سه ساعت دیگه متولد میشم سه ساعت دیگه تو وجود تو به دنیا میام و سی و سه سال صبر میکنم تا به دیدارت بیام سه ساعت دیگه تو سلول های وجود تو آزادترین میشم سه ساعت دیگه میشه همون ساعتی که من تموم ساعتهای عمرم رو به خاطرش زندگی میکنم این سه ساعت که سربیاد صبر منم سر میاد و پا میذارم تو دنیایی که تو برام معناش دادی سه ساعت پیش با درایت همیشگی و هم فکری عاقلانه و عاشقانه ات که من رو یاد مشاوره نوزدهم یه ماه قشنگ انداخت مسیر کار و تجربه ام رو روشنتر کردی و توی آغوشت ساعت ,ساعت دیگه منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

بهترین سایت دانلود بازی برای رایانه https://sardkhaneh.org/ مهندس بهرام گلمرادی پیش به سوی بی نهایت ها مرداب منابع و جزوات درسی و دانشگاهی