کلی بغضم ترکید با زهرا حرف زدم هر چند این اواخر حال اینو ندارم که به کسی بگم بگم که چمه  اما گاهی یه حرف یا نوشته باعث میشه بغضت بترکه بگی از کوله بار دردی که حمل میکنی 

این وبلاگو میبینم فقط کمی از دردی که داشتم رو یاد آوری میکنه

که چقد خواستم برت گردونم چند بار بهت گفتم چندبار زنگ زدم و تو بلاک کردی به هر دری زدم که نری که نذارم بری  

حتی اسمتو تو خیابونا داد زدم جلو همه داد زدم گفتم به هر کس وناکسی گفتم که دوستت دارم و تنها خواستمه که برگردی 

حتی جاده ها و خیابونا هم گریه هامو حفظ شدن 

الانم که از دستت دادم واقعا از دستت دادم 

بدون من تونستی خوشبختیو پیدا کنی بدون من تونستی بخندی 

امید تو الان دیگه درد نداری من آدمیم که روزای سخت باید کنارت باشه روزای سخت تو تموم شدن 

اما هیچوقت نفهمیدی امید 

منو جا گذاشتی منو تو هزاران درد جا گذاشتی این درد خیلی شدیده تک تک استخونام داره خورد میشه خوشبخت شدی خوشبختیت آرزومه میدونی 

اما میخواستم باهم خوشبخت شیم با تو دوباره خندیدم میخواستم تا همیشه بخندم چشات قشنگ بود میخواستم هر روز قشنگی چشماتو ببینم میخواستم با تو باشم امید.

میخواستم ,گفتم ,باشم امید منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

برای تو شرکت طراحی سایت و سئو اهورا وب اتاق تاریک...! ۩۩۩ ☫ خُلِدستان طریقت ☫ ۩۩۩ اسم بچه همه چی موجوده هر چی کی بخوای