جان و دلم فدای تو ای دلبرم ، حسین

دیگر رسیده است دم آخرم حسین

 

من رو به کربلای تو خوابیده ام اخا

دیدار من بیا ، پسر مادرم حسین

 

چیزی نماند از تو بجز کهنه پیرهن

این یادگار توست کنون در برم حسین

 

یک سال و نیم رفته ز عمر و نمی شود

درد نبودنت بخدا باورم حسین

 

یک سال و نیم مثل رباب تو می زدم

بر صورتم ، ز داغ علی اصغرم حسین

 

پیچیده است وقت اذان توی گوش من

" الله اکبر " علی اکبرم حسین

 

یادم نمی رود که صدای تو قطع شد

افتاد دلهره به میان حرم حسین

 

بالای تل دویدم و دیدم که  ، می خوری.

.شمشیر و نیزه ، پیش دو چشم ترم حسین

 

غارت شروع شد همه در خیمه ریختند

بردند گوشوار من و زیورم حسین

 

چهره کبود بود شب غارت حرم

هر دختری که بود به دور و برم حسین

 

در کربلا زدند به پیشانی تو سنگ

در شام سنگ خورد همه پیکرم حسین

 

هر چه گذشت بین محل یهودیان

با خود به زیر خاک سیه می برم حسین .

 

رضا رسول زاده


رئــوفــــــــ اهـــل بــیــت شــعــر حسین منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه بانه | خرید لوازم خانگی از بانه | فروش اینترنتی بانه برترین مرجع تخصصی معماری و سازه های ایران NAIBSAZEH fullseo فارسی میتینگ teknoloji فروشگاه آنلاین کتاب الکترونیکی | java,andurid,pdf