گر تو با بد ، بد کنی ، پس فرق چیست . بازرگانی یک طوطی زیبا و شیرین سخن در قفس داشت. روزی که آماده ی سفر به هندوستان بود ، از هر یک از خدمتکاران و کنیزان خود پرسید که چه ارمغانی برایتان بیاورم . هر کدام از آنها چیزی سفارش دادند . بازرگان از طوطی پرسید : چه سوغاتی از هند برایت بیاورم؟ طوطی گفت : اگر در هند به طوطیان رسیدی حال و روز مرا برای آنها بگو ، بگو که من مشتاق دیدار شما هستم ، ولی از بخت بد در قفس گرفتارم . طوطی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود پلی بک برای خوانندگی پارتیشن های اداری دستنوشته ها دعاها و اذکار الهی برای افزایش رزق و روزی