امروز رفتم خونه دوست دوران فوق دیپلمم که یک ماهه بچشو به دنیا آورده داشتیم در مورد قدیما حرف میزدیم و میگفتیم میخندیدیم یهو گفت نوشین تو خیلی عوض شدی گفتم آره قیافم یهو تغییر کرد خیلی گفت اون که آره ولی شخصیتتو میگم انگار کرک و پرت ریخته آروم شدی مثل قدیما نیستی حتی مدل حرف زدنت شوخی کردنت میگفت اون موقع ها غرور از چشمات میبارید الان چشمات آرومه و مهربون رفتارت مثل یه زن پخته ی ۴۰ ساله شده خندیدم گفتم نه بابا چرت نگو گفت به خدا راست میگم اون یکی دوستمم گفت آره نوشین خیلی عوض شدی گفتم بلاخره آدما عوض میشن دیگه گفتن آره ولی تو انگار کلا یه آدم دیگه شدی به حرفاشون که فکر میکنم میبینم راست میگن دیگه خبری از اون غرور کاذب نیست خبری از اون شر و شوری نیست آروم شدم دیگه دنبال هیجان و اینا نیستم دنبال آرامشم قبل از حرف زدنام فکر میکنم پخته تر رفتار میکنم و خب فکر میکنم همه ی این تغییرات به خاطر وجود شروین توی زندگیمه من با وجود شروین تونستم یاد بگیرم که پخته تر رفتار کنم صبر رو یاد گرفتم فهمیدم غرور بی جا و کاذب داشتن و نگاه از بالا داشتن به همه درست نیست هر چیزی به جاش خوبه .

من جوونی کردم شیطونی کردم الان دیگه دنبال شیطونی کردن و جوونی کردن نیستم دنبال زندگی کردنم یه زندگی که بالا و پایین داره ولی نهایتا چیزی که توش بیشتر از همه چی به چشم میاد آرامشه . آره من خیلی آروم شدم و همش رو مدیون توام شروین همیشه واسم بمونی ❤

خیلی ,میکنم ,شروین ,پخته ,غرور ,گفتم ,وجود شروین ,نیستم دنبال ,دیگه دنبال منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

معجزه ارزان کده News website 7tech هر چی کی بخوای هست خرید بهترین ترازوی رادین پایگاه تخصصی خلاصه کتب دانشگاهی tst250 سایت خبری و تحلیلی وطن خبر