در هوای ابری یاد گذشته هایی افتادم که مرا به خاطراتی دور می برد.
ان وقت ها که کوچک تر بودم و با تصویر ابرها توی ذهنم اشکال مختلف می ساختم.
ابری را شبیه به فیل، ابری شبیه به خرس و گربه و .
انگار کن که اسمان باغ وحشی باشد لبریز از حیوانات کوچک و بزرگ که اسمان پهناور را جولانگاه شان یافته اند و ازادانه می تازند.

بعدتر ها که نوجوان شدم هوای ابری شبیه به سماوری بزرگ شد، و کلمات وجودم را به قلیان وا می داشت، و چای نوشته هایم را دبش تر و لب سوز تر و دلچسب تر می کرد.
ان وقت ها که پشت بام ‌و به تبع آن اسمان ابری، مأمنی امن بود و پناهگاهی دنج  برای نوجوانی که تنهایی، برایش  مخدری هیجان انگیز بود تا دوز خلاقیتش را برای نوشتن و خواندن و غوطه ور شدن در کلمات فزونی بخشد‌. 

دبیرستانی که شدم، هوای ابری هر روز داستانی متفاوت داشت، با ناهید پیاده روی می کردیم، و حرف می زدیم و می خندیدیم و انقدر شعر می خواندیم و راه می رفتیم که نم باران غافلگیرمان کند و بعد شدت یابد و ما شبیه به موش های اب کشیده ای باشیم که از اب کشیده شدن سخت کیفور می شود و دلش میخواهد این اب کشیده شدن کش بیاید.
  
بعدترها وقتی که همسفری دائمی زندگی ام را پیدا کردم ، هوای ابری قند بود، و کنار او قدم برداشتن قندی مکرر.
و عشق بود که به جای باران بر دنیا می بارید و همه چیز را زیباتر و دل انگیزتر و خواستنی تر از همیشه می کرد.

و این روزها اما.
یک پختگی توام با دوست داشتنی به سراغم امده که خودم را شامل میشود.
و در هوای ابری درست شبیه به یک بیماری که عود می کند.

این روزها هوای ابری مرا در خلسه ای ناب فرو می برد.
این روزها هوا که ابری می شود، می روم بلوز کاموایی زرشکی رنگم را میپوشم، پاپوش هایم را به پا می کنم، و بعد گوشه ی پنجره را باز می کنم و تمام هوا را یکجا می بلعم، و بعد ته دلم به خورشید و نبودنش می خندم و ذوق می کنم.

بین خودمان باشد، من خیلی از خورشید خوشم نمی اید.

ابری ,هوای ,شبیه ,روزها ,کشیده ,اسمان ,هوای ابری ,ابری شبیه ,گذشته هایی ,هایی افتادم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان ابعاد اقتصاد خصوصی سلام تخفیفان bfcc.rzb.ir - کـانـون‌ فـرهـنـگـی تـربـیـتـی شـهـیـد بـاهـنـر شـهـرسـتـان بـافـق شرکت خرید و فروش فلزیاب 09102191330 کفسابی نفیس-09125096227 نوزدهمین پرسش مهر