تهران بمونم با یه کار خوب اما از این شهر شلوغ و تنهایی خسته شده بودم.اینجایی که هستم می تونم آخر هفته ها برگردم خونه.با فاطمه نامی اشنا شدم شیرازی.خیلی اروم و باصفا.د
نمیدونید بعد از کرونا گرفتنم چه مصیبتایی داشتم چقدر بدنم ضعیف بود چقدر اذیت شدم و. بعد از خوب شدنمم بازم سرگیجه داشتم و دو ماه طول کشید تا روبراه شم بعد ی سری مشکلات برام پیش اومد و درگیر شدم الانم ی کاری رو شروع کردم که همه همه بهم میگن نمیتونی:d ولی خب خیلی وقتا اینو گفتنم و ولی دیدن که تونستم اما خب خیلیییییییییییی درگیرم دیگه خیلیییییی روزای سختیه و خیلیییی دارم تلاش میکنم واسه همین خیلی وقت برام نمیمونه اما شاید هرچندوقت یبار بیام بنوی
دوران ابتدایی،یه بار قرار شد مجری روز معلم من و یکی از دوستام باشیم.به این شکل که اون متن رو مینوشت و من ویراستاری میکردم و چند تا جمله و فلان اضافه و کم میکردم و با هم به شکل یکی در میون اجراش میکردیم.دو روز قبل از اجرا،دوستم متن رو برام آورد و منم برداشتم آوردمش خونه.جمله بندیش رو اوکی کردم و دو-سه بیت شعر و چند خط متن ادبی بهش اضافه کردم و با یک عالمه ذوق اومدم متن رو برای مامانم بخونم:) آخر پارت اول،یه چیز اینجوری بود که«از فلانی دعوت میکنیم
دیروز رفتم ات- برل. قبلش رفتم همون کافی قبلی خیلی لته نارگیل قشنگی درست کرد سالامی کو ۷ نفر بودیم. وقتی بر می گشتم حالم بهتر بود. برام عجیب بود! شب قبلش خواب گذشته ها رو دیدم. برام سوال بود همیشه چرا من خواب تجربه اول کاریم رو تو شرکت می بینم. تو گوگل خوندم دلیلش اینه که تو اون کانتکس چیزی رو تجربه کردی که ذهنت الان داره بهت یاد اوری می کنه . و فکر کردم چی بوده که چرا من خواب اون رو می بینم اما نه خواب جاهای دیگه رو! بعد فهمیدم دلیلش کانکشنی
آخر هفته ی قبل رو تقریبا داشتیم کلا سریال یوزارسیف رو نگاه می کردیمبعداز سال ها که این سریال رو دیده بودم چقدر نگاه متفاوتی بهش پیدا کردمیه جایی یه دیالوگی داشت که منم ناخودآگاه با شیطنت تکرارش کردم:من (با خنده): آیا مرا می پذیری؟تو (خیلی جدی): برای چه کاری؟من (مغموم در دل): هيچي. این گف منم تکرارش کردم
دوستان عزیزم سلـام امیدوارم حال دلتون خوبــــــــــــــــــــــ باشه امروز حالم خوب بود با یه صحنه خوشگل مواجه شدم که برام خوبتر اش کرد. یه کاکتوس دارم پشت پنجره اتاقم گذاشتمش چون خیلی بهش آب نمیدم کمتر چشمم بهش میخوره امروز خواستم بهش آب بدم یهو دیدم یه چیزای صورتی روی گلم نشسته گفتم شاید کار داداشمه ولی دقت کردم دیدم گله انقد ذوقــــــــــــــــ کردم براش ( البته اینو فقط اونایی که گل و گلدون دارن میفهمن چی میگم ) +جیــــــــــــــــــ
همیشه فکر می کردم فرشته ها وارد زندگی مقربان میشوند مثل پیامبران و امامان و افراد خیلی خاص ???? ولی با اومدن یکی از اونها به زندگیم ، متوجه شدم که اشتباه کردم و این فرشته های زمینی???? که بنظرم مامور از طرف خدای مهربون هستن فقط برای خوبان نیستن???? وای خدایا شکرت???????? یکی از اون فرشته های زمینیت اومد تو زندگیم???? و تشعشعات زیبایش را برام به یادگار گذاشت ولی what a pity ( اینم ذره ای از اثرات اون فرشته ی دوست داشتنی تو زندگیمه،???? علاقمندی به زبان انگلیسی)?
دیروز اولین جشن تولدم بود نه اینکه تولد یه سالگیم???? نه! اصلا من متولد تیرماه نیستم ولی دیروز ، روز تولدم بود. خودمم نمیدونستم بعد از گذشت ۳ دهه و اندی رو به پایان یه دهه???? ولی شمع فوت کردم البته از راه دور???? یه دوست خوب دارم که شاید به جرات بتوونم بگم این دوستو کسی نداشته و نداره???? دیروز رو برای اولین بار برام جشن گرفت و شمع تولدم هم فوت کردم و شیرینیش هم بین دوستانش پخش کرد???? خودم شیرینی تولدمو نخوردم???????? جالب و غافلگیر کننده بود???? یه سورپرا
چو بستی در بروی من به کوی صبر رو کردمچو درمانم نبخشیدی به درد خویش خو کردمچرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم در توبه خود باز آمدم نقش تو در خود جستجو کردمخیالت ساده دل تر بود و با ما از تو یک رو ترمن اینها هر دو با آئینه دل روبرو کردمفشردم باهمه مستی به دل سنگ صبوری رازحال گریهٔ پنهان حکایت با سبو کردمفرود آ ای عزیز دل که من از نقش غیر توسرای دیده با اشک ندامت شست و شو کردمصفائی بود دیشب با خیالت خلوت ما راولی من باز پنهانی ترا هم آرزو کردمملول
چه کاری ما کردمسیل تو کردم بدکاری کردمچه کاری ما کردمای وای چه کردم سیل تو کردمتو گلی ماشالا نمیری ایشالاعاشقت شدم ناز داری والاتو گلی ماشالا نمیری ایشالاعاشقت شدم ناز داری والا♫♫♫عزیزم بندرییم بندریمستم بر من نکن که رفتنیماز اینجا تا به شیراز خیلی راهه[Music] Darkhasti
امروز داشتم توی یوتیوب میچرخیدم یه ویدیو از یکی دوستانم دیدم - ایشون یه ارمی ایرانین که تو کره زندگی میکنن - تو اون ویدیو از معروف ترین پارک سئول فیلم گرفته بود بارون میومد و از اولشم فکر میکردم قراره احساساتی بشم ولی دیگه نه تا این حد :)) بعد ایشون به پله های سنگی پارک رسیدن و اره دیگه خلاصه دژاوو برام اتفاق افتاد :)) یه لحظه که خودمو نگاه کردم دیدم دو تا فیلم بعد از اون رفته ولی من هيچي نفهمیدم و صورتم کاملا خیس بود قلبم درد گرفت طوری که تاحالا د
نفسی داشتم و ناله و شیون کردمبی تو با مرگ عجب کشمکشی من کردمگرچه بگداختی از آتش حسرت دل منلیک من هم به صبوری دل از آهن کردملاله در دامن کوه آمد و من بی رخ دوستاشک چون لاله سیراب به دامن کردمدر رخ من مکن ای غنچه ز لبخند دریغکه من از اشک ترا شاهد گلشن کردمشبنم از گونه گلبرگ نگون بود که منگله زلف تو با سنبل و سوسن کردمدود آهم شد اشک غمم ای چشم و چراغشمع عشقی که به امید تو روشن کردمتا چو مهتاب به زندان غمم بنوازیتن همه چشم به هم چشمی روزن کردمآشیانم
من هیچ وقت سن برام مسئله بزرگی نبوده یعنی وقتی کم سن تر بودم و کاری میکردم که بهم میگفتن وای چقدر از سنت بیشتر میفهمی خوشحال میشدم ، یا اگر کاری میکردم میزاشتن روی کم سنیم ناراحت نمیشدم . اما خب حالا که 25 سالم شده و هنوز خیلی از چیزایی که از زندگی میخوامو ندارم به واقع برام ناراحت کننده نیست و در حقیقت فکر میکنم حتما هنوز زمانش نشده در زمان درستش میرم در مسیر درستش . مثلا من در 21 سالگی پیانو شروع کردم و وقتی میبینم یکی از استادم میپرسه من 20 سا
یه بارم چهارتا دختر سوار کردم، یه یارو جلو ماشینمو گرفت گفت خانوما کی باشن؟ گفتم مگه پلیسی؟ گفت میگم خانوما کی باشن؟ گفتم مادرامن همشون. گفت احمق کناریت خواهر منه، بیا پایین دایی کار داره باهات.انقدر گریه کردم تا دختره برام مادری کرد منو از دست داداشش نجات داد.تکست ناب
خیلی وقته آدمهای اطرافمو خلوت کردم تقریبا از وقتی اومدیم تهران اینجوری شدم. دلم نمیخواد با خیلی ها رفت و آمد کنم اوایل برای مادرپدرم سخت بود ، قابل هضم نبود براشون الان راحت ترم خیلی راحت تر ولی خب یک سری رفتارا برام حکم دخالت رو داره که اهمیت نمیدم. دختر عمم پیام داد شوهرت کی خونس بیایم خونتون گفتم ماموریته خبر میدم. دلم نمیخواست بیان پیچوندم دو هفته شده خبر ندادم. مادرم هی میگه زنگ بزن بگو پنجشنبه بیان گفتم نه هنوز حوصله ام سر جاش نیومده دی
ای پریزاده و افسانه تو را گم کردم آشنایِ من و بیگانه تو را گم کردم عشق! ای شاهدِ آن نیمه‌شبِ بارانی در همان کوچه، همان خانه تو را گم کردم در همان لحظه، همان ثانیه‌ی بی‌تابی با همان حالِ غریبانه تو را گم کردم دلم از پایه فرو ریخت پس از رفتنِ تو گنجِ در خانه‌ی ویرانه! تو را گم کردم شانه‌ام از غمِ بی هم‌نفسی می‌لرزد هم‌نفس! بر سرِ این شانه تو را گم کردم "تا جنون فاصله‌ای نیست از این‌جا که منم" ای قرارِ دلِ دیوانه تو را گم کردم آه، ای لحظه‌ی زیب
آهنگ بگذر مهستی یده تو را نگاه کردم . آری به خدا گناه کردممن راز تو را به عرش گفتم . من راز تو را به عرش گفتممن شکوه تو به ماه کردم . من شکوه تو به ماه کردممن نامه خود . سیاه کردم . من نامه خود . سیاه کردممن هستی خود تباه کردمبگذر . بگذر . بگذر که من اشتباه کردمبگذر که من اشتباه کردمای بسته کتاب مهربانی . ای رفته به کوی بی نشانیای لعل لب تو . نوش دارو . ای لعل لب تو . نوش داروای بوسه ات آب زندگانیمن نامه خود . سیاه کردم . من نامه خود . سیاه کردمعکس و ب

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

valentingys900 Homepage جراحی زیبایی ناجی فایل خرید عمده لباس،فروش عمده لباس صندوقچه کودکی ارایشی پیرانشهر شرکت اسپینانس تجارت نیکان 14Addres