یه بار تو دبیرستان اردو ما رو بردن به کوه

خیلی خسته شدیم

وقتی برگشتیم دوستم می خواست بره خونشون و چون خونه شونو جا به جا کرده بودن و از مدرسه خیلی دور شده بود پیشنهاد کردم شب بیاد خونمون واسته وصبح با هم بریم مدرسه که خیلی نزدیک خونه ما بود.

شب گفت خیلی رگهای پاهام گرفته و من گفتم یه کم ماساژ  می دم خوب شه.

دمر خوابید و من شروع کردم به ماساژژ دادنش.

وسط ماساژ با اضطراب دستمو بردم جای باسنش و باسنشو هم ماساژ دادم.

گفت فقط بلدی باسن ماساژ بدی؟

گفتم: نمی دونستم دلخور میشی.

گفت: نه عیبی نداره. اگه دوست داری انگشتتم بکن تو سوراخش

گفتم: نمیشه به جای انگشت جای دیگه بکنم تو سوراخش؟

گفت: عیبی نداره، ولی بعدش نوبت منه، قبول؟

قبول کردم.

ماساژ ,خیلی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

آموزشگاه رانندگی در مشهد،آموزشگاه آنلاین رانندگی مشهد MyIcons ~ دانلود آیکون فیلم و سریال خرید اینترنتی [ آب زندگی است | Water Is Life ] تخفیفان بلوتیوب | مرجع دانلود فیلم سریال کلیپ و آهنگ پروتئین ما ، با ما بهترین باشید.