طعم باران می دهد پاییز اگر این سهم ما میزند هرقطره زخمم خوش بحال زار من آفتابی نیمه جان بر دشت می دارد سخن میدهد هر واژه اشکم خوش بحال ثار من مهربانی کرده فصل و پای میکوبد به برگ میدمد هر باره شرمم خوش بحال کار من من مسیحم بی غروب اما خیالم را سقوط می خرد هرپاره دردم خوش بحال تار من ساحر بی نام شهر ! افسون لیلی کرده بود میدهد هر نامه دستم خوش بحال زار من مونس دریا اگر موج است و طوفان و بلا میزند هر چاره سردم،خوش بحال فار من باختم هر سلسله گیسو شبی از جامبحال منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

خبر خوووووووووب دهیاری کشف لایسنس نود 32 - آپدیت نود 32 - یوزرنیم و پسورد نود 32 خدمات جوش لیزر در تهران سهیل سنقر عروسک ஜ۩♥۩ فرهنگی- تاریخی "چنگ کهنه " ۩♥۩ஜ طراحی سایت