بیشتر از تو، دلم برای خودم وقتی پیشم بودی تنگ شده من اون روزها خود واقعیم بودم با انرژی تموم نشدنی و داشتن امید بسیار با آرزوهای بزرگ که تو همیشه نقش اول تمام آرزوهای من بودی بهت گفته بودم بعد این همه سال رفتن یعنی مرگ کسی که این همه سال بهش امید دادی، بعد یک روز، یک لحظه همه دنیاشو ازش بگیری من 1 اسفند 94 بدون هیچ گناهی برای همیشه در یک لحظه کشته شدم و تو فقط میدونی اون لحظه کدوم لحظه بود لحظه منبع
درباره این سایت