#عشق_پاییزی
پارت_7#
_____________________
#اتنا
*اهاااا بفرمایید این غذای خوشمزه دست پخت رهام>واییی دستد درد نکنه پسرم ایشاالله خیر ببینی*مرسی_بچه ها ببخشید من برم گوشیم داره میزنگهامیر از سره میز بلند شد و رفتمامانم بری ههمون یه عالمع مکارونی ریخت توی ضرفا گذاشت جلومون.+مامان جان خرس هم نمیتونه این رو تا ته بخوره>چرا میخورهرهام جان از همین الان شروع کرده*عه._انیتا من یه کاری برام پیش اومده باید برم شما غذا بخورینبه رهام هم بگین این قد نخورهو اگر نه به پیمان میگم.رهام جعبه دستمال کاغذی رو پرت کرد سمت امیر*کوفت_خدافسسس#کجا رفت؟رهام شونه انداخت بالا با بی حوصلگی گفت:*هیچکس نمیدونهدستمال سفره رو ورداشتم میز رو پاک کردم که زنگ در به صدا در اومد+یا ایها الذین امنو من باز میکنم.ده ثانیه نشد که انیتا با جیغ اومد طرفم.+سگوای اتنایه هاپوی سفید پشمالوی نا ناز اوفتاده بود دنبال انیتا+امیر بگیرشوایجیغغغغ._ت نخور بدتر میشه.+گمشو برو اونطرف سگ خبیث.واای ننهههه.سگه پاچه ی شلوار انیتا رو گرفته بود+واییییی بگیرینشوااایی نننهههههمامان_مایا بیامایا؟!!!!!؟؟؟.+اره برومایا جون پدرت بروپدر سگبرووو_چرا فوحش میدی بدبختو+نیگا شلوارمو پاره کرد_خب از اولی که دیدیش مثل اسب فرار کردیچه توقعه ای از این بدبخت داری*چرا مایا رو اوردی اینجا؟._سپرده بودمش به یکی از بچه های موسسهاونم با خانوادش دارن میرن مسافرت گفت بیا ببرش+ایششش اخه این موقعه سال مسافرت رفتنشون برای چی چی بود؟_مایا دختر خوبیهمگه نه دخترانیتا چشماشو توی کاسه ی چشمشم چرخوند.رفتم سمت امیر و مایا رو گرفتم*چیکار میکنی#میبینینانیتا داشت با خودش کلنجار میرفت کا مایا رو بردم سمتش و ولش کردم.+اصلا من چراجیغغغغغغ.امیررررواییییبگیرشاتنا بگیرش#نچچ+خدا لعنت کنهههجیغغغحالا مایا بدو انیتا بدواخر سر دیگه امیر مایا رو گرفت  برد  توی اتاقی که برای خودشون انتخاب کردن.+از الان بگم توی اتاقی که مایا میخوابه من نمیخوابم_خب نخواب منو عشقم مایا باهم میخوابیم+نه نه نخیرمن میخوابم اگه قرار باشه مایا کنار تو بخوابهاصلا بهتر که نخوابهایر ریز و شیطون خندید+نخند-_-دوباره شیطون خندیدانیتا بازو امیر رو فشار دادو گفت+گفتم نخند>عه عه دعوا بین زنو شوهر اوله رابطه#مادر من چه رابطه ای اینا سایه همو با تیر میزنن.+نه خیرشم_اتنا راست میگهسایشو با تیر میزنم اگه با کس دیگه ای ببینمش*اوه اوه امیر وارد صحنه میشود+-_-بسه دیگه جمع کنین این بازیروبرین بخوابین عصر بتونیم دوساعت بیدار باشیم_منو مایا انیتا رفع ذحمت میکنیم+منو انیتا مایااا _عو عو.*همینی که امیر گفت-_->برید بخوابید دیگه ایشش_خاله شما کجا میخوابید>منننمن بیرون روی کناپه*نچ نمیشه من روی کاناپه میخوابم شما برید توی اتاق من>عهدستد درد نکنه*خواهش-_-.لباسمو عوض کردم پریدم روی تختاهنگ رفت رو پلی کردم چشمامو گذاشتم رو همچقدر صدای رهام ارامش بخش دلنشین بود.چشمام داشت گرم میشد که یکی در زددرو باز کردم#سلام بفرمایید*حال خیلی سرده شومینه هم خاموش شدهاممیتومیتونم.اینجابخوابم؟؟#اینجا بخوابی؟؟*اره اگه اشکالی نداره#ااراره میتونی بخوابی*مرسیرهام اومد جلو که گونمو بوس کنهداد زدم#هی هی اروم.باشفکرکنم شما دوتا رفیق مثل همینتا ادم حواسش نیست سریع میخواین مارو ماچ کنین*به خدا ببخشیدمنظوری نداشتم.به خدا میخواستم این اتفاق بیوفته#باشه باشه اشکالی نداره بیا تو*بازم ببخشیدراستی گفتی ریقمنظورت امیره؟اقا جریان جیه به منم بگید دیگه#باشه باشه بشین روی تخت برات تعریف کنمهمشو سیر تا پیاز تعریف کردم*اهااااعجب اتفاق موزی.#چی؟اتفاق موز؟*هیچی ولش کنرفت؟#چی رفت؟*داری رفت رو گوش میدیسریع اهنگ روقطع کردم #اممماااهنه*اره راست میگی#مگه خوابتون نمیومد بگیرین بخوابین.*باشه ظهر بخیر#همچنین.#چقدر گلوم خشکهبلند شدم و راه اوفتامولیرهاماینقدره خوشکل و نا ناز خوابیده بودکه دلم نیومد با صدای در بیارش کنمبرگشتم روی تخت و فقط رهام رو نگا کردمنفهمیدم که چقدر گذشتولی همچنان بهش نگا میکردمچقدر این بشر خوبهخدایا نمیشه این اقا پسر گل اقامون بشههمینطور که نگاش میکردم دیدم یه عنکبوت نصبتا بزرگ روی بازوی رهامه#جیغغغغ رهامممم.عنکبوت الان نیشتتت میزنه.رهامممممممم.بیدار شووو.*ها هاچیشدهعه عنکبوتعنکبوت رو با دستش پرت کرد*جونم رو گرفتیفک کردم چی شده#خب یه عنکبوت روی بازوی بزرگ و خوشکلتروی بازوت بود*عه؟ساعت چنده؟#شیش*واقعابیدار شیم دیگهتو نخوابیدی؟#من چرا خوابیدمخیلی هم خوبیدم*بریم بقیه رو بیدار کنیمرفتیم بیرون دیدیم همه بیدارن و مامان هم نیستهمه نشستیم روی کاناپه#سلاممامان کو؟+سلاممامان رفت تهران#عه خدارو شکر*سلام بروبکس_سلام+از طرف منم*میگم بچه ها بریم دور دور شبم جوج بزنیم#فکر خوبیه_باشه.+موچکلی نی_چرا این جوری حرف زدی؟+چجوری حرف زدم؟_لاتی+مدل حرف زدنمه_خیلی مدل خوبیه ها+خییلیی#میگم فیلم نگا کنیم؟*فیلم چی؟._فیلم استوره ای به نام امیر مقاره*عجب_یک وجب#فیلمه لاتاری+خوبهولی من دوبار دیدمش_با من که ندیدیش+ایشش_خیلیم دلت بخواد.پوفی کشیداز شانس خوبم فلشم توی کیفم بودفلشو گذاشتم روی تلویزیون و به تماشای فیلم پرداختیم.فیلم که تموم شد کش و قوسی به خودم دادم#فیلم باحالی بودا3اره خیلی
ادامه دارد
سلوممممم
چطورین یا چی؟
چه خبرااا
23 اذر ساعت 21 منتظر یه سوپرایز خفن از سوی گروه ماکان باشید
جون جون
قراره هیت ترین اهنگ سال بشه
اه اعه بیااا وست
اقا ساری
جو گرفتتم
سه روزه دیگهه موندهههههه
شمس باشید
میدونم کوتاهه
ولی پارت بعدی قول زیاد تر میشه
شرط میبندم تاحالا توی رمان ماکانی کسی مایا رو نیوورده بود
بای

مایا ,انیتا ,رهام ,امیر ,باشه ,فیلم ,سلام مامان ,باشه باشه ,اشکالی نداره ,شیطون خندید منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

پرشیا دانلود دکتر سلام یک دانلود بزرگترین سایت دانلود انیمیشن قدیمی و جدید فروشگاه اینترنتی نصب و راه اندازی ویپ - خدمات ویپ - پشتیبانی ویپ 4237 لحظه اخر