صدای خودم رو میشنیدم که میگفتم نمیخوام بدونم، من هرگز نمیخوام بدونم. زمان زود میگذره؟ این همه شباهت چه دلیل عقلانی میتونه داشته باشه؟ مطمئنی شباهت بود؟ تکرار تکرار تکرار. کسی که تصمیم سخت میگیره دو بار میمیره. یک بار موقع اتخاذ تصمیم، یک بار دیگه موقع اعلام و اعمال تصمیم. شما چند بار مردی؟ نمیدونم من ریاضی بلد نیستم. گفت مگه از دار دنیا چی میخواست؟ گریه کرد. واقعا گریه کرد؟ نمیدونم. این ستاره ها چطوری اومدن رو زمین؟ چهار پنج شش هفت دوازده سیزده چهارده هفده؛ هفده تا ستاره رو زمین بود. خودم دیدم. قسم میخورم. ستاره ها ظهرها میان رو زمین. نخ هم بهشون وصله. چند قدم مونده؟ستاره ,تکرار ,تکرار تکرار منبع
درباره این سایت