کاروان شهید رفت از پیش

وآن ما رفته گیر و می‌اندیش

از شمار دو چشم یک تن کم

وز شمار خرد هزاران بیش

توشهٔ جان خویش ازو بربای

پیش کایدت مرگ پای آگیش

آن چه با رنج یافتیش و به ذل

تو به آسانی از گزافه مدیش

خویش بیگانه گردد از پی سود

خواهی آن روز؟ مزد کمتر دیش

گرگ را کی رسد ملامت شاة

باز را کی رسد نهیب شخیش


گاتاهای | بزرگترین مرجع شعر کاروان شهید منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

آنلاین اخبار تعطیلی مدارس تولیدی قابلمه گرانیت گابین مرکز تخصصی نرم افزار موبایل ودیعتی کافه دیزاین بورس کاغذ دیواری خرم آباد دانستنی ها تخفیفان relaxmarket میوزیک