روز اولی که حوا دلش گرفته بود، آدم نمیدونست که چکار کنه.

 هرکاری  کرد حوا دلش سبک نشد.

اومد پشت سرش ایستاد چشمهاش رو بست.

سرش را جلو آورد  و موهای حوا را بو کشید.

حوا پا عقب گذاشت خورد به سینه آدم !

آدم دستهاش رو جمع کرد دور حوا، حوا سرش خم شد روی بازوی آدم، و دلش آروم شد.

آدم لحظه های دلواپسیم دیوونه وار عاشقتم.

Mostafa#

منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سایت خرید و فروش ارز دیجیتال ahooramusic کد آهنگ وبلاگ پارس اتیلن کیش وبلاگ کاست های نایاب ایرانی دانستیها تیتر اخبار از خبرگزاریها