امشب تو خلوت خودم، بعد از مدتها باران عشق مرحوم ناصر چشم آذر رو گوش دادم؛ قطعاتی که سالها موسیقی زمینه خلوت ها و تنهایی های من بودن؛ ناخودآگاه ذهن و دلم پر کشید به دوران نوجوانی، خونمون، من، مادرم و. بغضم ترکید! باریدم. ؛ وَ باریدم. ؛ وَ باریدم. ???? . زندگی دنیا خیییلی عجیبه! نه دلم میخواد به گذشته برگردم، نه امید چندانی به آینده دارم، و نه دلِ خوشی از حال. خدای صبور و دریادل من! این حالات رو از من بگیر و به جاش شور و عشق و امید و انگیزه بهم باریدم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

بیبما بهترین مطالب , wifi , اینترنت آموزش ابتدایی تنگستان آموزش گیتار علیرضا نصوحی آنودایزینگ و رنگ آلومینیوم جدیدترین اخبار و اطلاعات سئو