پدر یعنی طپش در قلب خانه
پدر یعنی تسلط بر زمانه
پدر احساس خوب تکیه بر کوه
پدر یعنی تسلی، وقت اندوه
پدر یعنی ز من نام و نشانه
پدر یعنی فدا گردیده ی افراد خانه
پدر یعنی غرور مستی من
پدر یعنی تمام هستی من
دلتنگ تر از هر شب و هر روز شدم من
بی مهر پدر، شمع پر از سوز شدم من
تقدیر مرا بی سر و سامان و سپر کرد
محروم ز دیدار گل روی پدر کرد
سخت است که دیدار رود تا به قیامت
رویاست پدر، آید از این در به سلامت
شب را به خیالش به سحرگاه رسانم
از حکمت الله دگر هیچ ندانم
من آرزوی دیدن روی تو داشتم رفتی و ماند داغ توام بر جگر، پدر تو آرزوی دیدن من میبری به خاک من هم تو را به خواب ببینم مگر، پدر جانم به ماتمت رود از تن به در، ولی داغ توأم نمیرود از دل به در، پدر کوه ار شوم به صبر و توانایی و شکیب داغ تو کوه را بشکاند کمر، پدر کی مرده ای که نام تو زنده است جاودان خوش میروی برو که سفر بی خطر، پدر که بهشت جاویدان مبارکت باد
مسافران آسمانیم پدرم
اللهم صلی علی محمد وآل محمد
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین
الرحمن الرحیم
مالک یوم الدین
ایاک نعبدو
و ایاک نستعین
اهدنا الصراط المستقیم
صراط الذین انعمت علیهم
غیر المغضوب علیهم
ولضالین
یعنی ,آرزوی دیدن ,خانهپدر یعنی منبع
درباره این سایت