فکرکنم امسال سال آخری باشه که اینجا هستم.نمیدونم چرا اما خیلی از این روزهای مدرسه راضی نیستم.شاید همونجایی که با زور معاون آموزشی شدم اشتباه کردمهمون جایی که مجبورم کردن بگم بله؛ بزرگترین اشتباهم بود.یه وقتایی باید جلو ضرر رو گرفت.

روزهای تند و کوتاه پاییز میدونم ب سرعت برق و باد میگذرن و من می مونم کلی کارنامه پرنکرده.کارهای عقب افتادهکم خوابی و 5 صبح بیدار شدن و دوش گرفتن های صبح زود.تا بود که اون جاده تهران قزوین لعنتی و حالا اتوبان و خیابان مزخرف اشرفیشلوغی های غریب صبح های پاییزیچشم های بی خواب من ریه های عفونی و سرفه های خشکم.روزهای سخت المپیاددفتر خاله زنک معلم ها و اون دو تا معلم خالتور عقب افتاده با ذهنیت های داف محور

و اون اتاقی که حداقل دلخوشیم پنجره ی رو به پشت بومهو من و گلدون جدیدم

و باز هم اون متن ادگار آلن پو.

روزهای منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

soodibaspar انجمن اف ال یونگ اذکار گره گشا خرید اینترنتی ارزان سرا پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان