سلام من سال پیش در دانشگاه سر یکی از کلاسهایم یک دختر مذهبی رو دیدم که به خاطر تیپ و نوع لباس پوشیدن و یک سری از رفتارهای نجیبانه اش که جزو معیارهای من محسوب میشد نظرم بهش جلب شد و کم کم با دیدن یک سری از رفتارهایش مثلا این که اصلا تحت هیچ شرایطی اهل ارایش نبود یا سر کلاس خیلی جدی بود و هیچ وقت با تیکه انداختن بچه ها سر کلاس نمیخندید نسبت بهش یک شوری غیر قابل توصیفی در من ایجاد شد وقتی که کلا رفت تو فکرم تصمیم گرفتم بدون اینکه متوجه بشه یک مقدار شناخت روش پیدا کنم مثلا فهیدم مجرده و کسی تو زندگی اش نیست بعدش ادرس خونه اش رو پیدا کردم که از قضا منزلشون نزدیک منزل ما بود و به لحاظ شرایط اقتصادی و اجتماعی خوانواده هامون تا حد خیلی زیادی یکی هستیم تو این مدت هم بعضی وقتا خودش و خوانواده اش رو زیر نظر داشتم که با توجه به نوع رفت و امدشان به نظر میرسه از اون دخترهایی هست که تنها و بدون خوانواده زیاد بیرون نمیره و هرجایی که میره پدرش میبره میرسونتش که این چیزها رو که تو خودش و خوانواده اش دیدم خیلی خوشم امد یکبار ازش خواستگاری کردم جواب رد شنیدم از شنیدن جواب ردش ناراحت شدم ولی نه اون قدر که پیش خودم بگم یا این یا هیچ کس اما دوباره میخواهم ازش خواستگاری کنم ولی تردید دارم که این حسی که در من است ایا درست است یا یک هوس زود گذر است؟ ایا این حس ارزش این رو داره که بخاطرش تمام تلاشم رو برای رسیدن به اون دختر انجام بدهم؟
  پاسخ با نقل قول پاسخ با نقل قول Top | #2 moshaver سوال شما مثل این می مونه که در مورد گرسنه بودنتون از ما سوال کنید

دوست عزیز این یک حس درونی در شماست و شما باید خودتون در این مورد نظر بدید

صرف این همه تعریف و تمجید در شما و بعد شک و تردید نشانه های وسواس فکریتون خواهد بود

البته برای ازدواج اولین پیشنیاز داشتن استقلال مالی و پشتوانه درامدی مطمئن می باشد

بهترین مشاور خوانواده ,خیلی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

یوزرنیم و پسورد نود 32 | لایسنس نود 32 | آپدیت نود 32 (رایگان) افق تدبیر دیانادکور AWAKECOMPANY https://hihotel.ir Conradzghol Daily دلنوشته... نگاهی نو