من چه بگویم که در این تاریکیِ محض ، دلم برای تو تنگ شده ؟!


منی که هیچ خیابانی را بدون بغض برای خستگیِ آدم ها عبور نمی کنم و

غمِ نان و اندوهِ آزادی ، کمرِ احساس و باورهایم را شکسته ؛

با چه رویی بگویم که این روزها بیشتر از هر روز دیگری دلم برای تو تنگ شده ؟!
دلم می خواست بودی و این روزهای سخت را با تو تاب می آوردم ،

دلم می خواست بودی و در آغوش تو تمام بغض های عالم را می گریستم ،

دلم می خواست بودی و با تو صبر می کردم ، با تو ادامه می دادم ، با تو دوام می آوردم .

دلم برات تنگ شده.
تو نیستی که بی طاقت شده ام ! تو نیستی که جهان سرد است ، انسانیت رنگ باخته و حالِ آدم ها خوب نیست .


اگر تو بودی ، حتما بهار می شد ، حتما آدم ها شادتر بودند و خیابان ها دیگر ردّ تلخی از غصه ها نداشتند .


یکه و تنها در امتداد سخت ترین مسیرها ، خودم را محکوم به ایستادن کرده ام ، اما نمی دانم باید پشت کدامین مه بایستم و با کدامین دهان فریاد کنم که ؛


دلم برای تو تنگ شده .

 

 

????نرگس_صرافیان_طوفان

 

 

کاش من همه بودم،باهمه دهانها تو را صدا میزدم؛ دلتنگتم جاناااا????????

بودی ,خواست ,خواست بودی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دست ساز های چوبی چوبلو فروشگاه اینترنتی ایران مارکت | لذت خرید آسان فروشگاه باغلاما و دیوان سایت شخصی دانیال غانمی دانلود رایگان ایران همه چیز درباره دنیای عروسی فروشگاه اینترنتی انجمن میکروبیولوژی دانشگاه دلیجان 3D Boy salamati