امروز دوشنبه ست.ببین میای؟میدونی چقدر منتظرت موندم.

اخرین دیدارمون بیستم بود.جلوی یارا بهم گفتی نمیشه.

راستی نگران نشدی از اینکه نیومدم.

تو باخودت درگیری هستم میگی الان نمیشه نیستم میگی چرا نیستی.

به کدوم سازت برقصم.

اومدی.دیدمت از همین بالا.

نور چشماتم دیدم این دیگه واقعا نوره.یادمه توی جشنی که گرفته بودین.لوح تقدیرشو خودت بهش دادیقلبت چقدر بزرگه چقدر دوستشون داری؟ اما جایی برای من نداری.

چند نفرو میشناسم که دوستشون داری.؟؟؟ بگم برات؟

.برام وقت میزاری؟

خدایا چشام سوخت از انتظارش خودت دیدی خودت شاهد بودی.

منو تنهام نزار.باشه اونم بندته.من چی؟ دل من چی؟؟گریه های من چی؟

چقدر بسوزم تو این عشق.چقدر دم نزنم پیشش.چقدر خود داری کنم؟

خدایا مگه من ازش چی خواستم.

بزار بگذرم ازش.بزار فراموشش کنم.

نزار امروز دلم بشکنه نزار دوباره بمیرم.نزار گریه امونم رو ببره.

رفتم پایین به فاصله چند ثانیه دیدمت.من داشتم میومدم تو لاین توهم یهو در اتاق استاد م رو باز کردی اومدی بیرون.تند تند برگشتم سمت پله ها برم بالا.واقعا گیر افتاده بودم نمیدونستم کجا برم که نبینی منو.درنتیجه پله مناسب ترین گزینه بود.که بعدش از بالا ببینم چی شدی.اما دیه پیدات نشد.

انگار هردو ازهم فرار کردیم.دیدیم همو اما فرار کردیم هم تو هم من.

یاد اهنگ میبینیم همو ساده از کنار هم رد میشیم

 

 

چقدر ,نزار ,خودت ,فرار کردیم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دیسلاو موزیک خندوانه انجام پروژه های برنامه نویسی مجله هوش مصنوعی آموزش کامپیوتر پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان راهبند پارس باران موزیک Ninjagames.com