به خاطر بعضی شرایط این مدت همسر زیاد مجبوره بره فیروزکوه و بیاد دیروز تصمیم گرفتم همراهیش کنم سجاد که نیومد ولی من و علی همسفرش شدیم تمام مسیر بینهایت خوش گذشت با دلبری های علی و شیطنت های خودم و مهربونی های حسین ولی مرحله سختش بودن تو خونشونه نمیدونم چرا اصلا از این روستا خوشم نمیاد از روز اول خوشم نیومد خیلی هم زیباست و لذت میبرم ولی انگار بهم تایمر وصل کردند ناخوداگاه بعد از نیم ساعت کلافه میشم و دوست دارم برم از اونجا گاهی حس می کنم یه نیروی ماورای منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

معرفی و اموزش بورس هر چی که بخوای maianhgob ساعت مچي ست رولکس سواچ رادو کاسیو گوچی پسرانه مردانه 2019 ابر نانوشته نرم افزار خیریه پیکنت | دانلود رایگان فیلم و سریال جدید با لینک مستقیم تصویر گستر کیمیا