شعر سپید کوتاه شماره 7

دفتر شعر 1394

شاعر الهه فاخته

جمعه : 29 / 12 / 1393

 

گاهی حجم شاعرانگی واژگان بی تکرار
چنان به صفحه سپید کاغد من , چنگ میزنند
که نمی توانم از یورش ناگهانی آن ,
چیزی بنویسم در دفتر شعر !


اما , امسال یعنی آخر سال
چقدر ساده, شده اند واژگان ذهن من , روی این کاغذ!
همچون صدایم که توانی ندارد , فریاد زند
و همچون جسمی که ناتوان از پی رفتن شده است !
حس و جانم خسته است,
و زبانم درگیر سکوت و یک بغض شده است !


باید بروم .
صبح آمد شاید در خواب
جانی تازه بگیرم برای فریاد !
دلم یک سبد شادی میخواهد
چون اعدامی, در روز موعد دیدار
ناامید از انتقام خدا . شعر خشکید و فقط اشک ماند !


الهه فاخته 

 


الهه فاخته فاخته ,الهه ,دفتر ,سپید ,الهه فاخته ,شاعر الهه ,1394 شاعر منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

صابرین 72 آقای مسافر ارزان سرا Neutral پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان ارگانیکو varianservice