شعر غمگین و ناراحت کننده در مورد تنهایی عاشق

 

هیچکس نمی بینم‎

هیچکس را نمی بینم
دلم مُردن می خواهد
لعنت به زمان هایی که رفتن
لعنت به قلبم که احساس تو را می خواند
از هر چه خاطرات خستم
از هر گذری که لبخند دارد غم تو دارم
تشبیه آسمان دلم ابری می شود
مثل غبار خاک چشمانت را خیس کردم
اما من عاشق اشک چشماتم
چه شود فاصله ای که در خیال آشوبم
تار مویت تلنگر من در تنهایی است
تمام قلب تنهایی است
اشک بر آن لحظه باشد که دستت گیرم


مجنون یار تنهایی ,عاشق ,تنهایی عاشق ,مورد تنهایی ,ناراحت کننده منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

آموزشگاه خنیاگر بیوگرافی و خبرهای داغ صفحه ورزشی ایران سلامت دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم لایسنس نود 32 - یوزرنیم و پسورد نود32 - آپدیت نود32