داستان آموزنده «قهوه زندگی»
چند دوست دوران دانشجویی که پس از فارغ
التحصیلی، هر یک شغلهای مختلفی داشتند و در کار و زندگی خود نیز موفق
بودند، پس از مدتها با هم به دانشگاه سابقشان رفتند تا با استادشان دیداری
تازه کنند. آنها مشغول صحبت شده بودند و طبق معمول بیشتر حرفهایشان هم
شکایت از زندگی بود! استادشان در حین صحبت آنها قهوه آماده میکرد؛ او
قهوه جوش را روی میز گذاشت و از دانشجوها خواست که برای خود قهوه بریزند
پایگاه سلامت دانش آموزی لارستان
قهوه ,«قهوه زندگی» ,آموزنده «قهوه ,داستان آموزنده ,آموزنده «قهوه زندگی» ,داستان آموزنده «قهوه
منبع
درباره این سایت