فکر کنم این یکی از گرمترین تابستونای این چند ساله ی اخیر بوده . گرم و خشک و بادی .
نتیجه :
دور و بر ما داره میسوزه .
یه APP نصب کردم که مناطق آتیش رو نشون بده که اگه لازم شد فرار کنیم ، از وقتی نصب کردم فقط اعصابمو خورد میکنه .
دید دید دید یه آتیش داره به شما نزدیک میشه . بیست کیلومتری شماست . غیر قابل کنترل
دو دقیقه بعد ،
دید دید دید . یه آتیش داره به شما نزدیک میشه . نوزده کیلومتری شماست . در حال کنترل
پنج دقیقه بعد ،
دید دید دید یه آتیش کوچولوی دیگه هم نزدیک همون آتیشی که داره میاد به سمت شما شعله ور شده . بیست کیلومتری شماست . نگران نباشید اون بچه آتیشه الان خاموشش میکنیم .
.
.
.
دبروز تو اخبار خوندم آتش نشان های کانادایی تو تعطیلات کریسمس میخوان بیان استرالیا برای کمک به مهار آتش .
خوب بایدم بیان . الان تو سر سیاه زمستون وسط برف و یخ کانادا اصلا پتانسیل آتیش سوزی نیست . لااقل بیان اینجا یه کم کار کنن نونی که میبرن خونه حلال باشه . تازه خوش به حالشونم میشه . بعد از کار میتونن برن ساحل موج سواری کنن . بهتر از اینه که بمونن تو کانادا قندیل ببندن.
خوش بختانه تلفات انسانی نداشته . بیشتر هم تو مناطق جنگلیه و بعضی جاها تو مزارع و شهرهای خیلی کوچیک مردم مجبور شده ن خونه هاشونو تخلیه کنن و برن جای امن . ولی طفلک حیوونا . یک عالمه کوالا پیدا کردن که دست و پاشون سوخته بوده . لابد یک عالمه ی دیکه هم نتونستن خودشونو نجات بدن . باز کانگوروها یه دو تا شلنگ تخته بیندازن ده بیست متر طی کردن . این کوالاهای بدبخت دست و پای فرار کردنم ندارن آخه .
حالا تو این بسوز بسوز جنگل اگه یه سرشماری بگیرن میبینن سوسکای کثافت یه جای خنک پیدا کردن پناه گرفتن دارن اون شاخکای چندششونو میمالن به هم و هر هر میخندن (شانس نداریم که بلایی بیاد فقط سوسکارو بکشه ببره)
هر روز طرفای عصر جهت باد احتمالا برمیگرده طرف ما . کل شهر پر میشه از بوی آتیش . انگار نشستی کنار منقل و منتظری سیب زمینی ها تنوری بشن . خورشیدم میشه قرمز قرمز . همه در یک حالت دودی طور به سر میبریم . آب دماغ منم راه میفته
آتیش ,میشه ,بیان ,شماست ,بیست ,کیلومتری ,کیلومتری شماست ,پیدا کردن ,بیست کیلومتری ,نزدیک میشه ,آتیش داره ,بیست کیلومتری شماست منبع
درباره این سایت