وقتی خیلی کوچک بودم اولین خانواده ای که در محلمان تلفن ما بودیم. هنوز جعبه قدیمی‌و گوشی سیاه و براق تلفن که به دیوار وصل شده بود به خوبی در خاطرم مانده. قد من کوتاه بود و دستم به تلفن نمیرسید ولی هر وقت که مادرم با تلفن حرف میزد می‌ایستادم و گوش میکردم و لذت میبردم !
داستان کوتاه تلفن ,کوتاه ,داستان کوتاه منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

جلوات.ای ار |www.jalavat.ir مرجع کنکور ایران اوصاف جهنم مطالب مهم در مورد شغل های نوین روز دنیا عاشق بی حوصله ردلاو چت|لاو چت|ردلاوچت|رد لاو چت|چت لاو|red-love-chat نقاشی Ghanoni DOWNLOAD طراحی سایت / بهینه سازی سایت / تبلیغات گوگل