خبر چه وخیم است؟!!!

دخترک روی دیوار دلش با خطی درشت نوشته بود: "لعنت به آنها که احساسم را به قتل رسانده‌اند!!!".

او چه صادقانه و بی‌پروا تنهایی خویش را جار میزد و دلش را در مرداب سنگهای فولادی خالی از عشق و احساس غرق کرده بود.

…اما انگار در خاطراتش چهره مردی را تداعی میکرد که احساس پاکش را با سنگدلی دیروزش مکیده بود. انگار این روزها دلش برای آن مرد که از جنس باران بود تنگ شده… او یقین دارد که دیگر همانند او را نخواهد یافت.

دخترک چه ساده بختش را به بهانه‌های تحمیل شده تباه کرده بود…

…آن مرد بارانی هنوز هم دوستش دارد… اما چه سود؟!!!


#مرد_بارونی - ۱۳۹۶/۱۲/۸


Baranam | بارانم - وبنوشت رسمی راتین رها | مجتبی جعفری جُرجافکی | مردبارونیا دخترک منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

البان ، تعمیرات موبایل در محل اینجا همه چی هست آژانس تبلیغاتی و دیجیتال مارکتینگ آران کاسه تبتی قصه پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان