توی تراس روی زمین نشسته بودم . به گلها نگاه و آهنگ گوش میکردم ! نمیدونم چه مدت گذشت . اما وقتی بخودم اومدم دیدم کلی گردوی تازه خوردم . فکر میکنم ۲۰ تایی میشدن! این چندتا گردو زیر برگهای یکی از گلدونا رو زمین پخش شده بودن . میدونم کار مادرم بوده . انگار که از اون گلها گردو باریده بود . اصلا دوست نداشتم از جام بلند بشم . با دسته ی برس مو شکستمشون و خوردم . دستام یه کوچولو دوباره سیاه شدن ! ولی مهم نیست گردو منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

من برای او ... او برای ؟؟؟؟؟ راه اندازی کسب و کار چکامه های حسن سهرابی مشاورین املاک بهاران نمینویسم :) "واله خاموش" یک توپولف اسقاطی مدرسه