شعر در مورد خیانت همسر
قیامت عشق
دنیا در عذاب جهنمش سوخت
خورشید خود را به هرزگی فروخت
آسمان با ابرهایش تن بادها شدند
باران بانوی عشق را خیانت دید
نفس نمانده از بیهودگی تنها دل شکسته شهر
این قیامت عشق شد
دخترک عاشق ولی شهوت بیهوده بر تن دارد
این عشق خود بر من روا نیست
این بار لیلی خود دلیل دل شکستگی مجنون شد
آغوش می بندد پرستو می خواهد پروانه باشد
شمع ها را به سخره بگیرد نسوزد
این قیامت باران می خواهد شمع ها را خاموش کند
من بسیار غمگینم از پرنده ها
دگر تنهایی هم آوازی ندارد
دگر مرا از عشق رها نکنید
که آخر خط مجنون به هرزگی نروم
قیامت با تو تمام است بانوی هرزه
مجنون یار قیامت ,خیانت ,خیانت همسر ,مورد خیانت منبع
درباره این سایت