سلام اول از همه ممنون از محبتتون که به فکرم بودید کمی با خودم و زندگی خلوت کرده بودم. راستش انگار چیزی برای گفتن ندارم تهی شدم اصلا. حس میکردم بازم دارم مبتلا میشم به چیزا و کسایی که نباید. به خیر گذشت حس کاذبی بیش نبود. زندگی با یه سبز ملایم داره جلو میره و گاهی خودم طوفانیش میکنم. دارم یادم میگیرم مسئول تمام زندگیم باشم و این یعنی خوبم خیلی خوب. جان باروز یه جا تحت عنوان چشم به راه میگه که: (سرین،من دست به سینه و چشم به راهم، از باد و باران و منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ویبان سایت آموزش کامپیوتر پاور پلی علیجاه شهربانویی دانلود رایگان مقاله12 Apidl bobbysfptv191 seite مفاهیم علوم قرآن و حدیث