طوفان کاترینا کار خودش رو کرد؛ دیگه راهی برای فرار نبود.

از بالای خونمون می تونستم محله مون که با آب پر شده بود رو ببینم.خیلی وحشتناک بود.

کی فکرشو می کرد که به جای شادی تولدم، غصه ی زندگی نابود شدم رو بخورم.

این حادثه دو نفر از عزیزانم رو قربانی خودش کرد،

پدرم و مادربزرگم.

#معرفی_کتاب_سارا

#وسط_ناکجا_آباد

#جولی_تی_لامانا

#آرزو_قلی_زاده

#انتشارات_پرتقال

۲۸۸صفحه

ناکجا آباد منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

لوازم خانگی فروش سنگ عقیق خطی فروشگاه ‫3030tv Никтофилияৎ୭ شرکت سایبان برقی شاهد | دارک روید | اعماق تاریک اندروید | شرکت سایه روشن | پوشش سقف پاسیو | نورگیر ساختمان | نورگیر حبابی