نتایج جستجو برای عبارت :

اعنگ سه ضرب لرزید

انتظار/ در انتظارِ تو بودم، تمام مدّتِ روز نیامدی، امّا ز باد، تا كه درِ خانه ام تكان می خورد درون سینه، دلِ من ز شوق می لرزيد. رضا افضلی 1352 12/8/1391http://rezaafzali.blogfa.com/posts/ عناوین مطالبوبلاگم.
 
"چتر وحشت"
 
سینهء صبح را گلوله شكافت!
باغ لرزيد و آسمان لرزيد
خواب ناز كبوتران آشفت
سرب داغی به سینه ھاشان ریخت
ورد گنجشك ھای مست گسست
عكس گل در بلور چشمه شكست
رنگ وحشت به لحظه ھا آمیخت،
بر خونین به شاخه ھا آویخت.
 
  برش رد
چشمانش پر بود از نگرانی و ترس
لبانش می لرزيد
گیسوانش آشفته بود و خودش آشفته تر
- سلام کوچولو مامانت کجاست ؟
نگاهش که گره خورد در نگاهم
بغضش ترکید
قطره های درشت اشکش , زلال و و بی پروا
چکید روی گونه اش
- ماماااانم مامااا نم
صدایش می لرزيد
- ا چرا گریه می کنی عزیزم , گم شدی ؟
گریه امانش نمی داد که چیزی بگویدداستانکده
کی اومده اون کیه که جای من تو قلبت اومده
ای یادم نده بشم آدم بده  دورم زدی رفتی ببین حالم بده
دلم دادمو اشتباهی رفتم اما راهمو
دیر اومدی رفتی گشتی با دل سیر اومدی
تو خندیدی دلم لرزيد تو عشق و یاد من دادی
کنار کی میخندی دلش میلرزه از شادی
تو خودت شدی باعث این همه سردی
پای حرفت باش اگه مردی میشه برگردی
از قصد زدی شکستی قلبمو وقتی
دید دورمو گرفته سختی کجا رفتی
تو خندیدی دلم لرزيد تو عشقو یاد من دادی .
کنار کی میخندی  دلش میلرزه از شادیمت
آهای .
دخترک برگشت، چه بزرگ شده بود.
پس کبریتهایت کو؟
پوزخندی زد، گونه اش آتش بود، سرخ، زرد.
میخواهم امشب با کبریت های تو، شهر را به آتش بکشم!
دخترک نگاهی انداخت، تنم لرزيد. کبریتهایم را نند، سالهاست تن میم. می خری !!!؟؟؟داستان کوتاه
آهای .
دخترک برگشت، چه بزرگ شده بود.
پس کبریتهایت کو؟
پوزخندی زد، گونه اش آتش بود، سرخ، زرد.
میخواهم امشب با کبریت های تو، شهر را به آتش بکشم!
دخترک نگاهی انداخت، تنم لرزيد. کبریتهایم را نند، سالهاست تن میم. می خری !!!؟؟؟
داستان کوتاه
خبرگزاری صدا و سیما : دقایقی پیش زمین لرزه‌ای به قدرت ۴ و یک دهم ریشتر شهر یاسوج را لرزيد.ساعت ۱۶و ۲۹دقیقه زمین لرزه‌ای به قدرت ۴ و یک دهم در مقیاس ریشتر شهر یاسوج را لرزاند.بنا به این گزارش مرکز این زمین لرزه در عمق پنج کیلومتری زمین و در فاصله پنج کیلومتری یاسوج، ۲۸کیلومتری سی سخت و ۳۳کیلومتری چیتاب به وقوع پیوست.هنوز گزارشی از میزان خسارت‌های احتمالی این زمین لرزه گزارش نشده است.
«بچه ها لال شوید» ، بی ادب ها ساکت سخت آشفته و غمگین بودم ، به خودم می گفتم « بچه ها تنبل و بد اخلاقند » دست کم می گیرند درس و مشق خود را باید امروز یکی را بزنم ، اخم کنم ، و نخندم اصلاً تا بترسند از من و حسابی ببرند . *********************** خط کشی آوردم ، در هوا چرخاندم ، چشم ها در پی چوب تنبیه هر طرف می غلطید « مشق ها را بگذارید جلو ، زود معطل نکنید » اولی کامل بود ، خوب ، دومی بد خط بود ، بر سرش داد زدم ، سومی می لرزيد ، خوب گیر آوردم صید در دام افتاد
معلم آن چراغ روشنایی معلم در دلم باد بهاری در آن سرما که می لرزيد از ترس تن محجوب برگ خسته جانی تو از باد صبا پیشی گرفتی براین جانم برایم شعر گشتی بر دوچشم مهربانت یاد دارم سحرگاهی در آغوش خدا بیدار گشتی چنانت دوست میدارم , ندانی چنانت عاشقم خواهم بدانی
دانلود آهنگ رضا بهرام به نام شبهای بعد از تو
ترانه : حسین محمودی و حامد دهقانی
موزیک : حامد دهقانی
تنظیم : حامد برادران
.
متن آهنگ " رضا بهرام شبهای بعد از تو "
لعنت به شب های بعد از تو
به دردی که ماند از تو به دادم نمیرسی
رفتی آواره شد خانه
ماندم غریبانه لعنت به بی کسی
قلب من این چنین آسان نمی لرزيد عشقت اما به غم هایش نمی ارزید
دنیا را بردی همراهت به نابودی دنیا غم شد مگر تو چند نفر بودی
من همانم که دل از دنیا بریدم با غمت آتش به بارا
دانلود آهنگ رضا بهرام به نام شبهای بعد از تو
ترانه : حسین محمودی و حامد دهقانی
موزیک : حامد دهقانی
تنظیم : حامد برادران
.
متن آهنگ " رضا بهرام شبهای بعد از تو "
لعنت به شب های بعد از تو
به دردی که ماند از تو به دادم نمیرسی
رفتی آواره شد خانه
ماندم غریبانه لعنت به بی کسی
قلب من این چنین آسان نمی لرزيد عشقت اما به غم هایش نمی ارزید
دنیا را بردی همراهت به نابودی دنیا غم شد مگر تو چند نفر بودی
من همانم که دل از دنیا بریدم با غمت آتش به بارا
_برفستان_عاشقانمن خواستم که خواب و خیال خودم شوی رویا شوی، امید محال خودم شویلرزيد دست‌هایم و سرگیجه‌ام گرفتآوردمت دلیلِ زوالِ خودم شوییا در دلم شناور، یا بر تنم روان ماهیّ و ماهِ حوض زلال خودم شویهر روز بیشتر به تو نزدیک می‌شومچیزی نمانده‌است که مال خودم شویحالا تو چشم‌های منی؛ ابر شو، ببار تا قطره‌قطره گریه به حال خودم شویعاشق نمی‌شوی، سر این شرط بستهامنه. حاضرم ببازم و مال خودم شوی.مهدی فرجی❄
وقتی چشم به جهان گشودم قلب کوچکم مهربانی لبخند و نگاهت را که پر از صداقت و بی ریایی بود احساس کرد دیدم زمانی را که با لبخندم لبخند زیبائی بر چهره خسته ات نشست و دنیایت سبز شد و با گریه ام دلت لرزيد و طوفانی گشت از همان لحظه فهمیدم که تنها در کنار این نگاه پرمهر و محبت است که احساس آرامش و خوشبختی خواهم کرد مادر مهربانم روزت مبارک
مادر عزیزم ،وقتی چشم به جهان گشودم. قلب کوچکم مهربانی لبخند و نگاهت را که پر از صداقت و بی ریایی بود احساس کرد. دیدم زمانی را که با لبخندم لبخند زیبائی بر چهره خسته ات نشست و دنیایت سبز شدو با گریه ام دلت لرزيد و طوفانی گشت. از همان لحظه فهمیدم که تنها در کنار این نگاه پرمهر و محبت است که احساس آرامش و خوشبختی خواهم کرد.المهدی
چون طفل که از خوردن داروست پریشان با دوست پریشانم و بی دوست پریشان ابرو به هم آورده و گیسو زده بر هم چون ابر که بر گنبد مینوست پریشان مجموعه ی ناچیز من آشفته ی او باد آن کس که وجودم همه از اوست پریشان دست و دل من بر سر این سلسله لرزيد در جنگل گیسوی تو آهوست پریشان آرامش دریای مرا ریخته بر هم ماهی که پری خوست.پری روست.پری شان با حوصله ی تنگ و دل سنگ چه سازم؟ با دوست پریشانم و بی دوست پریشان
دوباره قهرطبیعت شامل هموطنان عزیزاذریم دراستان اذربایجان غربی درخوی واطرافش شدوزلزله ای به اندازه 5.4 ریشتردرعمق 12کیلومتری زمین روی دادوخوشبختانه تلفاتی دربرنداشته فقط مصدوم داشته که اکثراسرپایی درمان شدندوعده کمی بستری شدندفقط مشکل خرابی 20تا100درصدخانه هایشان است این زلزله وخرابیش باعث ازدست رفتن دامهاودرکل حیواناتشون شد.دراین هوای سردمسئولین به فکراسکان این هوطنانمون درمسکن های موقت وبعدادائمی باشند
مدتی هست که پسرم حسین ، صداهایی که می شنوه رو تقلید می کنه امّا امشب که با همسرم صحبت می کردم متوجّه شدم امروز خیلی بیشتر از روزهای قبل این کار رو انجام می ده با وجود این که خوشحال شدم ، اما ته دلم هم کمی لرزيد ، تو دلم گفتم خدایا نکنه من جلوش لکنت کنم و از من تقلید کنه ؟ اونوقت چه حالی به من دست می ده ؟یا خدای مهربون ، به هر کسی که مشکلی داره کمک کن بتونه با توکل بر خودت بر اون غلبه کنه و یه نگاهی هم به منِ حقیر بنداز اون هم نه بخاطر خودم بلکه بخ
زل زد به چشمم، چشم هات از پشت عینک دیدم گناهی در نگاهت نیست اینک بوسیدمت، باریدی ام، سقفی ترک خورد لبخندِ باران خورده روی شیشه شد حک هر شب خیالاتم مرا محکم بغل کرد احساس می لرزيد، این دیواره ی شک در سینه ام می ساخت از نو خانه اش را غم با دو تا پای بلندش مثل لک لک مجنون «مریم» بودی و مأنوس لیلا می خوردم از دیوانه ای بیگانه پاتک ثابت شد اینکه مهدی صاحب زمانی این انتظار آورده بر پیشانی ام لک گیرم شبی در خواب زخمم را ببوسی روح کبود افتاده در چنگال ب
به سهم خودت رضایت بده. به سهم خودت از مادر، از پدر، از خانواده ی مادری، از خانواده ی پدری رضایت بده. به سهم خودت از کودکی، از نوجوانی، از جوانی رضایت بده. به سهم خودت از درس خوندن، از فهمیدنش، از نمره هایی که گرفتی، از رتبه ی کنکور، رضایت بده. به سهم خودت از رفاقت، دوست صمیمی، رضایت بده. به سهم خودت از تعداد بارهایی که کسی تو رو به یاد آورد رضایت بده. به سهم خودت از تعداد بارهایی که کسی دلش برای تو لرزيد رضایت بده.
تو عالم نشئگی داشت با خودش حساب کتاب می کرد. دید داره کم کم میشه دو سال که گرفتار شده. شوکه شد. پشتش لرزيد. یهو انگار به خودش اومد. باورش نمی شد. دو سالی که هر بار تو همین عوالم نشئگی تصمیم گرفته بود ترک کنه و آخرین بارش باشه ولی آخرین بارهاش حالا دو سال طول کشیده بود. به آینه ای که روی پاتختی گذاشته بود نگاه کرد. خودش رو نمیدید دیگه توش. اونی که اونجا بود خودش بود و نبود. به یاد قیصر زمزمه کرد: به دنبال نامی که او.
دیدگانم پر اشک قلب اشکم لرزيد گریه کردم تا صبح اما اشک پاکم ندید روی قلبم ناگه قطره.ی اشکم لغزید اما هر گز سونامی بارش چشمم ندید قلب پر تپش توفانی بغض گلویم نالید اما رود پر خون بارانی اشکم ندید او دید که دریای چشمان اشکم خشکید سرد و بی.رحمانه به مرگ اشکم خندید غم نشست درچشمانم و آرام اشکم چکید دل التماس کرد اما او آه و اشکم ندید دل خون گشته.ام با سیل اشکم پاشید اما چشم عزادار دل و باران اشکم ندید او که روزی امید دل و باور اشکم میشد مُهر خاموشی ب
به گزارش ایرنا از انستیتوی ژئوفیزیک دانشگاه تهران ، این زمین لرزه در روز دوشنبه 4 فوریه 2017 ساعت 01:36:02 رخ داده است. گزارش شده است که مرکز این زمین لرزه 4.6 ریشتر ، شمال 28.17 ، شرقی 57.39 و عمق 20 کیلومتری زیر کانون زمین لرزه است. این زمین لرزه 17 کیلومتری فاریاب ، …مرجع تخصصی برنامه نویسی و سئو
عنوان کتاب : روی دیگر سکه هدایت نویسنده : صادق هدایت ناشر :هزاره سوم اندیشه توضیحات : داستان های کوتاه فارسی قرن 14 . مقدمه و انتخاب داستان ها و نقد و تفسیر آن : پاکسیما مجوزی 26داستان کوتاه. 368صفحه بخشی از داستان سگ ولگرد : سابق او با جرئت, بی باک, تمیز و سرزنده بود, ولی حالا ترسو و توسری خور شده بود, هر صدایی که می شنید, و یا چیزی نزدیک او تکان می خورد, به خودش می لرزيد, حتی از صدای خودش وحشت می کرد.
بازی در برابر شهرخودرو در استادیوم امام رضا (ع) در مشهد مقدس به داوری ناظمی با زهم چنگی به دل نزد واستقلال بازی خوب وروانی را نشان نداد با اینکه تیم شهر خودرو ده نفر شده بود بازهم این استقلال بود که موفق نشد به راحتی تاکتیک گروهی خودرا به شهر خودرو دیکته کند ورشادت مظاهری مانع از دو گلی شد که می توانست بسود شهر خودرو ثبت شود والبته دوبار هم تیر دروازه استقلال لرزيد می بینیم استقلال اگر رشادت مظاهری وهمین طور تیردروازه نبود شاید نتیجه غیر از ا
«بچه ها لال شوید» ، بی ادب ها ساکت
سخت آشفته و غمگین بودم ، به خودم می گفتم
«بچه ها تنبل و بد اخلاقند» دست کم می گیرند
درس و مشق خود را
باید امروز یکی را بزنم ، اخم کنم ، و نخندم اصلاً
تا بترسند از من و حسابی ببرند .
خط کشی آوردم ، در هوا چرخاندم ،
چشم ها در پی چوب تنبیه هر طرف می غلطید
« مشق ها را بگذارید جلو ، زود معطل نکنید »
اولی کامل بود ، خوب ، دومی بد خط بود ، بر سرش داد زدم ،
سومی می لرزيد ، خوب گیر آوردم
صید در دام ا
 
یخ زده طبع شعر و شاعری ام
عاجز از گفتن غزل شده ام
ذوق شیرین شعری ام رفته
مثل زنبور بی عسل شده ام
 
طالب  خواندن دو خط شعرم
ولی  اشعار نابِ  ناب کمه
می و مستی و عاشق و معشوق
اکثر شعرها شبیه همه
 
گاه در شعر ناب می خواندیم
دردِهمنوع درد و داغ من است
کسی درسی از این سخن آموخت؟
کسی در فکر غزه ویمن است؟
 
کیفِ پول مرفه  بی درد
تا ابد مثل دخلِ بقالیست
صندوق کودکان درمانده
درعوض مثل طبل توخالیست
 
گاه شاعر  ز  درد می
نوشته شده توسط خودم:) روحت شاد مادر بزرگ عزیزم:) امید به زندگی یادم می آید ، با خوشحالی از مدرسه بیرون آمدم و تمام راه را تا خانه با دوستانم خندیدم . اما وقتی وارد کوچه مان شدم و آمبولانس را دیدم چیزی در درونم فرو ریخت . دستانم می لرزيد . می ترسیدم . نا خودآگاه بغض کردم . از ماشین پیاده شدم ، بدون آنکه در ماشین را ببندم به سوی خانه پر کشیدم . شوهر خاله ام با دیدن حال ِ پریشانم گفت ( چیزی نیست آروم باش ) کمی آرام شدم ولی طولی نکشید که با دیدن چهره ی اشکی
به گزارش خبرنگار دفاعی امنیتی گروه ی باشگاه خبرنگاران جوان ، جنگ تحمیلی برهه‌ای درخشان در تاریخ ایران است که در آن بسیاری از استعداد‌های این مرز و بوم شناخته شد. این استعداد‌ها در جنگ تحمیلی و دفاع از خاک کشورمان شکوفا شد و به منصه ظهور رسید. یکی از نیرو‌های مسلح کشورمان که نقش مهمی در جلوگیری از پیشروی و توقف رژیم بعثی به خاک کشورمان داشت، ارتش جمهوری اسلامی ایران و شهدای آن بودند؛ یکی از این شهدا، شهید عبدالحمید انشایی بود که در ادا
تو به من گفتی آن روز
کوچه تاریک راه به جائی دارد!
شبنمی لرزيد
روشنی آمد و در قلبم ماند
گفتن حس عجیبم, سخت است
تو به من گفتی آن شب
که شرافت در طلب قلب تو است
 
بادی آمد
برگی از دور رها شد در باد
چشم ترسانم را به لب چشم تو چسبانیدم
بین ما گرما بود, ترسیدم
لحظه ای آمد و رفت
و تو یادم دادی بی خدا خندیدن جرم است
من به چشمان تو دل داده شدم
و تو رفتی, آسان
و من اینجا بی یار
مانده از خندیدن, مانده از زجه زدن
قلب بیتابم را, هدیه دادم به شما
و تو رف
زنده تر از تو کسی نیست چرا گریه کنیم/مرگمان باد و مباد آن که تو را گریه کنیم
هفت پشت عطش از نام زلالت لرزيد/ما که باشیم که در سوگ شما گریه کنیم
تعداد اس ام اس: 13
بقیه در ادامه مطلبفانیکس | سایت سرگرمی - تفریحی - آموزشی
طنین باد چون پیچد میان گیسوان شب تبار عشوه میبینم در این شبهای ظلمانی عجب نقشی زده پاییز به زرد برگ آبادی دیار قصه می بینم براین غوغای عریانی چه رویای قشنگی شد، قدمها آخر کوچه غبار دیده می چینم در این زیبای بارانی نگاهم می زند سرخی، فسون بهت آزادی فگار غصه می بینم بر این پیدای ویرانی دلم لرزيد و فریادم! طنین اشک فردا شد بهار گریه می چینم دراین دلهای سوزانی اگرباران گرفت و من،غریو قطره گردیدم نگار غمزه می بینم بر این سودای پنهانی بیا در سرخی ا
یه مصاحبه دیدم اسم برنامشو نفهمیدم فقط میدونم مجریش علی ضیا بود میهمان برنامه میگفت زیارت حضرت عباس رفته بودم ازش خواستم پولدارم کنه منم بجاش سالی یه نفر رو به خرج خودم بفرستم پابوسش.و این اتفاق افتاده بود براش.یهو دلم لرزيد یاد چند ماه پیش افتادم قندعسل رو سپردمش به اقا ابوالفضل و عهد کردم روز عاشورای هرسال به نیت سقاییش اب بدم.حداقل ۵تا .تا هر چند تا .امروزم یهو دلم هواشو کرد و ازش مدد خواستم که اولا قابل بدونه برم پابوسش و تا عمر دارم هر جا
یه مصاحبه دیدم اسم برنامشو نفهمیدم فقط میدونم مجریش علی ضیا بود میهمان برنامه میگفت زیارت حضرت عباس رفته بودم ازش خواستم پولدارم کنه منم بجاش سالی یه نفر رو به خرج خودم بفرستم پابوسش.و این اتفاق افتاده بود براش.یهو دلم لرزيد یاد چند ماه پیش افتادم قندعسل رو سپردمش به اقا ابوالفضل و عهد کردم روز عاشورای هرسال به نیت سقاییش اب بدم.حداقل ۵تا .تا هر چند تا .امروزم یهو دلم هواشو کرد و ازش مدد خواستم که اولا قابل بدونه برم پابوسش و تا عمر دارم هر جا
آهنگ حرف نگفته ایرجمثلیکسازقدیمیپرماز حرفنگفتهکاشکی حرفامو میگفتم با تو خیلی شسته رفتهمثلیکسازقدیمیپرماز حرفنگفتهکاشکی حرفامو میگفتم با تو خیلی شسته رفتهچه جوری میشه بخونم با نفس های بریدهواسه اون پرنده ای که دیگه از قفس پریدهروزی که چشمام تو رو دید دل من تو سینه لرزيد98music04
رمان رز سرخ
 
 
هوا سرد شده بودسوز شدیدی می آمداواخر پاییز بودبرگ های خزان به این طرف و آن طرف پرواز می کردندقدرت باد عجیب شده بوداز درون می لرزيدبی وقفه می دوید
 
نام رمان : رمان رز سرخ
نویسنده : زهرا علیپور
طراحی و صفحه آرایی : سایت رمانکده
تعداد صفحات : 267 صفحه
ژانر : رمان عاشقانهعرقیات 123963
چون طفل که از خوردن داروست پریشانبا دوست پریشانم و بی دوست پریشانابرو به هم آورده و گیسو زده بر همچون ابر که بر گنبد مینوست پریشانمجموعه ی ناچیز من آشفته ی او بادآن کس که وجودم همه از اوست پریشاندست و دل من بر سر این سلسله لرزيددر جنگل گیسوی تو آهوست پریشانآرامش دریای مرا ریخته بر همماهی که پری خوست.پری روست.پری شانبا حوصله ی تنگ و دل سنگ چه سازم؟با دوست پریشانم و بی دوست پریشان
بخند بانو بخند.خنده ات گوش کاعنات را که هیچ، کل فلک را میلرزاندبخند از ته وجودت.که اخمهایتناکامی هایت دشمن شادت نکند.که گاهی روزگار  پیچش کوچکی به نگی هایت.اگر دادقلبت اگر دگر روزی از بی مهری ادمهایش لرزيدبا خنده ات اوج قوی بودنت را به رخ شان بکشیبخند بانووووبزار خنده ات گوش تک تک کسانی را که روزی کمر  به شکستنت بستند و از هیچ دل شکستنی فرو گزاری نکردند. بلرزاند.بخند بانو.روزگار برای تلخیهایش.بار و بارها بازهم به سراغت م
عصبانیت شدید امام از یک قاضی که شنود کار گذاشته بود. سیدحسن خمینی: امام از شدت عصبانیت دستشان می لرزيد و به قاضی می گفتند به چه حقی برای دیگران شنود گذاشته ا.تیدا کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
ابلیس شبی رفت به بالین جوانیآراسته با شكل مهیبی سر و بر را
گفتا كه: «منم مرگ و اگر خواهی زنهارباید بگزینی تو یكی زین سه خطر را
یا آن پدر پیر خودت را بكشی زاریا بشكنی از مادر خود سینه و سر را
یا خود ز می ناب كشی یك دو سه ساغرتا آن كه بپوشم ز هلاك تو نظر را
لرزيد ازین بیم جوان بر خود و جا داشتكز مرگ فتد لرزه به تن ضیغم نر را
گفتا: «پدر و مادر من هر دو عزیزندهرگز نكنم ترك ادب این دو نفر را
لیكن چون به می دفع شر از خویش توان كردمی نوشم و با وی بكن
گزارش مقدماتی زمین‌لرزهبزرگی: 4.1 محل وقوع: استان كرمان - حوالی هجدک(کرمان) تاریخ و زمان وقوع به وقت محلی: 1396/11/16 17:46:36طول جغرافیایی: 57.39عرض جغرافیایی: 30.66عمق زمین‌لرزه: 9 کیلومتر ادامه خبر اخبار لحظه ای و فوری - اجتماعی
باز هم اول مهر آمده بودو معلم آراماسم ها را می خواند:اصغر پورحسین!پاسخ آمد:حاضرقاسم هاشمیان!پاسخ آمد:حاضراکبر لیلازادپاسخش را کسی از جمع ندادبار دیگر هم خواند:اکبر لیلازاد!.پاسخش را کسی از جمع ندادهمه ساکت بودیمجای او اینجا بوداینک اما، تنهایک سبد لاله ی سرخدر کنار ما بودلحظه ای بعد، معلم سبد گل را دیدشانه هایش لرزيدهمه ساکت بودیمناگهان در دل خود زمزمه ای حس کردیمغنچه ای در دل ما می جوشیدگل فریاد شکفت!همه پاسخ دادیم:حاضر!ما همه اکبر لیل
باز هم اول مهر آمده بودو معلم آراماسم ها را می خواند:اصغر پورحسین!پاسخ آمد:حاضرقاسم هاشمیان!پاسخ آمد:حاضراکبر لیلازادپاسخش را کسی از جمع ندادبار دیگر هم خواند:اکبر لیلازاد!.پاسخش را کسی از جمع ندادهمه ساکت بودیمجای او اینجا بوداینک اما، تنهایک سبد لاله ی سرخدر کنار ما بودلحظه ای بعد، معلم سبد گل را دیدشانه هایش لرزيدهمه ساکت بودیمناگهان در دل خود زمزمه ای حس کردیمغنچه ای در دل ما می جوشیدگل فریاد شکفت!همه پاسخ دادیم:حاضر!ما همه اکبر لیل
به گزارش خبر فوری به نقل از فارس، دقایقی پیش زلزله‌ای به بزرگی سه ریشتر، ازگله در استان کرمانشاه را لرزاند.براساس این گزارش، این زلزله ساعت 11:00:45.5 ثانیه در عمق هشت کیلومتری زمین در عرض جغرافیایی 34.807 (درجه- شمالی) و طول جغرافیایی45.868 (درجه- شرقی) به وقوع پیوست. ادامه خبر اخبار فرهنگی فوری
 
متن آهنگ ایمان قیاسی تب تند
همراه با دانلود آهنگ ایمان قیاسی تب تند
Text Music Iman Ghiasi Tabe Tond
متن اهنگ تب تند ایمان قیاسی
برقی داره تو چشمات دل از دلم برده هرکی که تورو دیده بدجوری جا خورده مهرت به دلم افتاد وقتی نگام کردی دست و دلم لرزيد وقتی صدام کردی تب تنده دلم گرمه آتیشه و بی رحمه هرچی تو دلت بوده واسه رفتنت زوده تب تنده دلم گرمه آتیشه و بی رحمه هرچی تو دلت بوده واسه رفتنت زوده
دانلود آهنگ جدید ایمان قیاسی تب تند با لینک مستقیم چشات مث خور
متن آهنگ خبرم کن ایمان غلامی
Lyrics Music Iman Gholami Khabaram Kon
 
ترانه و شعر آهنگ خبرم کن ایمان غلامی
هر موقع حس کردی دلت تنهاست خبرم کن دستات اگه دست منو میخواست خبرم کن هر گوشه ی دنیا اگه روزی دلت لرزيد بدون یکی به یاد تو اینجاست خبرم کن
من خیلی وقته با خودم قهرم دیوونه ی غمگینه این شهرم موهام سیاه اما دلم پیره کارم هنوز پیشه دلم گیره
تکست آهنگ خبرم کن ایمان غلامی
بعد از تو قلبم بی تفاوت بود تنهایی با دلتنگیا سر کرد میدونی دلتنگی چیه یا نه هر موقع د
دانلودرمان حریم عشق نوشته رویا خسرونجدی
 
خلاصه:
 
داستان درباره کیانوش یک بیمار روانی، که در خانه یک پزشک تحت معالجه است. در آنجا نیکا دختر پزشک متوجه عشقی میشود که آن پسر را مجنون کرده است
بخشی از رمان:
او آمد ، امابا لباسی دیگر چهره اش در اولین لحظات نا آشنا می نمود ، ولی لبخند زیبایش او را همان آشنای قبلی معرفی میكرد . به محض دیدنش جلو رفتم بارها نزد خود این صحنه را تجسم نموده و برخوردم را تمرین كرده بودم . با اینحال مطمئن هستم كه باز
ویژه نامه 17 ربیع الاول میلاد رسول اکرم صل الله و امام صادق علیه السلام هنگام تولد پیامبر، چه اتفاقاتى روى داد؟ به هنگام میلاد رسول خدا، اتفاقات شگرفى به ظهور رسید و بسیارى از مورخان،از حوادث زیر، مقارن ولادت یاد کرده اند: ۱. ایوان کسرى در مداین، لرزيد و ۱۳ یا ۱۴ کنگره آن فرو ریخت. ۲. آتشکده فارس، پس از هزار سال، خاموش شد. ۳. دریاچه ساوه خشک گردید. ۴. بت ها، همگى به رو درافتادند. ۵. نورى درخشش پیدا کرد که فضاى مکه را روشن نمود.
صبحی نو در رکاب پاییز است
رفتند گذشته ها
آینده هنوز هم، در ابهام آویز است.
این رنگ های بر نقاشی
گویای حال این پاییزَند
بیت هایی، ز گزند عشق می‌خوانم!
قلم ها رقصیدند
رنگ های نقیض آویختند
ابر ها را امیدی نیست بهر گریستن
آن سوی کوچ
پرنده های مدادی
باید ندایی بنویسد
پاییز غرق عشقی بود
نسیم سردی ز آن سوی زمستان آمد
جدایی آموخت
تن زرد برگ ها لرزيد
رفت باران.
قطره های وقت، نقاب نهانی بر این ابر هاست
آری
ز زمانی که عشق رفت، زمستانی پش
متن آهنگ ایمان غلامی خبرم کنهمراه با دانلود آهنگ ایمان غلامی خبرم کن Text  Music Iman Gholami Khabaram Kon  هر موقع حس کردی دلت تنهاست خبرم کندستات اگه دست منو میخواست خبرم کنهر گوشه ی دنیا اگه روزی دلت لرزيدبدون یکی به یاد تو اینجاست خبرم کنمن خیلی وقته با خودم قهرمدیوونه ی غمگین این شهرمموهام سیاه اما دلم پیرهکارم هنوز پیش دلم گیرهتکست آهنگ ایمان غلامی خبرم کنبعد از تو قلبم بی تفاوت بودتنهایی با دلتنگیا سر کردمیدونی دلتنگی چیه یا نههر موقع دلتنگ
ساعت 23  امروز ،29 آذر ماه شهرستان قدس 5 ریشتر لرزيد
خوشبختانه خسارت مالی و جانی تا این لحظه گزارش نشده.
"مردم در حالت اماده باش بمونن"
 
 بزرگی: 5.2
 محل وقوع: مرز استانهای تهران و البرز  - حوالی ملارد(تهران)
 تاریخ و زمان وقوع به وقت محلی: 1396/09/29 23:27:37
طول جغرافیایی: 50.96
عرض جغرافیایی: 35.69
عمق زمین‌لرزه: 7 کیلومتر
 
 نزدیک‌ترین شهرها:
3 کیلومتری ملارد (تهران)
7 کیلومتری مشكین دشت (البرز)
9 کیلومتری شهریار (تهران)
     

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

09197977577 | ردیاب گنج یاب بیوتارا biotara دولتمداری شایسته عبادی شمس الدین محمد عشق و دوستی شانه ضد شپش ناخنک دار فلزیاب مشهد مشاور ایمنی آتش نشانی و تاسیسات گرمایش برودت پارس