در بیمارستانی دو مرد بیمار در یک اتاق بستری بودند. یکی از بیماران اجازه داشت که هر روز بعد از ظهر یک ساعت روی تختش بنشیند. تخت او در کنار تنها پنجره ی اتاق بود. اما بیمار دیگر مجبور بود هیچ تکانی نخورد. و همیشه پشت به هم اتاقیش روی تخت بخوابد. آنها ساعت ها با یکدیگر صحبت می کردند. از همسر . خانواده و . هر روز بعد از ظهر بیماری که تختش کنار پنجره بود می نشست و تمام چیزهایی که بیرون پنجره می دید برای هم اتاقیش توصیف می کرد. پنجره منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

یاس آپ tuckersroqdd86 Website بیت سنتر | دانلود آهنگ حیوانات فروشگاه خانه لوکس ایرانی کمیاب ریل رپ - جدید ترین و بهترین آهنگ های رپ و هیپ هاپ Vantj857 Situs باشگاه پرواز