موضوع کلی: آسمان شب

ریز موضوع : ستاره های شب

ستاره های شب ، حال مرا خوب می‌کند ، ستاره ها در آن تاریکی و سیاهی ، از آن ارتفاعات دور ، هنوز هم دیده می شوند ، هنوز هم زمانی که نگاهشان میکنیم ، گویی به ما می نِگرَند ، به ما حالی خوش ، هدیه میکنند ، انگار سخنی در قلب خویش دارند ، گویی میخواهند همچون آموزگاری برایمان شوند.
فکر میکنم ، ستاره ها، آن راه دور را ، شاید با سختی سپری کرده باشند ، شاید در این راه طولانی ، دشواری های نه آنچنان اندکی ، نصیبشان شده باشد ، اما در هر صورت ، خواسته ی درخشیدنشان را برای خود همچون خاطره ای شیرین ، ساختند،
اینگونه میخواهند برایمان آموزگاری کنند ، میخواهند سخن به حبص کشیده را آزاد سازند ، به ما رویا را می آموزند ،
در روشنایی میتوان زیست ، میتوان دید و دیده شد ، اما در تاریکی ، در سیاهی ، دیده شدن ، زیستن ، سهل نیست ،
شاید درخشیدن در تاریکی ، رویایی برای ستاره ها بوده ، که پس از همدم شدن با رویا ، به خواسته خود رسیدند،
شاید اینگونه ، میگویند که به دنبال رویایمان باشیم ، رویایی که ، خودمان ، تک به تک آجرهایش را در ذهن و قلبمان روی هم گذاشتیم را ، در نیمه ی کار ، رها نکنیم،
حتی اگر آن رویا ، رویای درخشیدن در تاریکی باشد یا حتی یک رویای دست نیافتی.

 

نیکتا ناصر


داسنها و متنهای نویسنده ی ۱۲ ساله نیکتا ناصر ستاره ,تاریکی ,شاید ,رویا ,دیده ,میخواهند منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

شهر جدید گلبهار (شهرستان گلبهار) کاغذ دیواری اردبیل معرفی برترین کتاب ها مرجع دانلود فایل حامیان مهندس ریحانی حرف آخر : مشاور موسسه و محصولات حرف آخر حریر بوسه ایران تفکر