نتایج جستجو برای عبارت :

امشب مست کردم رد شدم تز خونه تون

سلام علیکم عزاداری هاتون قبول باشه . من که امسال لیاقت نداشتم تو مراسما شرکت کنم :) شماها اگر دلتون شکست برای منم دعا کنید + امشب شام درست کردم . کشک بادمجون . خوب شد ولی به خوبی کشک بادمجونایی ک خونه خاله درست میکردم نشد امروز م اینا اومدن . یسره رو صندلیم نشسته بود مثل جن . منم دیر خوابیدم تا دیروقت خوابیده بودم یه غلت میزدم میدیدم بالا سرمه سرش تو گوشیه :\ موکول شد به پسفردا و خودمو شیوا رو دعوت کردم خونه م قراره لازانیا و یکم هله هوله
وقتی آرزو کردم زمستون امسال سردترین زمستون این چند سال اخیر بشه و پر از برف و بارون، از همه اون ادم ها و حیوونای زبون بسته ای که بی سرپناهن یا لباس و جای گرمی ندارن، غافل شدم. امشب یه بچه گربه گرسنه رو یواشکی تو حیاط خونه غذا دادم و لوسش کردم تا همونجا تو یکی از ماشین ها یا زیر خرت و پرتهای گوشه حیاط بخوابه. بهش گفتم سروصدا نکنه تا همسایه ها از اومدنش شاکی نشن امیدوارم الان سردش نباشه خدایا آرزومو پس میگیرم، لطفا امسال زمستون سردی نباشه!  
روزی پدر و پسری بالای تپه ی خارج از شهرشان ایستاده بودند و آن بالا همان طور که شهر را تماشا می کردند با هم صحبت می کردند. پدر می گفت: اون خونه را می بینی؟ اون دومین خونه ایه که من تو این شهر ساختم. زمانی که اومدم تو این کار فکر می کردم کاری که می کنم تا آخر باقی می مونه. دل به ساختن هر خانه می بستم و چنان محکم درست می کردم که انگار دیگه قرار نیست خراب شه. خیالم این بود که خونه مستحکم ترین چیز تو زندگی ما آدماست و خونه های من بعد از من هم همین
امشب پنجمین و آخرین شب از روضه های خونه مادرم هست. هر شب خودمون غذا پختیم و توی ظرف کردیم دادیم دست اونایی که اومده بودن روضه، پلو قیمه، برنج و قرمه سبزی، استانبولی و امشب پلو مرغ. ان شاء الله خدا قبول کنه. خدا قوت و سلامت و عمر با عزت به پدرم بده که سالهای آینده هم مجلس امام حسین رو بتونه برپا کنه. از صبح مجتبی بخاطر اربعین تعطیل بود و حسابی با محمد مهدی بازی کرد، منم کارهامو انجام میدادم.خیلی خوبه روزهایی که مجتبی خونه ست.
حسین و علی می‌گن خونه قدیمیه! حسین می‌گه مامان اونکه خونه روستاییه???? می‌گم چرا مامان؟ چیش روستاییه؟ می‌گه مگه ندیدی توی کوچه جلوی در مرغ و خروس بود ???? پنجشنبه بالاخره اون خونه رو فروختیم و پولش رو گرفتیم و شنبه پول رو دادیم به این و دیشب کلید خونه رو تحویل داد. خونه‌ای بزززززررررگ که باعث دلهره شده از همین الان برای من، وقتی وارد اتاق پذیرایی‌اش شدم وحشت کردم از بزرگیش، فکر کنم 50 متر اتاق بود. و سقف بلند و حیاط بزززذگ و باغچه‌ها و ترس من
خدا رو شکر اثاث کشی خونه ی مادرم چند روز پیش انجام شد و رفتن خونه جدیدشون. من دو روز اونجا موندم و به مامانم کمک کردم تا وسایل رو بچینیم. مونده اثاث کشی خودمون ک توی چند روز آینده انجام میدیم. البته صاحبخونه ی این خونه ای که فعلا توش هستیم پول رهنمون رو نداد و برای یک هفته دیگه ازمون مهلت گرفت. قرار بود این پول رو بدیم به همسایمون که خونه ش رو یم :(( خدا کنه هر چه زودتر ما هم بریم ازین خونه و تموم بشه این اثاث کشی کرونایی.
شنبه صبح مامان زنگ زد و گفت که بریم خونه‌ی خواهرم برای ناهار. منم کلی غذا رو که از مهمونی مونده بود برداشتم و رفتیم. بعد از ظهر به خونه اومدیم و لباس شستم و با نرگس بازی کردم. یکشنبه بعد از ناهار مربی نرگس اومد و جلسه دوم کلاس برگزار شد. یه سری وسیله گفته که باید برای نرگس تهیه کنم. عصر بعد از گرفتن جواب آزمایش به دکتر مراجعه کردم. دکتر گفت که مشکلی نیست و همه چیز خوبه. به خونه که رسیدم لباس‌هام رو برای فردا آماده کردم و با نرگس شام خوردیم.
باز کن نغمه جانسوزی از آن ساز امشبتا کنی عقده اشک از دل من باز امشبساز در دست تو سوز دل من می گویدمن هم از دست تو دارم گله چون ساز امشبمرغ دل در قفس سینه من می نالدبلبل ساز ترا دیده هم آواز امشبزیر هر پرده ساز تو هزاران راز استبیم آنست که از پرده فتد راز امشبگرد شمع رخت ای شوخ من سوخته جانپر چو پروانه کنم باز به پرواز امشبگلبن نازی و در پای تو با دست نیازمی کنم دامن مقصود پر از ناز امشبکرد شوق چمن وصل تو ای مایه نازبلبل طبع مرا قافیه پرداز امشبشه
پشت کردم به ادما به شهر و شلوغیش به همه ی چراغای این شهر رفتم هی رفتم زدم به دل کوه و دشت به همونجا که که خونه هاشون از زمین فاصله ای نداره پنجره هاشون کوتاهه خونه هاشون پیداس هنوز نور چراغاشون زرد رنگ و کم سو هستش شبا دراشون تا صب بازه . رفته بودم فراموش کنم خودم و اون و همه چی و. اما نشد فرار از خاطره ها عین پرواز کردن به سمتشونه فک می کردم فراموش کردم اما نکرده بودم. نبودنش میخورد تو صورتم عین سیلی حین ریکاوری.
من باید امشب که بارونیه خونه از گریه خالی شمبدون تو دارم با آدمای شهر رفیق تر میشماین آدما انگار مثل خودم هستن حال منو دارن حال منو دارناین چشمای لبریز این چشمه های ابر چرا نمیبارن چرا نمیبارنکجا برم حالم یادم بره یک شب از درد من کم شهگریه ازم دوره ای کاش یک لحظه بغضم حریفم شهبا زخم های من با این تن خسته رفیق باش امشبهرچی که بادا باد من ترمه میمونم تو تیغ باش امشببزرگه دنیامون با این همه قد دلتنگی من نیستدردی تو این دنیا اندازه درد از دست دادن
دانلود آهنگ چرا باید وقتی خونه دلت متروکه کیفیت 320,دانلود آهنگ چرا باید وقتی خونه دلت متروکه,کد آهنگ پیشواز ایرانسل چرا باید وقتی خونه دلت متروکه,متن آهنگ چرا باید وقتی خونه دلت متروکه,کد آهنگ پیشواز همراه اول چرا باید وقتی خونه دلت متروکه,دانلود آهنگ چرا باید وقتی خونه دلت متروکه رمیکس Remix,کد آوای انتظار همراه اول چرا باید وقتی خونه دلت متروکه,
 
اشک من پیرهنتو تر کرده همه جا عطر تو پیچیده ولی دل دیگه غربتو باور کرده مثل اون پرنده شکسته ب
چند وقتی میشد که رابطم رو با خانواده درست کرده بودم و کار خونه و آشپزی می کردم تا همه رو راضی و خوشحال نگه دارم و در عین حال خودم هم سرگرم بشم تا اینکه امشب برادرم با مادرم تماس گرفت و چهار ساعت تو گوشش خوند و شستشوی مغزیش داد که من باید آزمون استخدامی شرکت کنم چون سکینه و حلیمه و شفیقه تو آزمون استخدامی موفق شدن و منم باید راه پر فتوح اونارو طی کنم. در کل گند زد به همه تلاشایی که کردم. منم روانی شدم گفتم چرا انقد تو زندگی من دخالت می کنید؟ چرا نم
سلام دوستان خوبین ؟ عیدتونم پساپس مبارک امشب اومدم خونه و صبح برمیگردم یکی دوساعت پیش پست رو نوشتم منتها مودمم کلا به فنا رفته معلوم نیست چه بلایی سرش اومده دیگه وسطاش قطع شد دوباره دارم مینویسم والا چندسال من از این کامپیوتر و مودم مراقبت کردم ی ۲ ماه خرده ای خونه نبودم بابام کلا داغونش کرد رفتD: خداا بازم داریم زمزمه میشنویم درمورد تعویق کنکور کرونا که از بین نمیره ولی میگن ی ماه دیگم بگذره بیفته تو پاییز و تو هوای ازاد برگزار شه ازمو
هفته پیش مجتبی گلو درد بود. از همون اول ظروف غذاشو جدا کردم. جای خوابشم جدا کردم و توی خونه هر دو ماسک میزدیم. رفت دکتر و آمپول زد و منم خیلی به تغذیه ش بیشتر رسیدگی کردم و شکر خدا بهتر شد. تا اینکه از دو روز پیش من و محمد مهدی کمی ناخوشیم.نمیدونم چرا اینطوری شد، من خیلی خیلی مواظب بودم. من گلو دردم و محمد مهدی سرفه میکنه:( با اینکه دو هفته ست از خونه بیرون نرفتم ولی بازم اینطوری شد. امیدوارم زودتر خوب بشیم.
اول اینکه رفتم خونه رو بیمه کردم بهرحال اتفاق خبرنمیکنه دیشبم زلزله اومد این دومین زلزله طی دوروزه ،اولی کم دومی مدت بیشتر وبیشتر همینطوری پیش بره ممکن بعدیا بیشتروبیشتربشه .منم که کلی پول تو خونه خرج کردم پس بایدبفکربود.انشاا.عمری بود????انسان موجودعجیبیه،هرچی خدابخواد. دومی انتخاب رشته خودم انجام دادم ولی سعی کردم با فکرانجام بدم مثلا خوابگاه داشته باشه واگه لازم بود بشه انتقالی گرفت اینطوری بهتره ????جالبتراینکه دانشگاه فرهنگیان ن
اربعین پارسال چه آدم ها که بودن و امسال نیستن. چقدر غریب بود امروز. چقدر یاد هردونفرشون بودیم گوشه گوشه خونه حسشون کردم و از دلتنگی اشک ریختم. + دیگ کوچیک امسال رو شستم و به پارسال فکر کردم مرور خاطراتم دیگه به آخرش رسیده ++ برای دوستام و استادخان نذری بردم. با اینکه آدرس فرستاده بود اما این تاری دید تو شب ها هنوز اذیتم میکنه و نمیتونستم خوب پلاک ها رو بخونم به خاطر همین ماشین رو پارک کردم پیاده شدم گفتم بالاخره از یه خونه میاد بیرون دیگه بعد
دانلود آهنگ جدید ایوان بند به نام عهد کردم
 
Download New Music Evan Band – Ahd Kardam
 
ایوان بند عهد کردم
 
 
متن آهنگ عهد کردم ایوان بند
گرچه مستیم و خرابیم چو شبهای دگر باز کن ساقی مجلس سر مینای دگر
امشبی را که در آنیم غنیمت شمریم شاید ای جان نرسیدیم به فردای دگر
عهد کردم که دگر می نخورم در همه عمر به جز از امشب و فردا شب و شب های دگر
مست مستم مشکن قدر خود ای پنجه ی غم من به میخانه ام ای جان تو برو جای دگر
عهد کردم که دگر می نخورم در همه عمر به ج
کد آوای انتظار همراه اول نازی نازی امشب,دانلود آهنگ نازی نازی امشب,دانلود ترانه نازی نازی امشب,تکست موزیک نازی نازی امشب,دانلود موزیک ویدیو نازی نازی امشب,متن آهنگ نازی نازی امشب,کد موزیک نازی نازی امشب,دانلود آهنگ نازی نازی امشب رمیکس Remix,دانلود آهنگ جدید,کد آهنگ پیشواز همراه اول نازی نازی امشب,دانلود آهنگ جدید نازی نازی امشب,دانلود آهنگ نازی نازی امشب کیفیت عالی,سایت موزیک,متن ترانه نازی نازی امشب,کد آهنگ پیشواز ایرانسل نازی نازی امشب, ن
دوست داشتم یه پاک کن داشتم تمام جاهایی از زندگیمو که دوستشون ندارم پاک می کردم امشب هم می گن حکایت همون پاک کن رو داره شب جمعه و شب زیارتی اباعبدالله هر کسی بیاد در خونه ات می بخشی اش و نا امید بر نمی گردونی اش الهی العفو بک یا الله یا الله یا الله ببخش تمام جاهایی که خطا رفتم
دانلود آهنگ نازی نازی امشب دلم مست تو,کد آهنگ پیشواز نازی نازی امشب دلم مست تو,دانلود موزیک ویدیو نازی نازی امشب دلم مست تو,تکست آهنگ نازی نازی امشب دلم مست تو,دانلود آهنگ جدید نازی نازی امشب دلم مست تو, نازی نازی امشب دلم مست تو,دانلود آهنگ نازی نازی امشب دلم مست تو کیفیت عالی,تکست موزیک نازی نازی امشب دلم مست تو,دانلود آهنگ جدید,کد موزیک نازی نازی امشب دلم مست تو,کد آوای انتظار همراه اول نازی نازی امشب دلم مست تو,کد آهنگ پیشواز همراه اول ناز
متن آهنگ گریه ها ای خدا خوب می دونم من چه گناهی کردممتن آهنگ ای خدا خوب می دونم من چه گناهی کردم ای خدا خوب می دونم من چه گناهی کردممی دونم تو زندگی چه اشتباهی کردمخونه امید و شوهرم رو کردم رهامن خطا کردم می دونم تو ببخشم خداتوی این مرداب نیستی یا به دادم برسMy Songs
حسین جان شب علی اکبرِ میگن همه کارایِ پدر دست پسر بزرگه میدونی چقدر علی اکبر مودب بود مقابل باباش؟ آی جوونایی که امشب گرۀ دلتون باز نشد زود نیت کنید بگید ما امشب میریم دستُ پای باباهامونُ می بوسیم بزار بابات تعجب کنه بگه چرا اینجوری میکنی بگو اخه رفتم فهمیدم اقام علی اکبر دوست داره پسر نوکر باباش باشه منم میخوام نوکرت باشم بگو اگه بابا من باهات بلند حرف زدم غلط کردم غلط کردم!!!کیه مثل بابای من و تو که نون حلال به بچه اش بده؟ نون حلال و ش
 می دونم هرچی می کشم از این زبون دراز! و این حس همیشگی کنجکاویه !.این خونه مال کیه !این خونه ها !این کوچه !این محله !هیس !شاید هم نصم این شهر !لعنت به زبونی که بی موقع باز شد !و به موقش باز نشه !کم کم احساس ترس .یعنی یه وقت هایی می ترسیدم .اینا کی هستن !؟اینجا چه خبره !احساس می کردم یه موجوداتی دارن از روزنه های ریز دیوار همیشه تماشام میکنند !شاید خیالاتی شدم .من !من که همه توی ایل به بی باکی و دل داشتن می شناسند !از چی باید بترسم !مگه چکار کردم !به خو
دیشب سر یه موضوعی انقدر اعصابم بهم ریخت که تا نصفه های شب رفتم و تنهایی نشستم بالای پشت بوم و فکر کردم و شلوغی شهرو نگاه کردم که کم کم داشت خلوت میشد.تا ساعت 3 پشت بوم بودم و خونه هارو نگاه میکردم واین که توی هر خونه یه زندگی جریان داره و هر زندگی یه قصه ای.گاهی ادم فکر میکنه خودش تنها همه غصه هارو تو دلش داره اما واقعا اینطور نیستش و هر ادمی با خودش کلی رازها و غصه های سربسته داره که فقط خودش ازش خبرداره و بس.مثلا این خونه هایی که از یکی صدای خنده
مهی کز دوریش در خاک خواهم کرد جا امشب به خاکم گو میا فردا، به بالینم بیا امشب مگو فردا برت آیم که من دور از تو تا فردا نخواهم زیست خواهم مرد یا امروز یا امشب ز من او فارغ و من در خیالش تا سحر کایا بود یارش که و کارش چه و جایش کجا امشب شدی دوش از بر امشب آمدی اما ز بیتابی کشیدم محنت صد ساله هجر از دوش تا امشب شب هجر است و دارم بر فلک دست دعا اما به غیر از مرگ حیرانم چه خواهم از خدا امشب چو فردا همچو امروز او ز من بیگانه خواهد شد گرفتم همچو دیشب گشت با
امشب رفتم تلویزیون برادر خانومو درست کنم ینی چگونگی اتصال گوشی اندروید رو به تی وی آموزش بدم بعد یکم طول کشید و شام همونجا خوردم سوسیس، سیب زمینی و تخم مرغ سر سفره به برادر خانوم گفتم: خوب راحت شدی از شام های مامانتا. اونم یه خنده ی پیروزمندانه زد و ادامه داد خوردن شامشو ​​​​​​​ تازگی عروسی کردن و رفته خونه خودشون وقتی خونه باباش بود چون به شکمش اهمیت میداد معمولا غرغر میکرد که این چ غذاییه، چرا چرب نیس، چرا سنگین نیس و ازین طور چیزا
امشب به زیر سینه ام همونجا که نزدیک قلبم به طور ویژه نگاه کردم، اونجا انگار یه رنگ و بو دیگه ای داشت آخه میدونی بیش از یک ساله که تربتت نزدیک قلبم به زیر لباسم همراه منه، یادمه که مامان بعد از اتفاق های تلخ برای من یه قسمت کوچک از تربتت رو به زیر لباسم با پارچه متبرک سنجاق کرد، حالا از اون روز همیشه و همه جا هرجا برم همراهمه، امشب یه جور دیگه باهات صحبت کردم بهت گفتم من همه رو از خودم روندم که تو عزیز من باشی،،، خودت بهتر از هرکسی معنی تک تک جملا
ز شبها ی دگر دارم تب غم بیشتر امشب وصیت میكنم باشید از من با خبر امشب مباشید ای رفیقان امشب دیگر زمن غافل كه از بزم شما خواهیم بردن درد سر امشب مگر در من نشان مرگ ظاهر شد؟ كه می بینم رفیقان را نهانی آستین بر چشم تر امشب مكن دوری خدا را از سر بالینم ای همدم كه من خود را نمی بینم چو شبهای دگر امشب شرردر جان (( وحشی)) زد غم آن یار سیمین تن ز وی غافل مباشید ای رفیقان تا سحر امشب وحشی بافقی
امشب باز با همسر دعوامون شد میخواس بره عروسی دوستش من نزاشتم بره،، حاالا امشب خط و نشون میکشید ک چرا منو نزاشتی برم در حالیکه بابا و مامان خودت رفتن عقد. اولا ک من هزار بار ب اونا هم گفتم ولی خب رفتن.بعدشم عقد دختر عمو خلوت بوده و مامان و بابا هم ماسک زدن. در ثانی چون بابا و مامان رفتن دلیل نمیشه ک همسر هم بره. انگار شرایطو اصن درک نمیکنه.چی بگم والا امشب اومد با توپ پر گفت تا یک ماه حق نداری بری خونه بابات شاید کرونا داشته باشن( از لج) منم گفت
شنبه نرگس رو حمام کردم و لباس‌های شسته شده رو جمع کردم. نظافت خونه و تمرین با نرگس هم جزو کارهای روتین هر روزه. یکشنبه برای ناهار نرگس جوجه و برای عصر کیک کاکائویی درست کردم. امروز مدیر اداری زنگ زد و گفت که می‌تونم با گرفتن حکم قیومیت نرگس کمی به حقوقم اضافه کنند. وقتی پرس و جو کردم دیدم امکان نداره چون مدارکی می‌خواد که خانواده‌ی پدر نرگس به من نمیدن! دوشنبه صبح به سر کار رفتم. اوضاع خیلی بهم ریخته‌تر از اونیه که فکر می‌کردم.
نمیدونم دلیل نوشتنم تو این ساعت چیه! فقط میخوام امشب تو این وبلاگ ثبت بشه (۳ اردیبهشت ۹۸ ساعت ۱۹.۳۰)شده یه لحظه با دیدن یه دوست شوکه بشین و با خودتون بگین وااااای این آدم چقد با اون پسری که میشناختم فرق میکنهشده یه دوست شاد و شنگول تون تبدیل به یه آدم دپرس بشه ؟ اون موقع چیکار کردید؟ من با دیدنش یاد روزای خوش و شادمون افتادم که با هم تو کافه مینشستیم اون قلیون میکشید و من نگاهش میکردم، بعد میگفت نه اینجوری کیف نمیده تو هم بکش ???? تو جوابش من می
چند روز حالم درد امروز عصری خوابیدم . شش و نیم عصر بیدار شدم احساس کردم بدنم بهتره فهمیدم چه قدر نیاز به خواب دارند. پتو برقی روشن کردم‌ دوباره زیر خوابم همش خواب ادریان و‌خونه‌ و . می دیدم‌! بیدار شدم‌ یادم‌ افتاد درست مثل غروب های جمعه، دلتنگ‌ خونه شدم‌ دیروز کنفرانس بوده . من اینها رو‌نمی رم که انرژی داشته باشم و بتونم کارای دیگه م رو بکنم . ز رفته تهران برای ازمایش.
از پشت در بلند شدم و روی تختم نشستم که یهو در محکم باز شد سیاوش بود مثل ابر بهار اشک میریخت اومد دستمو گرفت و بلندم کردم و اتاق برد بیرون چیزی نگفتم فقط صحنه بوسیدن و گریه های سیاوش جلوی چشمام بود از خونه زد بیرون باران به شدت شروع کرد به باریدن در یک دقیقه مثل موش آب کشیده شدیم سوار ماشینم کرد در با ریموت زد و به سرعت از خونه زد بیرون بهش نگاه کردم هنوز داشت اشک میریخت چشماش قرمز شده بود چشمایی کع دنیام بود هنوزم هست مرد من بود حتی اگه با یکی دی

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

خانه‌ام ابری‌ست سایت شخصی مهدی الماسی قطعات لیفتراک میهن موزیک مستر Adyclip پانیز هاشمی