به جای آب بر این تشنگان فشنگ نریز نمک به زخم ترکخوردگان جنگ نریز به بیخ سبزی سرو شمال ارّه نزن به روی خشکی سِدر جنوب رنگ نریز تمام تشنهلبان اسم اعظماند اینجا وانیکاد به چشمان شور تنگ نریز بیا و از وسط خانههای سیمانی برای اصل بقا نقشه با کلنگ نریز پیاده تا عتبات این دو زائر تشنه نمیرسند به هم. توی جاده سنگ نریز اراده کرده خدا روزهی سکوت کند تو را به جان خدا! تیر در تفنگ نریر. (علی نادری بِنی) نریز منبع
درباره این سایت