دیشب بعد از مدت ها آشپزی کردم . وقتی به مامانم گفتممیخوام من شام بپزم تعجب کرد ! البته خوشحال هم شد و داشت میرفت پایین پیش خواهرم . من تنها موندم و صدای موسیقی رو زیاد کردم و شروع کردم به آشپزی . پیش بند بستم و دست به پختن مرغ زعفرانیشدم! نیاز به رون مرغ بود و مامانم مرغ ها رو جدا بسته بندی نمیکنه . و دیدم تو یه بسته رون مرغ نداریم و اگه میخواستم کل مرغ ها رو یخش رو آب کنم تا فقط رون ها رو جدا کنم خراب میشن . منبع
درباره این سایت