شعر سپید شماره 8

دفتر شعر 1394

شاعر الهه فاخته

1394/1/13

 

-کجا نشسته ای ؟
-به روی بام
-چرا شکسته ای ؟
- (سکوت می کنم ) 
-چرا به باغ نمی روی ؟
- (سکوت می کنم ) 
-گرفته است صدای تو . دمی بخوان !
-باشد, به چشمهای من نگاه کن , کمی .
-چرا غصه ها را گره زدی ؟
-غصه های من کلاف عاصی اند
.-
-
چون فاخته ای بی هراس
از سکوت پنجره , چو پنجره سکوت کرده ام
تا پرنده ای, بی هراس, مقابل صدای ساکتم
تاب خورد با صدای بالهای خویش!
وقتی سکوت پنجره به سنگ شکسته شد
نترس, فاخته خجسته بال !
تمام آرزوی من , صدای توست

رها شدم چو پنجره نترس . برو
بمان آرامشم شدی !
نفس بکش
تو معجزه شدی برای من !

شاعر الهه فاخته


الهه فاخته سکوت ,فاخته ,پنجره ,صدای ,سکوت پنجره ,شاعر الهه منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ورجا غرور تازه تربن اخبار ایرانی ها علم غریبه.طلسم ها.کشکول روح و جسم.دعاها کار و فناوری متوسطه اول دنـیـای دانـلـود | مرجع دانلود فیلم و سریال,اخبار,نرم افزار,بازی,آهنگ خدمات کامپیوتر و موبایل 121 ادبی