مردی از خانه اش راضی نبود، ازدوستش که بنگاه املاک داشت خواست تا خانه اش را بد.  دوستش یک آگهی  نوشت و آنرا برایش خواند:  خانه ای زیبا که در باغی بزرگ و آرام قرار گرفته، تراس بزرگ مشرف به کوهستان، اتاق های دلباز و پذیرایی و ناهار خوری وسیع.  صاحبخانه تا متن آگهی را شنید، گفت: این خانه ی نیست، در تمام مدت عمرم میخواستم جایی داشته باشم مثل این خانه ای که تو تعریفش را کردی. خیلی وقت ها نعمت هایی که در اختیار داریم را نمی بینیم چون به بودنشان عادت کرده ایم، مثل سلامتی، پدر ، مادر، دوستان خوب و خیلی چیزهای دیگه که بهشون عادت کردیم. قدر داشته هامون رو بدونیم
سایت جامع تفریحی و سرگرمی | میکده خانه ,داشته ,داشته هامون منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

یاس چت ، چت یاس بیا برا خرید مطالب روز طراحی سایت تخفیف دونی ارز دیجیتال انجمن تخصصي متـــــــــــــــــــالورژي 39512As