داشتم زندگی ام را می کردم مثل یک دختر خوب ، می رفتم و می آمدم ، می خوردم و می خوابیدم و بیدار می شدم ، بسیار دلتنگ می شدم و گاهی کمی خوشحال ، می خواندم و می نوشتم و می شنیدم ، که از آسمان آمدی و هر بار که خندیدی دل من ریخت ، هر بار که خندیدی به خدا گفتم این لحظه را بی زحمت تا ابد کش بده _ بماند که حواسش پرت بود _ ، هر بار که خندیدی خیال کردم الان است که دیوانه شوم ، خیال کردم الان است که دلم بیافتد توی آتش ، بعد دنیا یخ ببندد و ، تمام آدم ها توی یخبندان خندیدی ,کردم الان ,خیال کردم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ثبت نام وام ازدواج بوکینگ پرشیا فروش دستگاههای تصفیه هوا*خرید دستگاههای تصفیه کننده ی هوا*خرید و فروش تصفیه ی هوا*تنفس سالم*هوای پاک* هوای سالم *آلودگی هوا با ما باش تا گرد جهان بگردی سایت نت شلمین عصر ورزش | پایگاه خبری ورزشی سایت شخصی عرفان فلاحی گلچین 96