چشمهایم را دستهای خاطره می گیرد

تا نبینم یک گل , چگونه زیر پای عابری خشک میشود

دریغ از اینکه وقتی چشمهایم را گرفت

در گذشته , خاطره ای زنده شد

قلبی زیر پای مردی می میرد

 

خاطره , دستهایت را از چشمانم بردار

من سالهاست که درد میکشم .

 

  • کتاب شعرواره های سپید من
  • شاعر الهه فاخته

سایت رسمی الهه فاخته خاطره ,الهه فاخته منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تیتر اخبار روز ایران calliekycv85 homepage طلا و جواهر turneruuqcymmd33 Home هاست peirokhatemam SarAshpazjan سبزه زار