آرامش خانه خودش را از نور نرم بعد از ظهر در تراس مینمایاند تنهاییم امروزم خردلی کمرنگ به تن میکند و چهره درهمی به خود میگیرد مقابل چشمانم ارواح آدمهایی از گذشته غمگینانه میرقصند آدمهایی از جنس آدمهای معمولی. از آن آدماهایی که عاشقشان نبودم منتظر دیدار دوباره شان نیستم و از اینکه دیگر خاطره مشترکی نخواهیم ساخت غمگین نمیشوم آنها که در گوشه هایی از گذشته بودند آنها که هرروز بهشان فکر نمیکردم آنها که گاهی از غمم کاستند و وقتهایی دست دوستی به من ندادند. آدمهایی ,عاشقشان نبودم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

نقد کره روز های من تاسیسات حرارتی و برودتی ساخت کوره تولیدزغال لیمو مشهد چت ، مشتی چت ، چت روم مشهد پرتال تفريحي تکپر