#صداقت

 

 

یه پسر و دختر کوچولو داشتن با هم بازی میکردن. پسر کوچولو یه سری تیله داشت و دختر کوچولو چندتایی

شیرینی با خودش داشت. پسر کوچولو به دختر کوچولو گفت: من همه تیله هامو بهت میدم؛ تو همه شیرینیاتو

به من بده. دختر کوچولو قبول کرد.


داستان کوتاه کوچولو ,دختر ,دختر کوچولو ,داستان کوتاه منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

اسان یادبگیرلذت ببر تجهیزات هتلینگ بیمارستانی تولید کننده انواع سورتر پسته و سورتر دانه های کشاورزی آشپزخونه کسب بیت کوین رایگان