افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لاتُرجعون، آیا پنداشتید شما را بیهوده آفریدیم و آنکه به سوی ما بازگشت نخواهید داشت. روزها فکر من این است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم، ز کجا آمده‌ام، آمدنم بهر چه بود، به کجا می‌روم آخر، ننمایی وطنم. مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک، دو سه روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم. طی شد این عمر، طی شد این عمر تو دانی به چه سان، پوچ و بدطول چنان باد دمان، همه تقصیر من است این خودم می‌دانم، که نکردم فکری، که تعمق منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تجربه خدمات درمانی هر چی که بخوای شعر و مطالب ادبی معرفی کالا فروشگاهی صندوقچه کودکی albooksh سامی یوسفی گلعذانی