تصور من از زندگی آیندم یه کلبه وسط جنگله که وقتی بارون میاد بوی نم توش میپیچه،همیشه تنهام شاید مهربون بشم و یه گربه رو به سرپرستی بگیرم. یه پیانو داشته باشم و صدای نوت هاش همیشه توی خونه پراکنده باشه.یه قفسه پر از ابنبات چوبی و نوتلا.اتاقی که پنجره قدیمی داره و تختی که کنار پنجره‌ست،فضای همیشه تاریک اتاق با بوی نویی کتابهایی که همیشه روی میزه تطابق دلنشینی دارن،دمپایی های خرسی سفید و لباسهای گشاد بافت. منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

پروژه نتیجه بهتر در کنکور سراسری سیاست یعنی عشق اسگل نیوز دوربین مدار بسته و متعلقات DR. VAHID TAGHIZADEH ???? دل را قرار نیست ، مگر در کنار تو ???? بهترين مارک پاور بانک | فروشگاه اليتاسل دانلود مسابقات کشتی کج | دانلود مسابقات هفتگی راو