ساعت حدود ۵ یا ۶ بعد از ظهر است، فرقی هم ندارد دقیقن ساعت چند استامروز از صبح که بیدارشده م جم نخورده م همینطور طاق باز با دردی که حاصل این مهمان نخوانده است ،به سقف خانه زل زده م و چیزهایی از سرم گذشته که بماند حدود دوسالی میشود شایدم بیشتر(ازوقتی مغازه بازکردم) هرلحظه ام به بدو بدو گذشته و با ادامه تحصیل در دانشگاه این عجله کردنها رو به فزونی گذشته است خودم را میان هیاهوی روزگار گم کرده بودم ؛کرونا آمد کرونا باضربتی تمام عیار آمد،تا خودم را یاد گذشته منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

رسیدگی به شکایات دانلود فایل های کمیاب دانلود رایگان فیلم و سریال با لینک مستقیم مدیربان amozeshgahfanni بهترین سایت